دانش بومی
آزیتا بلالی اسکویی؛ یحیی جمالی؛ المیرا کریمی پور؛ جواد خیری
چکیده
جهتگیری معماری، گاه یک انتخاب، گاه اجبار و گاه به عنوان یک راهحل، ناشی از عواملی است که معمار سنتی توانایی تغییر مکانشان را نداشته و با جهتگیری، تمایل خویش ناشی از عوامل متفاوت را جهت حلمسئله از طریق سلسلهمراتب دسترسی در سازماندهیفضایی، نشانداده است. ورودی بعنوان عضوی مهم در نظام سلسله مراتبی، به عنوان شروع کننده و حلقه ...
بیشتر
جهتگیری معماری، گاه یک انتخاب، گاه اجبار و گاه به عنوان یک راهحل، ناشی از عواملی است که معمار سنتی توانایی تغییر مکانشان را نداشته و با جهتگیری، تمایل خویش ناشی از عوامل متفاوت را جهت حلمسئله از طریق سلسلهمراتب دسترسی در سازماندهیفضایی، نشانداده است. ورودی بعنوان عضوی مهم در نظام سلسله مراتبی، به عنوان شروع کننده و حلقه اتصال فضاها، میتواند بر جهتگیری خانههای بومی اثرگذار باشد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف تبیین ارتباط میان جهتگیری خانههای قاجاری تبریز و سازمانفضایی آنها از منظر نظام ورودی انجام گرفته است. طی بررسیها، هدف از طراحی ورودی، هدفمندبودن مسیر دسترسی به حیاط بود و دستگاه ورودی نقش بسزایی در جهتگیری دارد؛ بدینصورت که با وجود تعدد ورودی که هرکدام، امکان تقسیم خانه به یک بخش مجزا را دارند و هر بخش میتواند جهتگیری و محور خاص خود را داشته باشد. نظام فضایی هر بخش بر عهده حیاط (در ورودیهای حیاط بیرونی) و تالار (در ورودیهای سایر جبههها) است که با گذشت زمان و نزدیکشدن به انتهای دوره قاجار و توسعهعمودی خانهها، این نقش از تالار به سرسرا محول شده است. همچنین سازماندهی با سرسرا بر خلاف سازماندهی با تالار، موجب کاهش استقلال و افزایش انعطافپذیری فضاها شده است.