مریم دهقان؛ محمد ابراهیم زارعی
چکیده
ناحیة دینور در شرق استان کرمانشاه قرار گرفته است. ظاهر امروزی منطقه بیش از هرچیز، کشاورزی ماشینی را نشان میدهد. با این وجود، هنوز هم نشانههایی از فعالیتهای سنتی در گوشه وکنار آن مشاهده میشود. فراوانی گونههای بومی زنبورعسل به افزایش دانش انسان از این حشره و یافتن روشهایی برای بهرهمندی بیشتر از آن انجامیده است. فرهنگ زنبورداری ...
بیشتر
ناحیة دینور در شرق استان کرمانشاه قرار گرفته است. ظاهر امروزی منطقه بیش از هرچیز، کشاورزی ماشینی را نشان میدهد. با این وجود، هنوز هم نشانههایی از فعالیتهای سنتی در گوشه وکنار آن مشاهده میشود. فراوانی گونههای بومی زنبورعسل به افزایش دانش انسان از این حشره و یافتن روشهایی برای بهرهمندی بیشتر از آن انجامیده است. فرهنگ زنبورداری این ناحیه نتیجۀ توسعۀ چنین دانشی است. چگونگی این فرهنگ مهم-ترین پرسش این پژوهش است. براساس بررسیهای اولیه، این فرضیه مطرح میشود که فرهنگ زنبورداری دینور به عنوان فعالیت اقتصادی مکمل انجام میشود. هدف اصلی این پژوهش، شناخت و معرفی این فرهنگ و راهکارهای حفاظت از آن است و ضرورت موضوع از آنجایی مشخص میشود که باورها، ارزشها و شیوههای زنبورداران درپی مداخلات نابجای انسانی روبه فراموشی است و فرهنگ زنبورداری این ناحیه به زودی از بین میرود و یا با بهرهمندی از شیوههای مدرن و همگون با سراسر جهان ادامه خواهد یافت، لذا بایسته است آخرین شواهد این فرهنگ معرفی شود. این پژوهش از نوع کیفی- توصیفی است و به شیوة میدانی، با بررسی روستاهای ناحیة دینور و ارتباط مستقیم با زیستبوم و شیوههای معیشت ساکنان این ناحیه انجام شده است. درپی بررسی، فعالیتهای اقتصادی مانند زنبورداری سنتی شناسایی شد. پس از آن برای گردآوری اطلاعات از روش مشاهده و مصاحبة آزاد بهره برده و ثبت و ضبط اطلاعات به صورت صوتی- تصویری انجام و چرخة فعالیت زنبورداری، تقویم اقلیمی آن، سازهها و اشیاء وابسته و مفاهیم مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات انجام شده در نقاط مختلف جهان نشان میدهد که زنبورداری سنتی نقش مؤثری در پایداری محیط زیست دارد از اینرو پیشنهاد میشود که با توجه به توانهای محیطی ناحیۀ دینور، تولید عسل ارگانیک با تلفیق شیوههای سنتی و مدرن در میان مناطق کوهستانی ترویج و تتمۀ فرهنگ زنبورداری این ناحیه به عنوان جاذبۀ بومگردشگری معرفی شود.