عوامل طبیعی در پدیده های تاریخی ، فرهنگی و اجتماعی هر جامعه نقش قاطع و تعیین کننده ای دارند که بنام جغرافیا گراییو یا جبر جغرافیایی معروف است .از جمله در ایران می توان به جبرجغرافیای خشک و نیمه خشک ایران و اختراع قنات اشاره کرد. در سرزمین های کمآبی چون ایران در طول تاریخ ، حفظ ، نگهداری و استفاده و بهرهبرداری از منابع آب جمعی بوده است. کشاورزان ایرانی در درازمدت حتی در زمانهایی که دارای آب و زمین نبودهاند، اما "حق نسق" و حقوق استفاده از آب و زمین را دارا بودهاند. نگهداری کاریزها و لایروبی و تعمیرات آن در زیرزمین با مالکین و در روی زمین با کشاورزان صاحب نسق بوده ؛بنابراین کشاورزان هم با صاحبان زمین و هم با حقابه داران دارای منافع مشترک و حیاتی بودهاند. منابع آب مشترک و تبعات آن و سرمایهگذاری درازمدت در احداث و نگهداری قنات، برنامههای درازمدتی را میطلبید، که با فردگرایی و فرهنگ رقابتی قابلجمع نبوده است و برخلاف نظر برخی نویسندگان و روشنفکران ایرانی کاریز و تمدنی کاریزی با فرهنگ و جامعة "کوتاهمدت" نیز اصلاً و ابداً سازگار نبوده است احداث قنات حاصل فرهنگ مشارکتی درازمدت و صلحجویانه و یاریگرانه بوده و هم وجود آن، این فرهنگ را تقویت و بازتولید کرده است، که این درست در برابر چاه عمیق و نیمه عمیق است.