محمد رحیم فروزه؛ غلامعلی حشمتی؛ حسین بارانی
چکیده
دانش بومی بخشی از فرهنگ یک سرزمین است که شیوههایی از چگونگی سازگاری یک جامعه نسبت به شرایط زیست بوم را دربرمیگیرد. ثبت و جمعآوری این دانش اغلب به عهده مردم نگاران است. یکی از زمینههای کارآمد در پژوهشهای مردم نگارانه ثبت دانش بومیان در زمینه طبخ غذا با استفاده از گیاهان مختلف در محل زیست آنهاست که امری کاملا درگیر با مسائل اجتماعی ...
بیشتر
دانش بومی بخشی از فرهنگ یک سرزمین است که شیوههایی از چگونگی سازگاری یک جامعه نسبت به شرایط زیست بوم را دربرمیگیرد. ثبت و جمعآوری این دانش اغلب به عهده مردم نگاران است. یکی از زمینههای کارآمد در پژوهشهای مردم نگارانه ثبت دانش بومیان در زمینه طبخ غذا با استفاده از گیاهان مختلف در محل زیست آنهاست که امری کاملا درگیر با مسائل اجتماعی و فرهنگی است و به همین دلیل موضوع کار مردم نگاری و مردم شناسی نیز میباشد. در این تحقیق که در مرتع دیلگان استان کهگیلویه وبویراحمد صورت گرفت، ابتدا گیاهانی که تمام یا بخشی از اندام آنها به عنوان غذای اصلی یا طعم دهنده مورد استفاده بود، شناسایی گردید. این گیاهان فرمهای رویشی مختلف درختی، بته و علفی را دربرداشته و شامل میوه درختان، برگ، ساقه گل دهنده و پیاز گیاهان علفی و بتهای بودند. در ادامه با استفاده از مصاحبه باز و مشاهده مشارکتی نام و شیوه طبخ خوراکهای محلی تهیه شده توسط عشایر منطقه جمع آوری شد. در مجموع 21 گیاه خوراکی شناسایی و شیوه طبخ 24 نوع غذا ثبت و مکتوب گردید. نتایج این بررسی مبین آن است که یکی از جلوههای کارآمد و سرشار از تنوع زندگی عشایری، استفاده از گیاهان مختلف در تهیه غذاهای سنتی بوده که توسط مادران ایل نسل به نسل و سینه به سینه تاکنون منتقل شده است. تهیه بخش اعظمی از خوراکیهای فراهم شده در خانوار عشایری به گونهای است که در اغلب آنها گیاهان بخش اصلی را تشکیل داده و یا به عنوان طعم دهنده مورد استفاده واقع میشوند.