رضا صحت منش؛ زهرا اسفندیاری مهنی
چکیده
ظروف کلوریتی و نقشمایههای آنها مهمترین عنصر نانوشتاری تمدن حوزه فرهنگی هلیلرود هستند. خوانش نقوشِ ظروف راه ورود به دنیای اندیشه و باورهای مردم ساکن این حوزه فرهنگی است. بیشترین پژوهشهای حوزه ظروف و نقوش تمدن جیرفت در زمینه نقوش جانوری است و در این میان سایر نقوش چندان توجه جامعه علمی را برنیانگیخته است. بنابراین مسئله اصلی، ...
بیشتر
ظروف کلوریتی و نقشمایههای آنها مهمترین عنصر نانوشتاری تمدن حوزه فرهنگی هلیلرود هستند. خوانش نقوشِ ظروف راه ورود به دنیای اندیشه و باورهای مردم ساکن این حوزه فرهنگی است. بیشترین پژوهشهای حوزه ظروف و نقوش تمدن جیرفت در زمینه نقوش جانوری است و در این میان سایر نقوش چندان توجه جامعه علمی را برنیانگیخته است. بنابراین مسئله اصلی، خوانش و بررسی نقوش گیاهی تمدن حوزه هلیلرود در هزاره سوم ق.م است. پژوهش پیش رو در چارچوب نظریه مقدس و نامقدس به نقوش گیاهی تمدن حوزه هلیلرود پرداخته و سؤال اصلی پژوهش این است که: نقوش گیاهی تمدن حوزه هلیلرود جیرفت دارای چه بار و معنایِ مقدسگونهای بودند؟ پژوهش حاضر با استفاده از دادههای کتابخانهای و میدانی فراهم گردیده و به روش توصیفی – تحلیلی به بررسی نقوش گیاهی حوزۀ هلیلرود به عنوان عاملی مهم در بازیابی فرهنگ و آئینهای باستانی ایران پرداخته است. با مطالعه بر روی 170 ظرف کلوریتی مشخص گردید 58/20 درصد ظروف دارای نقشمایه گیاهی هستند و از این منظر در جایگاه دوم بعد از نقوش جانوری قرار دارند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که نقوش گیاهی تنها جنبۀ تزئینی صرف ندارند بلکه بیانکننده مفاهیمی در مورد هستی و جهانبینی پدیدآورندگان آنها میباشند.
رضا صحت منش؛ رقیه جوادی
چکیده
ارتباط دوسویه انسان و محیط طبیعی و بهرهبرداری از آن، دانشهای شگرفی از جمله دانش گیاه مردمشناسی را در سرزمین ایران پدید آورد که نیازهای انسانی را برآورده ساخته و تکنولوژی جدید را نیز به چالش کشیده است. یکی از این دانشهای منحصر به فرد دانش تولید سرمایش و سازههای بومی در حوزه فرهنگی هلیل رود است که با بعضی مناطق همجوار به خصوص ...
بیشتر
ارتباط دوسویه انسان و محیط طبیعی و بهرهبرداری از آن، دانشهای شگرفی از جمله دانش گیاه مردمشناسی را در سرزمین ایران پدید آورد که نیازهای انسانی را برآورده ساخته و تکنولوژی جدید را نیز به چالش کشیده است. یکی از این دانشهای منحصر به فرد دانش تولید سرمایش و سازههای بومی در حوزه فرهنگی هلیل رود است که با بعضی مناطق همجوار به خصوص حوزه بلوچستان و هرمزگان به دلیل ویژگیهای همسان اقلیمی و فرهنگی، مشابهتهای فراوانی دارد. حوزه فرهنگی هلیل-رود در اقلیم گرم و خشک ایران واقع شده و دارای تابستانهای طولانی است که گاه تا حدود 8 ماه از سال را در بر میگیرد. به همین دلیل بدون اندیشه و دانش سرمایش زندگی و اقامت در این منطقه تقریبا غیرممکن بود. در پژوهش پیش رو دانش تولید سرمایش در حوزه فرهنگی هلیلرود به بحث گذاشته است و سازههایی چون، کاوار، آدوربند، یَختِکن و بُنبلوک مورد بررسی قرار گرفتند. این سازهها با مواد اولیه طبیعی دانش پیشتولید بسیاری از تولیدات صنعتی و معماری مدرن امروزی از جمله کولرهای آبی و سازههای سبک هستند. از این رو هدف اصلی مقاله شناخت ساز و کارهای ساکنان حوزه فرهنگی هلیلرود برای تولید سرمایش و بررسی سازههای معماری سنتی در این حوزه است. پرسش اصلی این است که چه سازههایی مبتنی بر محیط و اقلیم منطقه در تولید سرمایش پدید آمدند؟