دانش بومی
المیرا شعربافی؛ حمیدرضا رضایی؛ صادق صالحی؛ محمد صادق فرهادی نیا؛ مریم شهبازی
چکیده
رابطه تاریخی انسان و طبیعت از طریق دانش بومی اکولوژیک قابل معرفی و بررسی است که این دانش در سیاستگذاری حفاظت کاربرد داشته و باید در حفاظت دولتی و رسمی در نظر گرفته شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه مردم محلی منطقه هیرکانی با گونههای پلنگ ایرانی، خرس قهوهای و گرگ در سه منطقه تحت حفاظت محیطزیست در استانهای گیلان و مازندران با ...
بیشتر
رابطه تاریخی انسان و طبیعت از طریق دانش بومی اکولوژیک قابل معرفی و بررسی است که این دانش در سیاستگذاری حفاظت کاربرد داشته و باید در حفاظت دولتی و رسمی در نظر گرفته شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه مردم محلی منطقه هیرکانی با گونههای پلنگ ایرانی، خرس قهوهای و گرگ در سه منطقه تحت حفاظت محیطزیست در استانهای گیلان و مازندران با رویکرد قومنگاری انجام شد. طی مصاحبه با بیش از 40 فرد مطلع محلی و برگزاری جلسات گروهی، سوالاتی شامل شناخت عمومی از گونهها، باورها و داستانها، استفاده از اجزاء بدن و روشهای شکار و دورکردن از داراییها پرسش شد. نتایج حاکی از تجربه و دانش بالای مردم محلی نسبت به طبیعت و حیاتوحش پیرامون خود است. به دلیل حمله پلنگ و گرگ به دام و عدم جبران خسارت، دید منفی نسبت به این گونهها بهویژه گرگ وجود دارد. استفاده از اجزاء بدن خرس بهویژه چربی در بین هر سه اجتماع جنگلنشین مورد بررسی شنیده شد و جنگلنشینان تالش داستانها و اسطورهای مختلفی را بهطور مشخص در مورد گونه گرگ و خرس نقل قول کردند. توجه به پیشینه باوری مثبت و منفی نسبت به این گونهها در برنامهریزیهای آموزشی میتواند به حفاظت موثر در این مناطق بینجامد.
دانش بومی
مریم محمدی؛ رضا رحیم نیا؛ امیر محمد معززی مهر طهران
چکیده
میراث فرهنگی ناملموس پلی است که گذشته را به حال و حال را به آینده پیوند میدهد. توجه به میراث ناملموس هر قوم و ملتی در کنار میراث فرهنگی ملموسشان و حفظ آنها، امروزه بیشاز پیش اهمیت پیدا کرده است. میراث ناملموس گرگان نیز از دیرباز تا به امروز با جریان داشتن در کانونهای محلهای و شهری گرگان، یعنی تکایای شهر، هویتبخشی، پویایی و ...
بیشتر
میراث فرهنگی ناملموس پلی است که گذشته را به حال و حال را به آینده پیوند میدهد. توجه به میراث ناملموس هر قوم و ملتی در کنار میراث فرهنگی ملموسشان و حفظ آنها، امروزه بیشاز پیش اهمیت پیدا کرده است. میراث ناملموس گرگان نیز از دیرباز تا به امروز با جریان داشتن در کانونهای محلهای و شهری گرگان، یعنی تکایای شهر، هویتبخشی، پویایی و سرزندگی بافت تاریخی گرگان را به ارمغان آورده است. مقاله حاضر با هدف «معرفی و مستند ساختن میراث ناملموس و فرهنگ زنده زیست بوم گرگان در ارتباط با کانونهای شهری و محلهای شهر (تکایا)»، متکی بر اسناد مکتوب و شفاهی، از مسیر مطالعه اسنادی و مصاحبه، به ثبت و معرفی این میراث همواره در خطر فراموشی گرگان پرداخته است. مطالعهای که نشان میدهد، برخی از این مواریث همچنان پویا (مانند توقبندان، حلیمپزی، صبح روسیاه و شام غریبان، اطعام دهی)، تعدادی از آنها دستخوش تغییر (مانند دستهگردانی، پامنبری، دستهچوبی) و بخشی از آنها (مانند تعزیه زنان (رسم گفتگو) و اسکان فقرا) نیز به دست فراموشی سپرده شدهاند. با توجه به رابطه همبسته میان کالبد تکایا و میراث ناملموس شهر، این رابطه دوگانه خود موجبات حفاظت بهتر را فراهم آورده است.
وحیده میرفخرایی؛ صمد سامانیان
چکیده
بررسی متمرکز ارزشهایمیراثی ارسی در جایگاه یکی از برجستهترین عناصر معماریسنتی، از جمله موضوعاتی است که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاست. شناخت هدفمند ارزش در حفاظت از آثاری نظیر ارسی که با دگرگونی شیوهزیست انسان معاصر، در معرض اضمحلال شاخصههای وجودی خود بوده، راهگشای سنجش مداخلات بهمنظور پرهیز از تحریف پیامهای اثر و ...
بیشتر
بررسی متمرکز ارزشهایمیراثی ارسی در جایگاه یکی از برجستهترین عناصر معماریسنتی، از جمله موضوعاتی است که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاست. شناخت هدفمند ارزش در حفاظت از آثاری نظیر ارسی که با دگرگونی شیوهزیست انسان معاصر، در معرض اضمحلال شاخصههای وجودی خود بوده، راهگشای سنجش مداخلات بهمنظور پرهیز از تحریف پیامهای اثر و برقراری تعامل با مخاطب است. در این راستا، نوشتار حاضر با هدف بازشناسی و تبیین ارزشهای ملموس و ناملموس ارسی برای نگاهداشت و انتقال آنها به آیندگان صورت گرفتهاست. از این رو، در پاسخ به اینکه ضرورت احصاء ارزشهای ارسی چیست؟ و ارزشهای متعددی که حفاظت از ارسی را توجیهپذیر میکنند، کدامند؟، در پژوهشی کیفی به شیوه توصیفیتحلیلی، با جستجوی منابع کتابخانهای به گردآوری اطلاعات پرداخته و با ساماندهی دادهها، ارزش مواریثفرهنگی در دو گروه کلی ملموس و ناملموس طبقهبندی شد. از پی آن، با تکیه بر تجارب و استنباط نویسندگان و بسط و انطباق نتایج حاصله با نمونهموردی، شناسایی ارزشهای ملموس: تاریخی، فنی، اقتصادی، کارکردی، علمیآموزشی، منحصربهفردبودن، قدمت و ارزشهای ناملموس: زیباشناختی، اجتماعی، فرهنگی، اعتقادی، احساسی و نمادین در ارسی صورت پذیرفت. تجمیع ارزشهای ارسی، مجالی است برای گردآوری بخشی از اطلاعات تاریخمعماری ایران که غفلت از آن، منجر به از دسترفتن این ارزشها خواهد شد.
مریم دهقان؛ محمد ابراهیم زارعی
چکیده
ناحیة دینور در شرق استان کرمانشاه قرار گرفته است. ظاهر امروزی منطقه بیش از هرچیز، کشاورزی ماشینی را نشان میدهد. با این وجود، هنوز هم نشانههایی از فعالیتهای سنتی در گوشه وکنار آن مشاهده میشود. فراوانی گونههای بومی زنبورعسل به افزایش دانش انسان از این حشره و یافتن روشهایی برای بهرهمندی بیشتر از آن انجامیده است. فرهنگ زنبورداری ...
بیشتر
ناحیة دینور در شرق استان کرمانشاه قرار گرفته است. ظاهر امروزی منطقه بیش از هرچیز، کشاورزی ماشینی را نشان میدهد. با این وجود، هنوز هم نشانههایی از فعالیتهای سنتی در گوشه وکنار آن مشاهده میشود. فراوانی گونههای بومی زنبورعسل به افزایش دانش انسان از این حشره و یافتن روشهایی برای بهرهمندی بیشتر از آن انجامیده است. فرهنگ زنبورداری این ناحیه نتیجۀ توسعۀ چنین دانشی است. چگونگی این فرهنگ مهم-ترین پرسش این پژوهش است. براساس بررسیهای اولیه، این فرضیه مطرح میشود که فرهنگ زنبورداری دینور به عنوان فعالیت اقتصادی مکمل انجام میشود. هدف اصلی این پژوهش، شناخت و معرفی این فرهنگ و راهکارهای حفاظت از آن است و ضرورت موضوع از آنجایی مشخص میشود که باورها، ارزشها و شیوههای زنبورداران درپی مداخلات نابجای انسانی روبه فراموشی است و فرهنگ زنبورداری این ناحیه به زودی از بین میرود و یا با بهرهمندی از شیوههای مدرن و همگون با سراسر جهان ادامه خواهد یافت، لذا بایسته است آخرین شواهد این فرهنگ معرفی شود. این پژوهش از نوع کیفی- توصیفی است و به شیوة میدانی، با بررسی روستاهای ناحیة دینور و ارتباط مستقیم با زیستبوم و شیوههای معیشت ساکنان این ناحیه انجام شده است. درپی بررسی، فعالیتهای اقتصادی مانند زنبورداری سنتی شناسایی شد. پس از آن برای گردآوری اطلاعات از روش مشاهده و مصاحبة آزاد بهره برده و ثبت و ضبط اطلاعات به صورت صوتی- تصویری انجام و چرخة فعالیت زنبورداری، تقویم اقلیمی آن، سازهها و اشیاء وابسته و مفاهیم مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات انجام شده در نقاط مختلف جهان نشان میدهد که زنبورداری سنتی نقش مؤثری در پایداری محیط زیست دارد از اینرو پیشنهاد میشود که با توجه به توانهای محیطی ناحیۀ دینور، تولید عسل ارگانیک با تلفیق شیوههای سنتی و مدرن در میان مناطق کوهستانی ترویج و تتمۀ فرهنگ زنبورداری این ناحیه به عنوان جاذبۀ بومگردشگری معرفی شود.