امید مسعودی فر
چکیده
زعفران گیاه بومی ایران است که از دوران باستان ایرانیان نحوه کشت و کار، کاربرد های تغذیه ای و مصارف دارویی می شناختند. دانش بومی ایرانیان در ارتباط با زعفران بسیار غنی بوده و امروزه کاربردی است که ریشه علمی در متون کهن کشاورزی دارد. این گیاه در فرهنگ و ادبیات فارسی جایگاه ویژه ای پیدا کرده است که نشانه پر ارزش بودن و عاشقی که دور از معشوق ...
بیشتر
زعفران گیاه بومی ایران است که از دوران باستان ایرانیان نحوه کشت و کار، کاربرد های تغذیه ای و مصارف دارویی می شناختند. دانش بومی ایرانیان در ارتباط با زعفران بسیار غنی بوده و امروزه کاربردی است که ریشه علمی در متون کهن کشاورزی دارد. این گیاه در فرهنگ و ادبیات فارسی جایگاه ویژه ای پیدا کرده است که نشانه پر ارزش بودن و عاشقی که دور از معشوق به حال ناخوش گرفتار گردیده، می باشد. در متون کهن کشاورزی، گیاهشناسی و کلیه مراحل کاشت، داشت و برداشت این گیاه تشریح و تبیین گردیده است ودر مرحله داشت دور آبیاری برای مناطق مختلف دو بار توصیه شده است . بر اساس این متون مهمترین آفات این گیاه جوندگان موش و خرگوش است. در کتب طب سنتی مصرف دارویی زعفران در قوت دادن احشاء داخلی ، مفرح بودن آن ، موارد مصرف ادویه ای و مصارف عطری گیاه تشریح گردیده است . خطرات مصرف بالای زعفران نیز در این متون در بعضی متون نگارش یافته است.
محمد رحیم فروزه؛ غلامعلی حشمتی؛ حسین بارانی
چکیده
دانش بومی بخشی از فرهنگ یک سرزمین است که شیوههایی از چگونگی سازگاری یک جامعه نسبت به شرایط زیست بوم را دربرمیگیرد. ثبت و جمعآوری این دانش اغلب به عهده مردم نگاران است. یکی از زمینههای کارآمد در پژوهشهای مردم نگارانه ثبت دانش بومیان در زمینه طبخ غذا با استفاده از گیاهان مختلف در محل زیست آنهاست که امری کاملا درگیر با مسائل اجتماعی ...
بیشتر
دانش بومی بخشی از فرهنگ یک سرزمین است که شیوههایی از چگونگی سازگاری یک جامعه نسبت به شرایط زیست بوم را دربرمیگیرد. ثبت و جمعآوری این دانش اغلب به عهده مردم نگاران است. یکی از زمینههای کارآمد در پژوهشهای مردم نگارانه ثبت دانش بومیان در زمینه طبخ غذا با استفاده از گیاهان مختلف در محل زیست آنهاست که امری کاملا درگیر با مسائل اجتماعی و فرهنگی است و به همین دلیل موضوع کار مردم نگاری و مردم شناسی نیز میباشد. در این تحقیق که در مرتع دیلگان استان کهگیلویه وبویراحمد صورت گرفت، ابتدا گیاهانی که تمام یا بخشی از اندام آنها به عنوان غذای اصلی یا طعم دهنده مورد استفاده بود، شناسایی گردید. این گیاهان فرمهای رویشی مختلف درختی، بته و علفی را دربرداشته و شامل میوه درختان، برگ، ساقه گل دهنده و پیاز گیاهان علفی و بتهای بودند. در ادامه با استفاده از مصاحبه باز و مشاهده مشارکتی نام و شیوه طبخ خوراکهای محلی تهیه شده توسط عشایر منطقه جمع آوری شد. در مجموع 21 گیاه خوراکی شناسایی و شیوه طبخ 24 نوع غذا ثبت و مکتوب گردید. نتایج این بررسی مبین آن است که یکی از جلوههای کارآمد و سرشار از تنوع زندگی عشایری، استفاده از گیاهان مختلف در تهیه غذاهای سنتی بوده که توسط مادران ایل نسل به نسل و سینه به سینه تاکنون منتقل شده است. تهیه بخش اعظمی از خوراکیهای فراهم شده در خانوار عشایری به گونهای است که در اغلب آنها گیاهان بخش اصلی را تشکیل داده و یا به عنوان طعم دهنده مورد استفاده واقع میشوند.
حمید رضا سعیدی گراغانی؛ حسین ارزانی؛ فاطمه رزاقی بورخانی
چکیده
دستیابی به توسعه پایدار و رشد اقتصادی از اهداف بزرگ همه کشورهاست و یکی از راههای عمده نیل به توسعه پایدار در جامعه عشایری توجه کافی و لازم به دانش بومی کوچنشینان به ویژه زنان است. بر این اساس در این پژوهش مشارکتی سعی شد به معرفی، تشریح و تبیین جایگاه دانش بومی زنان عشایر ایل سلیمانی در فرآیند توسعه پایدار پرداخته شود. حوزه جغرافیایی ...
بیشتر
دستیابی به توسعه پایدار و رشد اقتصادی از اهداف بزرگ همه کشورهاست و یکی از راههای عمده نیل به توسعه پایدار در جامعه عشایری توجه کافی و لازم به دانش بومی کوچنشینان به ویژه زنان است. بر این اساس در این پژوهش مشارکتی سعی شد به معرفی، تشریح و تبیین جایگاه دانش بومی زنان عشایر ایل سلیمانی در فرآیند توسعه پایدار پرداخته شود. حوزه جغرافیایی این پژوهش مناطق زیست عشایر ایل سلیمانی در مرکز و جنوب استان کرمان میباشد. روش انجام این پژوهش کیفی است، در این روش ضمن انجام مصاحبههای عمیق و جمعآوری اطلاعات، سئوالات محوری در خصوص دانش بومی زنان عشایر مطرح شده است. نتایج جمعبندی اظهارات مصاحبه شوندگان نشان میدهد زنان عشایر ایل سلیمانی دارای دانشی تحسین برانگیزی در ارتباط با دامپزشکی و درمان انواع بیماریهای دامی، فراوری شیر و محصولات لبنی و صنایع دستی از جمله قالی، سیاه چادر، حصیر، آسیاب دستی، مفرشو، جاجیم و گلیم هستند که با الهام گرفتن از آن میتوان در راستای توسعه پایدار مراتع گام برداشت. در جوامع عشایری سازمان تولید پیوسته یک ارتباط مستقیم بین تولید کننده و مصرف کننده است و زنان و دختران عشایر به عنوان عنصری ویژه در ساختار اجتماعی و رکن اساسی واحدهای تولیدی عشایر مطرح هستند و میتوانند باعث دستیابی توسعه پایدار در مراتع شوند.
محمود جمعه پور
چکیده
تاریخ دریافت: 25/11/92 تاریخ پذیرش: 20/3/93چکیدهتجربه روشن ساخته است که بسیاری از تکنیکها و روشهای بومی در عرصه تولید، فرهنگ و اجتماع در جامعه محلی به دلیل سازگاری و تطابق با زیست بوم این جوامع، همان روشهایی هستند که امروزه معرف روشهای رسیدن به توسعه پایدار میباشند. بومی سازی میتواند به کاهش پیامدهای آسیب شناختی جریان ...
بیشتر
تاریخ دریافت: 25/11/92 تاریخ پذیرش: 20/3/93چکیدهتجربه روشن ساخته است که بسیاری از تکنیکها و روشهای بومی در عرصه تولید، فرهنگ و اجتماع در جامعه محلی به دلیل سازگاری و تطابق با زیست بوم این جوامع، همان روشهایی هستند که امروزه معرف روشهای رسیدن به توسعه پایدار میباشند. بومی سازی میتواند به کاهش پیامدهای آسیب شناختی جریان توسعه از طریق سازگاری با مفاهیم جدید توسعه و تقویت سرمایه اجتماعی، دموکراسی مشارکتی و توانمند سازی قشر ضعیف جامعه منجر شود. به عبارت دیگر اگر بومی سازی را انطباق الگوها و روشهای بیرونی توسعه با شرایط درونی جامعه محلی و تقویت الگوها و روشهای بومی متناسب با جریان توسعه بدانیم، میتواند به توانمند سازی جامعه محلی کمک نماید. این انگاره می تواند رویه غالب الگوهای مرسوم توسعه در جهت تمرکز، یکنواخت سازی و حذف تنوع و تکثر را تعدیل نماید و پیامدهای منفی آن را کاهش دهد. نظامهای دانش بومی باید به مثابه جزئی از منابع ملی مورد توجه و ملاحظه قرار گیرند. دانش بومی یک عنصر کلیدی سرمایه و دارایی اصلی مردم محلی در تلاش برای بدست آوردن کنترل زندگیشان است. در این مقاله بومی سازی در عرصه توسعه روستایی به عنوان بخشی که بومی سازی معنا و مفهوم واقعی خود را پیدا می کند و به عنوان یک الگوی توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفته است. در برخی از عرصهها مانند توسعه روستایی و کشاورزی با توجه به سازگاری اکولوژیکی، فرهنگی و تاریخی آن با جامعه محلی، بومی سازی ارج و احترام نهادن به روشها و تکنیکهای بومی، روزآمد کردن این روشها و ترکیب دانش بومی با دانش روز است. در این عرصه باید بومی سازی را به معنی بازگشت به خود، حفظ و احیاء روشهای بومی و مقابله با از خود بیگانه شدن، بیهویتی و طرد همه روشها و ّسنتهای بومی به صرف سنتی بودن دانست. بومی سازی مبتنی بر دانش بومی است که در فلسفه خود، مردم را بخشی از کره زمین و نه صاحب آن می داند و زمانی که هدف برنامهریزی رسیدن به توسعه پایدار باشد این فلسفه کاربرد دارد. در این مقاله با ذکر نمونههایی از تکنیکها و روشهای سنتی که با توسعه پایدار روستایی سازگاری بسیاری دارند، نشان خواهیم داد که بومی سازی در این عرصه یعنی نگهداری و تقویت روشهای بومی سازگار با شرایط جامعه و سرزمین، یا در عرصه کشاورزی احیاء روشهای بومی که از بین رفته یا در شرف نابودی کامل می باشند به عنوان روشی برا ی رسیدن به توسعه پایدار.
کاظم ملازاده
چکیده
تاریخ دریافت: 15/7/92 تاریخ پذیرش: 25/12/92چکیدهدر سال 1936 میلادی، در جریان کاوش یک محوطه اشکانی در مرکز بینالنهرین، ابزاری کشف شد که شامل یک کوزه سفالی کوچک به ارتفاع 14 سانتیمتر بود و داخل آن، یک استوانه مسی با میله آهنی، تعبیه شده بود. نمونههای قابل مقایسه این ابزار، بعدها از محوطههای ...
بیشتر
تاریخ دریافت: 15/7/92 تاریخ پذیرش: 25/12/92چکیدهدر سال 1936 میلادی، در جریان کاوش یک محوطه اشکانی در مرکز بینالنهرین، ابزاری کشف شد که شامل یک کوزه سفالی کوچک به ارتفاع 14 سانتیمتر بود و داخل آن، یک استوانه مسی با میله آهنی، تعبیه شده بود. نمونههای قابل مقایسه این ابزار، بعدها از محوطههای دیگری (از جمله در تیسفون پایتخت ایران در دوره اشکانی و ساسانی) به دست آمد. با توجه به ویژگیهای این یافته، از همان ابتدا به درستی به عنوان یک پیل الکتریکی، شناسایی شد و فرضیههایی در ارتباط با کاربرد آن مطرح گردید، که عبارت بودند از: استفاده در زمینه آبکاری برقی، استفاده در زمینه جادوگری و استفاده طبی. فرضیه نخست به دلیل پیچیدگی علمی و فنی روند آبکاری برقی و همچنین فقدان کارایی لازم پیل اشکانی برای آبکاری، مورد تردید است. کاربرد جادوگری نیز با توجه به پشتوانه علمی و فنی این یافته، دست کم در ارتباط با نمونه اشکانی، قابل پذیرش نیست. بنابراین با توجه به شواهد و مدارک تاریخی که نشان میدهد، در این دوره از ماهی برقی برای تسکین درد استفاده میشده و نیز با توجه به تجارب طب مدرن در زمینه استفاده از جریانهای ضعیف الکتریکی برای تسکین درد و بهبود تعدادی از امراض، به نظر میرسد کاربرد طبی قابل قبولترین فرضیه در این رابطه باشد. بینالنهرین در دوره اشکانی، یکی از مراکز مهم ارتباطی شرق و غرب بوده و در چنین محیطی، درمانگران و یا تکنسینها، با استفاده از تجارب خود و نیز اطلاعاتی که از چین و روم به این منطقه میرسیده، به ساخت این ابزار اقدام کردهاند
رضا رحیم نیا؛ مهران قرائتی؛ علی زمانی فرد
دوره 2، شماره 4 ، اسفند 1394، ، صفحه 145-177
چکیده
دانش حفاظت و مرمت به مثابه هنر و علم حفظ و انتقال میراثِ گذشته به آیندگان، همواره نیازمند پایه های نظری است که این موضوع با فهمِ دقیقِ دانشِ گذشته میتواند به درکی عمیق و بومی از بُعد نظری برسد. علاوه براین، مبانی نظری ملحوظ در این دانش میتواند بعنوان یک راهنمای نظری مدنظر باشد. کمبود ابزارهایِ مناسبِ نظریه پردازی در رشته مرمت و احیای ...
بیشتر
دانش حفاظت و مرمت به مثابه هنر و علم حفظ و انتقال میراثِ گذشته به آیندگان، همواره نیازمند پایه های نظری است که این موضوع با فهمِ دقیقِ دانشِ گذشته میتواند به درکی عمیق و بومی از بُعد نظری برسد. علاوه براین، مبانی نظری ملحوظ در این دانش میتواند بعنوان یک راهنمای نظری مدنظر باشد. کمبود ابزارهایِ مناسبِ نظریه پردازی در رشته مرمت و احیای بناهای تاریخی با توجه به جوان بودن مقاطع تحصیلات تکمیلی و نظریه های غربی که تجانس کاملی با مسائل موجود در ایران ندارند، نیاز بکارگیری روشهای کیفی- تفسیری، متجانس با ماهیت کیفی آن را ایجاب کرده است. در کنار تنوع این روشهای کیفی و با توجه به خلأ نظری موجود، می-توان روشهای پژوهشی که این مهم را فراهم میکنند مدنظر داشت. از این رو "نظریه زمینه ای" بعنوان یک روش میتواند مورد توجه باشد؛ علیرغم اینکه مطالعات انجام شده با استفاده از روش مذکور در این حوزه چه در جهان و چه در ایران بسیار محدودند.در راستای ضرورتِ طرح این مباحث نظری و اهمیت آنها، هدف این مقاله تبیین ویژگیها و فرآیند "نظریه زمینه ای" بهعنوان روش پژوهش، چگونگی استفاده از آن در مطالعات دانش بومی حفاظت و شناخت جنبه های کاربردی آن در این مطالعات است. این مطالعه از دو روش توصیفی- تحلیلی برخاسته از مطالعات نظری برای شناسایی نظریه زمینه ای و روش پیمایشی برآمده از تجربه عملی بهکارگیری نظریه زمینه ای در حفاظت و مرمت بهره برده است. در نهایت نیز مراحل کلی یک مطالعه با این روش در پژوهشهای دانش بومی حفاظت تبیین شده است. نتیجه اینکه بررسی قابلیتهای این روش نشان میدهد پژوهشهای انجام شده با آن خواهند توانست بخش مهمی از محدودیتهای نظری را مرتفع و میتوان از آن بعنوان روش ارائه نظر، درک و فهم در حوزه حفاظت بهره گرفت.
جعفر هزارجریبی؛ رضا صفری شالی
چکیده
دانش بومی به مجموعهای از داشتهها، مهارتها، ارزشها، باورها، ابزارها و روشهای یک گروه اجتماعی یا ملتی گفته میشود که درزمینه های گوناگون زندگی از طریق تجارب و تأیید نسلهای متمادی به ارث رسیده است، و کاربرد صحیح آن میتواند منجر به توسعه درونزا - که در واقع توسعه منطبق با فرهنگ مردم و محیط آن جامعه میباشد - شود. از این رو ...
بیشتر
دانش بومی به مجموعهای از داشتهها، مهارتها، ارزشها، باورها، ابزارها و روشهای یک گروه اجتماعی یا ملتی گفته میشود که درزمینه های گوناگون زندگی از طریق تجارب و تأیید نسلهای متمادی به ارث رسیده است، و کاربرد صحیح آن میتواند منجر به توسعه درونزا - که در واقع توسعه منطبق با فرهنگ مردم و محیط آن جامعه میباشد - شود. از این رو مقاله حاضر به شناسایی یکی از مهمترین رویکردهای روشی نوین در عرصه تحقیقات اجتماعی و جایگاه آن در شناخت دانش و ارزشهای بومی میپردازد. نظریه بنیانی این قابلیت را دارد که بجای آنکه به اثبات نظریههای موجود بپردازد، با شناخت واقعیت موجود در هر جامعه نظریههای جدیدی منطبق با آن جامعه خلق کند. اهتمام روششناسی نظریه بنیانی بر تولید و ساخت نظریه از دل دادههای موجود در جامعه مورد مطالعه است. در این روش از رویکرد استقرایی استفاده میشود و محقق کار خود را با مشاهده و مصاحبهها شروع میکند و سپس الگوها، مضامین، یا مقولههای عام را پیش مینهد. پس از این مرحله، به مدد روشهای تفسیری، نظریهها (بدون پیش انگاشتههای قبلی و تأیید و رد آنها) تولید و ارائه میشود. ازاینرو با توجه به ماهیت این نظریه میتوان آن را به مثابه یک روش یا ابزار جهت شناخت ارزشها، مهارتها و بهطور کلی دانش بومی جامعه مورد استفاده قرار داد.
امان محمد کمکی؛ ابوالفضل شریفیان بهرمان؛ حسین بارانی
چکیده
دانش بومی حاصل قرنها تجربه زندگی بشر در این کره خاکی است که از اجداد خود به ارث برده است و یا در دوره زندگی خود به صورت تجربی به دست آورده یا بر آن افزوده و مخصوص هر زیست بوم است. قارچهای دنبلان صحرایی گروهی از قارچهای خوراکی میباشند که به شکل غدهای در زیر سطح خاک در نواحی گوناگون ایران و دنیا رویش دارند. این قارچها از گذشتههای ...
بیشتر
دانش بومی حاصل قرنها تجربه زندگی بشر در این کره خاکی است که از اجداد خود به ارث برده است و یا در دوره زندگی خود به صورت تجربی به دست آورده یا بر آن افزوده و مخصوص هر زیست بوم است. قارچهای دنبلان صحرایی گروهی از قارچهای خوراکی میباشند که به شکل غدهای در زیر سطح خاک در نواحی گوناگون ایران و دنیا رویش دارند. این قارچها از گذشتههای خیلی دور به عنوان یکی از مطبوعترین قارچهای خوراکی توجه انسانها را به خود جلب کردهاند. در سالهای اخیر در کشورهای گوناگون قارچهای دنبلان علاقهمندان زیادی در زمینه گوناگون دانش نوین و پرورش آنها کسب کرده است. در ایران نیز چند سال اخیر مطالعاتی در زمینه شناسایی گونههای گوناگون به عمل آمده است، اما فعالیت خاصی در حوزه پرورش این دسته از قارچها وجود ندارد. دانش بومی بستری برای دانش نوین است، در واقع دانش بومی سرشار از ایدهها و مسائل ریز برای جستجو و کنکاش است، اما به دلیل نبود ابزار کافی، فقط در سطح مشاهده با چشم غیر مسلح پیشرفت میکند. در صورتی که در زمینه قارچ خوراکی دنبلان صحرایی دانش بومی به آن حد پیشرفت کرده است که گونههای گوناگون قارچ دنبلان و اختصاصیت میزبانی را دقیقاً تفکیک میکند. بر اساس دانش بومی، مردم توانایی تعیین دقیق موقعیت و زمان رویش قارچ دنبلان را کسب کردهاند. در صورتی که مطالعات نوین با طی وقت و هزینههای زیاد به موارد جزیی آن پی برده است. دانش بومی به خوبی ارتباط تکاملی میان قارچ دنبلان صحرایی و میزبان گیاهی را پی بردهاند، که اکنون پس از یک قرن تحقیق روی گونههای گوناگون از قارچها و همزیستیهای موجود با استفاده از روشهای مولکولی به مسائل خاص میزبانی و تکاملی پی بردهاند
مرتضی فرهادی
چکیده
سخن سردبیرراه تنهای مرا بنگر 1مردم شناسان فرهنگ را "تجربه انبار گروه " و "گنجینه آفرینندگی های بشر " 2نامیده اند. بخش مهم و کاربردی و در ایران ناشناخته مانده از این گنجینه دانش و فنآوری : سخت افزارها و نرم افزارهای مربوط به تولید کار و مسائل پیرامونی آنمی باشد. از آن جا که تولید و کار امری جمعی و گروهی است و همیشه در پیوند باطبیعت و جامعه ...
بیشتر
سخن سردبیرراه تنهای مرا بنگر 1مردم شناسان فرهنگ را "تجربه انبار گروه " و "گنجینه آفرینندگی های بشر " 2نامیده اند. بخش مهم و کاربردی و در ایران ناشناخته مانده از این گنجینه دانش و فنآوری : سخت افزارها و نرم افزارهای مربوط به تولید کار و مسائل پیرامونی آنمی باشد. از آن جا که تولید و کار امری جمعی و گروهی است و همیشه در پیوند باطبیعت و جامعه و فره نگ قرار می گیرد، پس این پیرامون ، هم شامل دانش های علوممصراعی از یک سروده اسکیمویی و نام فصلی از کتاب تاریخ مردم شناسی در بیان احوال فرانز بواس -ه. ر. هیس، تاریخ مردم شناسی، ترجمه ابوالقاسم طاهری، تهران. ] (Franz Boas). نک به: کلایه کلاکن – کروبر. تعریف ها و مفهوم فرهنگ، ترجمه داریوش آشوری، تهران، 1357 -2 دو فصلنامه دانش های بومی ایران، شماره 1 بهار و تابستان 1393دقیقه، علوم طبیعی ، فلسفه و علوم اجتماعی مربوط به آن همچون آب و هوا شناسی ،جانورشناسی و گیاه شناسی مرد می ، جغرافیا و بوم شناسی محلی ، کشاورزی و اقتصادکشاورزی و فنون کاربردی شده در صنایع و پیشه ها و ریاضیات و ابزارهای اندازه گیریو دانش های فیزیکی و شیمیایی کاربردی و غالبا نانوشته بوده و دامنه آن به جامعهشناسی، روانشناسی و مدیریت بومزاد و مشارکت ها و تعاونی ها ی سنتی و صنایع وهنرها و تکنیک های بدن (متون بدن ) و غیره نیز کشیده می شود. ویژگی مشترک هم هاین موضوعات گوناگون ، کارآمدی و توان کاربردی بالای آنها در عمل و پاسخسنجیده و کارآمد آنها در حل مساله و برآورد نیازهای آدمی در انطباق با تاریخ، جغرافیاو خرده فرهنگ در طی هزاران سال می باشد.دانش بو می که دانش محلی ، سنتی و یا قو می عامیانه و مرد می و بوم ز اد نیزنامیده شده است ؛ برای تعریف و طبقه بندی پدیده ها در محیط ها ی فیزیکی ، طبیعی واجتماعی خاص به کار برده می شود و با دانشی که افراد جامعه از طریق مراکز رس میمانند دانشگاه ها و موسسات تحقیقات دولتی و خصوصی کسب می کنند، ممکن استظاهراً تفاوت داشته باشد ، اما همه آنها در این ویژگی کلی که حاصل تجربه (مشاهده وآزمایش رس می و غیررسمی ) و به اشکال گوناگون تکرار شده و اثبات شده اند مشترکمی باشند.دانش بومی ، دانش جمعی و تاریخی گروه های انسانی در ارتباط با زمینه هایگوناگون هستی ، بویژه شیوه های تعریف نردبان نیازها ، در نسبت با نظام ارزشی و حلمسئله با راههای تجربه تاریخی است که منجر به راههای معیشتی و سبکِ زندگی آدمیگردیده است که از تعامل طولانی گروه با جغرافیا و محیط طبیعی و از طریق آزمون وخطا در خلال زمان شکل گرفته و عمدتاً شفاهی و نامکتوب و آمیخته با تکنیک هایبدن (فنون بدن) و دانش ضمنی است.سخن سردبیر 3دانش بو می بخشی از سرمایه ملی و "پتانسیل فرهنگی " 1 هر قوم است . تجربهنشان می دهد که دانش بو می نه تنها با دانش رس می تعارض و تناقضی ندارد بلکهبرخی ویژگی های متفاوت عرَضی دانش بومی مانند آزمودگی و آبدیدگی در ازای زمان،آن را مکمل خوبی برای دانش رس می قرار می دهد. دانش بو می در دسترس ، آسان یاب ،ساده، کارآمد، ارزان، کل نگر، واقع نگر، شفاهی، پویا، تجربه گرا، زمان آزموده و بومزاد و سازگار با محیط و طبیعت و زیست بوم تعریف می شود. این دانش به مسائل بهصورت کلی و منظوم ه ای (سیستماتیک) نگاه کرده و پویا بوده و در طی زمان آبدیدهشده است و چون در بطن محیط طبیعی و اجتماعی محلی تکامل یافته است با شرایطبومی و منطقه ای کاملاً سازگار می باشد.ویژگی های دانش بو می آن را دانشی سازگارتر نسبت به محیط و جامعه گراتر ازدانش های کلاسیک و نوین م عرفی می کند که می توان آن را در خدمت توسعه پایدارقرار داد.با وجود همه زحمتی که جهانیان و از آن جمل ه ایرانیان برای کسب دانش بو میصرف کرده و با وجود همه ارزش های فراوانی که دارد، دانش بومی غالبا دانشی شفاهیاست و بطور معمول و متداول در روش های جدید و علمی ثبت و ضبط نمی شود و درنهایت باید گفت ، دانش بو می در بیشتر کشورهای توسعه نیافته تحت تاثیر عواملگوناگون و از آن جمله معیشت و اقتصاد های تک محصولی شده و سلطه همه جانبهاستعماری و قومیت کشی (تهاجم فرهنگی) و مقیاسات اروپا محورانه و شرق شناسانهتعصب آمیز شرایط جدید و القائات "مکتب نوسازی " 2 غالباً نادیده گرفته شده و رو بهنابودی رفته است.درباره پتانسیل فرهنگی نک به: مقدمه انسان شناسی یاریگری، تهران، 1388 ، نشر ثالث. -درباره نظریه نوسازی در توسعه نک به : مکاتب و نظریه های توسعه در منابع گوناگون، کارها و ترجمه های -دکتر مصطفی ازکیاء و دکتر پاپلی یزدی. و عجالتاً:
امیر صابری؛ اسماعیل کرمی دهکردی
چکیده
چکیده در راستای تحقق توسعه پایدار روستایی با جهت گیری محوریت مردم در امر توانمند سازی آنان، دانش بومی مهمترین بخش از نظر باورها، ارزشها، روشها و آگاهی محلی را در بر میگیرد. تجربه نشان میدهد که دانش بومی نه تنها با دانش رسمی تعارض و تناقض ندارد بلکه مکمل آنان نیز میتواند باشد. دانش بومی قابل دسترسی، قابل فهم، کارآمد و ...
بیشتر
چکیده در راستای تحقق توسعه پایدار روستایی با جهت گیری محوریت مردم در امر توانمند سازی آنان، دانش بومی مهمترین بخش از نظر باورها، ارزشها، روشها و آگاهی محلی را در بر میگیرد. تجربه نشان میدهد که دانش بومی نه تنها با دانش رسمی تعارض و تناقض ندارد بلکه مکمل آنان نیز میتواند باشد. دانش بومی قابل دسترسی، قابل فهم، کارآمد و ارزان است و طریقه ی انتقال آن نیز شفاهی است. این دانش پویا بوده و طی زمان آبدیده شده و در بطن محیط طبیعی و اجتماعی محلی تکامل یافته است با شرایط بومی و منطقهای کاملا سازگار میباشد و به بهرهبردارن روستایی در مورد مدیریت پایدار آبخیزها کمک نموده تا نقش فعال تری در توسعه پایدار منابع طبیعی ایفا کنند. هدف این مطالعه ارزیابی سطح دانش روستاییان در زمینه فناوریهای حفاظت آب و خاک در پروژههای آبخیزداری است. با استفاده از یک مطالعه موردی از طریق گروههای متمرکز، مصاحبه و پرسشنامه دادهها با مشارکت کارشناسان استان و روستائیان حوزههای آبخیز شهید رجایی یانسر استان مازندران به دست آمده. یافتهها نشان داد که امکانات و تسهیلات اولیه زندگی در سطح اکثر روستاهای مورد مطالعه در حد متوسط بوده و روستاهای مورد بررسی در حوزههای مختلف از تنوع اقلیمیو آب و هوایی و نیز میزان دور افتادگی متفاوتی برخوردار بودند. همچنین وابستگی شدید بهرهبرداران به منابع طبیعی حوزه و محدودیت منابع معیشتی خانوارها منجر به فشار بیش از حد آنان بر منابع طبیعی و تشدید تخریب منابع گردیده است. کارشناسان مهمترین بحرانهای مربوط به منابع طبیعی حوزهها را تخریب جنگلها و مراتع؛ سیلابها؛ کاهش منابع آبی و کمبود آب، فرسایش خاک؛ جمع شدن رسوب پشت سد و بندها؛ و تخریب حاشیه رودخانه ارزیابی نمودند. دیدگاهها بر آن بود که بهرهبرداران باید در مورد وقوع، علل و اهمیت این بحرانها همچنین شتاخت و اهمیت عملیات آبخیزداری، چگونگی انجام کار و حفاظت و نگهداری همه عملیات آگاهی و مهارت زیادی داشته باشند. این مطالعه مشخص نمود که ارزیابیها و اولیت بندیها که صرفاً از سوی کارشناسان انجام میشود با ارزیابیهای ناشی از ابعاد گوناگون مخصوصاً بررسیهای میدانی، اطلاعات موجود و مردم تفاوت داشته و بسیاری موارد دانش و اطلاعات عمیق مردم در مورد اکو سیستمها و گونههایی که با آنها در تماس هستند کمتر از آنچه واقعا هست ارزیابی گردیده بنابراین مهمترین اولویت آموزشی باید بر حول محور دانش بومی و ایجاد تعامل بین دانش بومی دانش رسمی باشد. در فرایند سریع صنعتی شدن جهانی بیشترین آسیب به بخش کشاورزری وارد شده سهم عمده آن نیز نصیب جهان سوم شد. زیرا روشهای بومی آزمون پس داده خود را رها کردند. واژههای کلیدی: نیاز اطلاعاتی، یادگیری، دانش بومی ، دانش رسمی، آبخیزداری، مدیریت منابع طبیعی ایران
کاوه فرهادی؛ مرتضی سالمی قمصری
چکیده
چکیده سخن گفتن دربارة اهمیت غذا آنچنان بدیهی است که نیازی به اثبات ندارد. هم زیستشناسان و هم روانشناسان و بیش از آن دانش مردمی این ضرورت مبرم را احساس کرده است. اما برخی از جوامع و از آن جمله جامعه ایران به دلیل شرایط خاص جغرافیایی و تاریخی خود و به دلیل کمبود غذا و حتی آب از سویی و حوادث طبیعی نسبتاً فراوان و هجومهای فراوان ...
بیشتر
چکیده سخن گفتن دربارة اهمیت غذا آنچنان بدیهی است که نیازی به اثبات ندارد. هم زیستشناسان و هم روانشناسان و بیش از آن دانش مردمی این ضرورت مبرم را احساس کرده است. اما برخی از جوامع و از آن جمله جامعه ایران به دلیل شرایط خاص جغرافیایی و تاریخی خود و به دلیل کمبود غذا و حتی آب از سویی و حوادث طبیعی نسبتاً فراوان و هجومهای فراوان اقوام بیگانه، در چهار راه حوادثی چندین و چند هزار ساله قرار گرفته است، بنابراین صاحب تجربیات فراوان و گاه کم نظیری در مسائل مربوط به امنیت و مدیریت غذایی و نگاهداری و ذخیرهسازی و پسانداز غذا میباشد که متأسفانه این تجربیات به سرعت در حال فراموشیاند. در اغلب مناطق ایران، چه کوهستانهایی که آب دارند، خاک ندارند. و چه دشتهایی که خاک دارند آب ندارند. در ضمن وفور گیاهان، محصولات زراعی، باغی و دامی به ماههایی از سال محدود و قابل تکرار نبوده است. از سویی دیگر آفات خطرناکی همچون ملخ، سن، رنگ، خشکسالی، سرماهای نابهنگام، سیل و تگرگ از بلاها و ناامنیهای طبیعی و بدتر از آن بلاها و ناامنیهای اجتماعی و از آن جمله هجومهای خارجی که تاریخ کشور ما یکی از رکورددارهای جهانی آن محسوب میشود سبب شده است که مردم ایران در طی چند هزار سال یکجانشینی در این شرایط ویژه، تجربیات فراوانی را اندوخته و برای روز مبادا و قحط سالیها و خشکسالیها و بدبیاریها، راهکارهای گوناگون را ابداع کنند؛ که حتی توانستند فاسد شدنیترین خوراکیها همچون شیر - را از یک هفته تا یکی دو سال نگاهداری کنند. همچنین است نگاهداری سبزی، گوشت و میوههای تازه. این مقاله مقدمهای است بر کاری بزرگ در باره شیوههای سنتی نگاهداری و پس انداز مواد غذایی و راههای سنتی مقابله با قحط سالیها که اجداد ما برای هزاران سال از آن بهره میبردهاند. این نوشتار بر آن است که تا بیش از این دیر نشده بخشی از آخرین تجربیات پیرمردان و پیرزنان ایلی، روستایی و داستانهایی را که از اجدادشان دربارة قحط سالیها و شیوههای مقاومت در برابر آن و شیوههای نگهداری و پسانداز مواد خوراکی و راههای مدیریت رژیم غذایی در شرایط کمیابی شنیده یا خود به کار برده اند را ثبت و ضبط نمایند. از یافتههای این مقاله میتوان به ترسیم نمودار اولیه طبقهبندی خوراک در فرهنگ ایران اشاره کرد.