محمدحسین پاپلی یزدی
چکیده
بیشک مهمترین وظیفه در دامداری سنتی بر عهده چوپان است،زیرا بدون چوپان دامداری سنتی امکان ندارد. در سالهای اخیر چوپان و بهویژه چوپان خوب نایاب شده است و به همین علت دامداری با مشکلاتی اساسی روبروست. نگارنده دامدارانی را میشناسد که به علت کمبود چوپان، دامداری را رها کردهاند. کسانی که با دامداری سروکار ندارند تصور میکنند که ...
بیشتر
بیشک مهمترین وظیفه در دامداری سنتی بر عهده چوپان است،زیرا بدون چوپان دامداری سنتی امکان ندارد. در سالهای اخیر چوپان و بهویژه چوپان خوب نایاب شده است و به همین علت دامداری با مشکلاتی اساسی روبروست. نگارنده دامدارانی را میشناسد که به علت کمبود چوپان، دامداری را رها کردهاند. کسانی که با دامداری سروکار ندارند تصور میکنند که هرکس میتواند کار چوپان را بر عهده بگیرد و یا هر دامداری چوپان است؛ درحالیکه ممکن است کسی جزو عشایر باشد و ۵۰ سال هم دامداری کرده باشد ولی «چوپانی» نداند؛چرا که چوپانی کاری ست تخصصی. وقتی چوپان ناوارد گله را هدایت کند، گوسفندمرگی،گرگ زدگی،کاهش کیفی و کمی شیر،روغن،پشم و پوست،گوشت و تخریب مرتع حتمی است.در دامداری سنتی چوپان نقش اجتماعی مهمی بر عهده دارد؛او واسطهالعقد افراد محله (ملّه- مال-بینه) است. بهطور سنتی چوپان یک ساله گرفته میشود. درست در موقع تشکیل گله و محله چوپان استخدام میشود و همه افراد محله میبایست مزد چوپان را به نسبت تعداد دامهایشان بپردازند. در این مقاله سعی شده است به مهمترین تحول ایجادشده در روابط بین چوپان و مالکان گوسفندان، که پولی شدن مزد چوپان است، پرداخته شود .
محمدحسین پاپلی یزدی؛ فاطمه وثوقی
چکیده
برخلاف موتور پمپ که یک پدیدۀ تکنولوژیکیِ وارداتی ، صادراتی و استاندارد و دارای یک ساختار قابلتولید انبوه و کپیبرداری است، قنات پدیده ای است سنتی و بومزاد که ابزارهای آن نیز دست ساز و متعلق به دوره پیشامدرن است.ابزارهای قنات قابل تولید انبوه نیستند.ساخت برخی از ابزارهای قنات از عهده خبرگان محلی برمیآید ، اما ...
بیشتر
برخلاف موتور پمپ که یک پدیدۀ تکنولوژیکیِ وارداتی ، صادراتی و استاندارد و دارای یک ساختار قابلتولید انبوه و کپیبرداری است، قنات پدیده ای است سنتی و بومزاد که ابزارهای آن نیز دست ساز و متعلق به دوره پیشامدرن است.ابزارهای قنات قابل تولید انبوه نیستند.ساخت برخی از ابزارهای قنات از عهده خبرگان محلی برمیآید ، اما ساخت برخی از ابزارهای قنات به خبرگی، تخصص و مسئولیت بیشتر نیاز دارند و نمیتوانند در همان روستا و منطقه و شهر محل قنات تولید شوند. یعنی تولید ابزارهای قنات به سه دسته کلی تقسیم می شوند:نخست ابزارهایی که سلامت و جان مقنی و همکاران او وابسته به آن است و با بروز مشکل در آن ابزار جان افراد به مخاطره میافتد.دوم ابزارهایی که با وجود اهمیت بسیار آنها، بروز مشکل در آنها بهطور مستقیم و فوری جان افراد را به خطر نمی اندازد و سوم ابزارهایی که کارگذاری آن در قنات برای طولانی مدت است . در این نوشتار منظور توضیح چگونگی ساخت ابزاری که در این زنجیره هستند نیست زیرا دیگران بهاندازه کافی درباره این ابزار توضیح دادهاند؛ در اینجا مقصود توضیح مواردی برای فهم فرهنگی و تمدنی از این ابزار و طرح پرسشهایی در این زمینه است.
محمدحسین پاپلی یزدی؛ عباس جلالی
چکیده
مسائل روستایی، مسائلی بسیار پیچیده و ژرف هستند که بیشتر آنها در ساختار اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی روستاها رسوخ کرده و بهصورت جزئی از اجزای زندگی و نوع معیشت روستایی در آمدهاند. اگر به مسائل روستایی با دیدی ساده و یکسویه (مثلاً اقتصادی صرف) بنگریم، امکان پی بردن به ژرفای آنها فراهم نمیشود. در پس بسیاری از اصطلاحات و کلمات ...
بیشتر
مسائل روستایی، مسائلی بسیار پیچیده و ژرف هستند که بیشتر آنها در ساختار اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی روستاها رسوخ کرده و بهصورت جزئی از اجزای زندگی و نوع معیشت روستایی در آمدهاند. اگر به مسائل روستایی با دیدی ساده و یکسویه (مثلاً اقتصادی صرف) بنگریم، امکان پی بردن به ژرفای آنها فراهم نمیشود. در پس بسیاری از اصطلاحات و کلمات روستایی مطالبی بسیار نهفته است که ریشه در اعماق فرهنگ آن خطه دارد. جهان مادیگرای فعلی و آنها که جهان، شهر، روستا و عشایر را فقط از دید اقتصادی و حسابهای سرانگشتی و ریالی و آماری محض میبینند و توسعه و رشد را از راه ارقام صرف جستجو میکنند، محکوم به سادهاندیشی و سادهنگری هستند. اگر همه امور؛ بهویژه روابط فرهنگی- اجتماعی با دید اقتصادی محض نگریسته شود، کمکم فرهنگ اقتصاد برتر بر همه جهان سایه میگسترد. این کار بیمعنایی، پوچی و یکدست شدن زندگی را در همهجا و همه مکانها در پی خواهد داشت. گردو یک کلمه و یک میوه بیش نیست. در کتابهای آمار هم در مقابل واژه گردو، چند رقم بیشتر ذکر نشده است. اما گردو بهویژه در مناطق کوهستانی (همانند خرما در مناطق گرم و زیتون در مناطق مدیترانهای)، گذشته از مبحثی اقتصادی یک عامل مهم فرهنگی- اجتماعی است که پیشینهای بسیار کهن دارد. آنها که با مکتب ساخت یا ساختارگرایی آشنایی دارند میدانند که؛ جزئی از اجزای ساخت بودن یعنی چه.