نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار نساجی پژوهشکده میراث فرهنگی

چکیده

عنصر «رنگ» در یک اثر هنری قادرست افکار و احساسات عمیق انسانی را که ممکن است با چشم دیده نشوند، به زیبایی بیان کند. بنابراین، نحوه انتخاب و همنشینی فامهای رنگی در یک اثر هنری می تواند پرده از احساسات، آرزوها و آلام خالق آن اثر بردارد. بر این اساس، ارزیابی پالتهای رنگی آثار هنری علاوه بر جنبه زیبایی شناسی می تواند پیرامون دانش رنگ شناختی خالق اثر و عوامل تاثیرگذار بر آن نیز رهنمون باشد. در این پژوهش، برای اولین بار پالتهای رنگی سه نمونه از دست بافته های سنّتی بلوچ با استفاده از روش دستگاهی طیف سنجی انعکاسی و تئوری رنگ ایتن مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج نشان میدهند که فامهای رنگی شناسایی شده در دستبافته ها به شیوه رنگرزی سنّتی و به کمک گیاهان رنگده بومی (چَغَک، گل گز، ناش، رودنگ ...) بدست آمده اند. علاوه‌بر‌این، داده‌های طیف سنجی انعکاسی مُهر تاییدی بر دانش رنگ‌شناختی اقوام بلوچ است، چرا که پالت رنگی این دستبافته ها با گذر زمان از کمترین میزان تغییرات رنگ برخوردار بوده اند. از‌سویی‌دیگر، اکثر فامهای رنگی موجود در این دستبافته ها از نوع فام‌های اولیه و ثانویه «گرم و خالص» هستند و اغلب از الگوهای هارمونی «مکمل و مشابه» ایتن پیروی میکنند.

کلیدواژه‌ها