دانش بومی
فاطمه رودی؛ حسین راعی؛ اصغر محمد مرادی
چکیده
تنوع اقلیمی در استان مازندران موجب شکلگیری فضاهای مرتبط با تولید و بهرهبرداری از دام با ویژگیهای کالبدی و کارکردی متنوع شده است. گسنسره و تلار دو عنصر فضایی هستند که توسط جوامع محلی در کوهستان مازندران و در روستای انگهرود نور مورداستفاده قرارگرفتهاند. مسئله تحقیق نیاز به مستندسازی ویژگیهای معماری و فرهنگی این عناصر است. ...
بیشتر
تنوع اقلیمی در استان مازندران موجب شکلگیری فضاهای مرتبط با تولید و بهرهبرداری از دام با ویژگیهای کالبدی و کارکردی متنوع شده است. گسنسره و تلار دو عنصر فضایی هستند که توسط جوامع محلی در کوهستان مازندران و در روستای انگهرود نور مورداستفاده قرارگرفتهاند. مسئله تحقیق نیاز به مستندسازی ویژگیهای معماری و فرهنگی این عناصر است. عواملی چون مهاجرت و تغییر نظام سنتی دامداری به صنعتی موجب شده است که این میراث بومی در حال زوال و فراموشی قرار گیرد. هدف از این مقاله معرفی میراث بومی مرتبط با دامداری است و روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی است. نتایج تحقیق نشان میدهد که تلار نوع بومی ساختارهای سنتی مرتبط با دام در فصل زمستان است و گسنسره نیز برای دوشیدن شیر گوسفندان و محصولات لبنی در تابستان مورداستفاده قرار میگیرد. هریک از آنها دارای تنوع فضایی و معماری ویژه بر اساس عملکردشان هستند و دانش بومی مرتبط با سلامت دام، نظام اجتماعی ویژه و سنتهای فرهنگی مرتبط با تولید محصول و خوراک محلی نیز در آنها مستتر است. آنها بخشی از میراث شبانی و کشاورزی ایران محسوب میشوند و ارتباط معناداری با معیشت جغرافیایی و توسعه پایدار دارند.
دانش بومی
محمد افروغ
چکیده
دستبافتههای ایلی و عشایری، بخشی از نظام بافندگی و نمودی برجسته از هنرهای بومی این قشر است که در ساحت هنری و تجسمی، قابل توجه است. در این میان، دستبافتههای کرمانجی در شمال خراسان بخشی از این نظام است که در بُعد زیباشناختی(طرح و نقش و رنگ)، از ظرفیت و قابلیتهای دیداری(بصری) برخوردار است. از اینرو، فرآیند آراستن متن دستبافتهها ...
بیشتر
دستبافتههای ایلی و عشایری، بخشی از نظام بافندگی و نمودی برجسته از هنرهای بومی این قشر است که در ساحت هنری و تجسمی، قابل توجه است. در این میان، دستبافتههای کرمانجی در شمال خراسان بخشی از این نظام است که در بُعد زیباشناختی(طرح و نقش و رنگ)، از ظرفیت و قابلیتهای دیداری(بصری) برخوردار است. از اینرو، فرآیند آراستن متن دستبافتهها در پرتو مفهوم سادهبافی، ذهنیبافی، به سامان میرسد و دستآورد آن شکلگیری نقوشی است با ماهیت هندسی و شکسته. بهواسطه نوع و ریخت نقش، سبک و قالب بیانی از اشکال و فرمها بهوجود میآید که از منظر تجسمی و دیداری میتوان آنها را در دو سبک انتزاعی و تجریدی، تعریف نمود. این رهیافت برای تمامی نقوش دستبافتههای عشایری قابل تبیین است. از این رهگذر، پرسش مطروحه این است که انواع نقوش دستبافتههای کرمانج کدام است و ویژگیهای شاخص و معیارهای اطلاق سبکهای انتزاعی و تجریدی به نقشها و طرحهای مذکور چیست؟ شناسایی، طبقهبندی و تحلیل انواع نقوش انتزاعی و تجریدی در دستبافتههای کرمانج، هدف این پژوهش است. تحقیق پیش رو از نوع کیفی و توسعهای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. همچنین شیوه گردآوری دادهها از نوع کتابخانهای است. تحقیق پیش رو از نوع کیفی و توسعهای و روش تحقیق