جعفر هزارجریبی؛ رضا صفری شالی
چکیده
دانش بومی به مجموعهای از داشتهها، مهارتها، ارزشها، باورها، ابزارها و روشهای یک گروه اجتماعی یا ملتی گفته میشود که درزمینه های گوناگون زندگی از طریق تجارب و تأیید نسلهای متمادی به ارث رسیده است، و کاربرد صحیح آن میتواند منجر به توسعه درونزا - که در واقع توسعه منطبق با فرهنگ مردم و محیط آن جامعه میباشد - شود. از این رو ...
بیشتر
دانش بومی به مجموعهای از داشتهها، مهارتها، ارزشها، باورها، ابزارها و روشهای یک گروه اجتماعی یا ملتی گفته میشود که درزمینه های گوناگون زندگی از طریق تجارب و تأیید نسلهای متمادی به ارث رسیده است، و کاربرد صحیح آن میتواند منجر به توسعه درونزا - که در واقع توسعه منطبق با فرهنگ مردم و محیط آن جامعه میباشد - شود. از این رو مقاله حاضر به شناسایی یکی از مهمترین رویکردهای روشی نوین در عرصه تحقیقات اجتماعی و جایگاه آن در شناخت دانش و ارزشهای بومی میپردازد. نظریه بنیانی این قابلیت را دارد که بجای آنکه به اثبات نظریههای موجود بپردازد، با شناخت واقعیت موجود در هر جامعه نظریههای جدیدی منطبق با آن جامعه خلق کند. اهتمام روششناسی نظریه بنیانی بر تولید و ساخت نظریه از دل دادههای موجود در جامعه مورد مطالعه است. در این روش از رویکرد استقرایی استفاده میشود و محقق کار خود را با مشاهده و مصاحبهها شروع میکند و سپس الگوها، مضامین، یا مقولههای عام را پیش مینهد. پس از این مرحله، به مدد روشهای تفسیری، نظریهها (بدون پیش انگاشتههای قبلی و تأیید و رد آنها) تولید و ارائه میشود. ازاینرو با توجه به ماهیت این نظریه میتوان آن را به مثابه یک روش یا ابزار جهت شناخت ارزشها، مهارتها و بهطور کلی دانش بومی جامعه مورد استفاده قرار داد.