علیرضا شاه حسینی؛ حسن افراخته
چکیده
هدف تحقیق حاضر آن است که نبوغ و خلاقیت جامعه عشایری را در زمینه سازگاری با محیط و حفاظت از شیر (به عنوان مادهای فاسد شدنی) در مناطق پراکنده کوهستانی مورد بررسی قرار دهد؛ چگونگی تولید ایل سنگسری را شناسایی کند؛ مشتقات شیر و موارد استفاده مصرفی و دارویی آن را معرفی نماید ترانههای کار تولید کنندگان عشایر را به عنوان نیروی محرک تولید ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر آن است که نبوغ و خلاقیت جامعه عشایری را در زمینه سازگاری با محیط و حفاظت از شیر (به عنوان مادهای فاسد شدنی) در مناطق پراکنده کوهستانی مورد بررسی قرار دهد؛ چگونگی تولید ایل سنگسری را شناسایی کند؛ مشتقات شیر و موارد استفاده مصرفی و دارویی آن را معرفی نماید ترانههای کار تولید کنندگان عشایر را به عنوان نیروی محرک تولید شناسایی نموده و قابلیت چنان نبوغی را به عنوان دانشی بومی و کاربردی در شرایط کنونی جامعه به تصویر درآورد، پژوهش به روش میدانی و با نمونه گیری هدفمند و مصاحبه با تولید کنندگان این فرآورده لبنی در ییلاقهای ایل سنگسری انجام شده است. نتیجه نشان میدهد که عشایر ایل سنگسری در راستای تطابق با طبیعت و تأمین معیشت پایدار خود نبوغ قابل اعتنایی در نگهداری از تولید شیر (ماده با فساد پذیری سریع) و تهیه مشتقات مختلف از آن نشان دادهاند و تجربه آنان به عنوان ذخیره دانایی میتواند در گسترش دانش امروزی مورد استفاده قرار گیرد. کلید واژهها سازگاری محیطی، فراوردههای لبنی، فناوریهای بومی، ایل سنگسری.
محمد رحیم فروزه؛ غلامعلی حشمتی؛ حسین بارانی
چکیده
دانش بومی شیوههای یادگیری، فهم و نگرش به جهان است که نتیجه سالها تجربه و مشکلگشایی بر اساس آزمونوخطا بهوسیله گروههایی از مردم در حال فعالیت میباشد که منابع در دسترس را در محیط خود بکار برده و تجربه کردهاند. بهرهبرداران مرتع، اعم از جامعه عشایری و روستایی در ایران، از سالیان بسیار دور اندوختههای ارزشمندی در زمینه ...
بیشتر
دانش بومی شیوههای یادگیری، فهم و نگرش به جهان است که نتیجه سالها تجربه و مشکلگشایی بر اساس آزمونوخطا بهوسیله گروههایی از مردم در حال فعالیت میباشد که منابع در دسترس را در محیط خود بکار برده و تجربه کردهاند. بهرهبرداران مرتع، اعم از جامعه عشایری و روستایی در ایران، از سالیان بسیار دور اندوختههای ارزشمندی در زمینه دانش بومی مدیریت مرتع دارند که جزء پتانسیلهای فرهنگی و سرمایههای اجتماعی و فرهنگی این جامعه کهن به شمار میروند. بنابراین در این تحقیق به بررسی مبانی تقسیمبندی و نامگذاری اجزای محیط در مرتع دیلگان بهعنوان عاملی مهم در نظامهای طبقهبندی عرصههای مرتعی از منظر دانش بومی پرداخته شد. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه در محل زندگی عشایر و مشاهده مشارکتی بر اساس روش پیمایشی صورت پذیرفت. از اطلاعات کسبشده از شیوههای متفاوت مصاحبه، فیشبرداری شده و استخراج مفاهیم کلیدی از دانش روایی بومیان صورت گرفت. نتایج این بررسی گویای آن است که عشایر دارای مشاهداتی زیرکانه و دقیق در مورد نظامهای طبقهبندی شدهاند که کاملاً با شرایط محلی مطابقت دارد. چنان که ایشان برای هریک از اجزای طبیعت پیرامون خود طبقهبندیهای مجزایی قائل بودند. بر این اساس ایشان عرصه مرتع را بر مبنای شکل ناهمواری، دما، پوشش گیاهی، خاک، منابع آب، کاربری اراضی و راههای دسترسی تقسیمبندی نموده و برای هر یک نام و تعریف مجزایی قائلند. این اجزا بهگونهای نامگذاری و تعریف گردیده است که برای اکثر قریب بهاتفاق مردم بومی، دارای مفاهیمی کاربردی و شناخته شده است چنان که هرچند که این مفاهیم بهعنوان منابع مکتوب درجایی ثبت نگردیده، اما اشتراکهای فرهنگ زیستمحیطی آنچنان در نامگذاری هریک از اجزای زیستبوم لحاظ گردیده که برای اکثر مردمان ساکن در عرصه مورد مطالعه، ذکر نامهای اجزای طبیعت، مفاهیمی مشترک را به ذهن متبادر میسازد.
حسین محمدزاده
چکیده
بخشی از دانش عامیانه در ترانههای اجتماعی انعکاس مییابد. ترانههای اجتماعی بسیار متنوع هستند. نوعی از ترانههای اجتماعی کارنواها یا ترانههای کار هستند. ترانههای کار، نواهایی هستند که مردان و زنان در حین کار و یا برای کار و ثمره آن به صورت فردی یا جمعی میخوانند. هدف این تحقیق از سویی طبقهبندی ترانههای کار در مناطق کردنشین ...
بیشتر
بخشی از دانش عامیانه در ترانههای اجتماعی انعکاس مییابد. ترانههای اجتماعی بسیار متنوع هستند. نوعی از ترانههای اجتماعی کارنواها یا ترانههای کار هستند. ترانههای کار، نواهایی هستند که مردان و زنان در حین کار و یا برای کار و ثمره آن به صورت فردی یا جمعی میخوانند. هدف این تحقیق از سویی طبقهبندی ترانههای کار در مناطق کردنشین و تحلیلساختار اجتماعی در آنها از دگر سو است. بُعد نظری این تحقیق ریشه در نظریههای فولکلور دارد. روش مطالعه این تحقیق شامل مطالعه اسنادی، کار میدانی و انجام مصاحبه با ترانهخوانان کار در مناطق مختلف استان کردستان بوده است. نتایج این مطالعه نشان داد که تنوع ترانههای کار بسیار زیاد است و طبقهبندی مستدل آنها کاری ضروری است. دیگر این که محتوای ترانهها حاکی از آن است که این آواها هنری اجتماعی هستند که توسط افراد عادی و در جریان امور زندگی و برای ناکامیهای فردی و اجتماعی، حسرتها و تمناهای زندگی خوانده میشوند. این ترانهها در حین تلاش و کوشش و کمتر در اوقات فراغت اجرا میشوند. شاعر ابیات و همچنین هنرمندان آن غالباً ناشناختهاند. ترانهها اغلب به صورت فردی و گاه بهصورت جمعی خوانده میشوند. اکثر این ترانهها مربوط به مشاغل سنتی و فقط یک مورد آن مربوط به وضعیت پیشا صنعتی است. ترانهها بازتاب شرایط متنوع اجتماعی، نوع شغل و تولید و مشکلات آنان و در عین حال نشانهای از رویاروی مدرنیته مهاجم با سنتهای قدیمی است که در دست مردمانی بدون انتخاب گیر افتادهاند
نگار شیرازی؛ رضا صحت منش
چکیده
ظروف گیاهی بهعنوان ابزار تولیدی، هنری دستی و کمتر تزئینی بر اساس نیاز جوامع بشری تولید شدند. در دوران معاصر تحت تأثیر زندگی صنعتی و گذار از جامعه کوچرو و کشاورزی به جامعه صنعتی، ظروف صنعتی جای ظروف هنری و کاربردی را گرفت. در مناطقی از جمله در جوامع کوچرو خراسان و بهگونهای مشخص در منطقه بار، تولید ظروف با شیوه سنتی و با استفاده ...
بیشتر
ظروف گیاهی بهعنوان ابزار تولیدی، هنری دستی و کمتر تزئینی بر اساس نیاز جوامع بشری تولید شدند. در دوران معاصر تحت تأثیر زندگی صنعتی و گذار از جامعه کوچرو و کشاورزی به جامعه صنعتی، ظروف صنعتی جای ظروف هنری و کاربردی را گرفت. در مناطقی از جمله در جوامع کوچرو خراسان و بهگونهای مشخص در منطقه بار، تولید ظروف با شیوه سنتی و با استفاده از خمیر گیاه سریش، جهت ذخیره محصولات ثانویه عشایری، بهصورت محدود وجود دارد و شیوه ساخت آن فراموش نشده است. در پژوهش پیش رو فرآیند تولید چنین ظروفی با رویکردی توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرارگرفته است. مهمترین یافته پژوهش این است که این شیوه تولیدی ناشی از سبک زندگی و سنتهای جامعه کوچروی و شیوه تولید آن مبتنی بر نظام تقسیمکار خانوادگی و حاکی از نوعی نظم مکانیکی در میان این جوامع است.
نازنین نوری نژادی
چکیده
هنر جَوَک[1] کاری از جمله صنایع چوبی و هنرهای سنتی و بومی ایران است که از دیرباز هنرمندان سنتی شیراز در گونههای مختلف و با کاربردهای گوناگون به آن اشتغال داشتهاند. معمولاً این هنر را که از کنار هم قرار دادن قطعات چوب با رنگهای متنوع تشکیل میشود، با هنر خاتم اشتباه میگیرند چراکه از نظر ظاهر و چشم ناآشنا، این هنر همانند خاتم دیده ...
بیشتر
هنر جَوَک[1] کاری از جمله صنایع چوبی و هنرهای سنتی و بومی ایران است که از دیرباز هنرمندان سنتی شیراز در گونههای مختلف و با کاربردهای گوناگون به آن اشتغال داشتهاند. معمولاً این هنر را که از کنار هم قرار دادن قطعات چوب با رنگهای متنوع تشکیل میشود، با هنر خاتم اشتباه میگیرند چراکه از نظر ظاهر و چشم ناآشنا، این هنر همانند خاتم دیده میشود با این تفاوت که در جَوَک تنها از چوب استفاده میشود. درباره این هنر پژوهش چندانی انجامنشده است، بنابراین با توجه بهضرورت تحقیق درباره این هنر؛ نگارنده کوشیده است تا به معرفی این هنر و تنها سازنده آن بپردازد و بدین منظور شهر شیراز را بهعنوان جایگاه اصلی این هنر انتخاب نموده است. پژوهش حاضر، با هدف مستندسازی و معرفی روش ساخت و ویژگی هنر جوک سازی انجامشده است. نتایج حاصل از این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از گذشته در شیراز مرسوم بوده است و در حال حاضر نیز در شهر شیراز وجود دارد. در این تحقیق با در نظر گرفتن نقش و جایگاه هنر جوک سازی و پیشینه آن و مصاحبه با تنها سازنده این هنر بهعنوان نمونه مطالعاتی، هنر جوک سازی موردتحقیق و بررسی قرارگرفته است. روش تحقیق، از نوع مشاهده میدانی، کتابخانهای و اسنادی است. در نهایت سعی شده است تا با استناد به بررسیها و تحقیقات و همچنین با رجوع به منابع مستند، به معرفی و شناساندن این هنر و هنرمند آن پرداخته شود، همچنین با ثبت و مکتوب شدن آن، از نابودی و فراموشی این هنر، جلوگیری شود. در آخر راهکارهای لازم برای ترویج این هنر ارائه میگردد.
[1]. javak
فهیمه علی میرزایی؛ بهاره بهمنش؛ امین محمدی استادکلایه؛ محمدرضا شهرکی
چکیده
دستیابی به تجربیات و اطلاعات نهفته و غیر مستند یکی از راهکارهای ارزشمند بازیابی سنتهایی میباشد که بهصورت غیرمکتوب و درخطر نابودی هستند. هدف از این تحقیق، شناسایی گیاهان دارویی مورد استفاده بهرهبرداران عشایری و جمعآوری اطلاعات عشایر مرتع چهل کمان در مورد اندامهای دارویی و نحوه استفاده از آنها و همچنین، بیماریهای قابلدرمان ...
بیشتر
دستیابی به تجربیات و اطلاعات نهفته و غیر مستند یکی از راهکارهای ارزشمند بازیابی سنتهایی میباشد که بهصورت غیرمکتوب و درخطر نابودی هستند. هدف از این تحقیق، شناسایی گیاهان دارویی مورد استفاده بهرهبرداران عشایری و جمعآوری اطلاعات عشایر مرتع چهل کمان در مورد اندامهای دارویی و نحوه استفاده از آنها و همچنین، بیماریهای قابلدرمان با این گیاهان و در واقع مطالعه اتنوبوتانی و اتنوفارماکولوژی گیاهان دارویی مورد استفاده عشایر منطقه میباشد. ثبت باورها و اطلاعات بومی عشایر بهصورت گفتگو به هر دو شیوه مصاحبه در محل زندگی عشایر و مصاحبه مشارکتی در محل رویشگاه گیاهان انجام شد. مصاحبهشوندگان به روش گلوله برفی انتخاب شدند. همزمان با مصاحبه مشارکتی، از طریق پیمایشهای صحرایی، نمونههای هرباریومی از گیاهان مرتع چهلکمان برداشت و بر اساس منابع معتبر گیاهشناسی شناسایی شدند. برای هر گیاه دارویی، نام علمی، خانواده، نام محلی، اندام مورد استفاده، خاصیت درمانی رایج و همچنین، شیوه تهیه و مصرف داروی گیاهی تدوین شد. شاخصهای فراوانی نسبی و ارزش استفاده برای هر یک از گیاهان دارویی محاسبه شدند. در منطقه مورد مطالعه 51 گونه دارویی متعلق به 26 تیره گیاهی شناسایی شد که پرجمعیتترین خانوادههایگیاهی مربوط بهAsteraceae و Lamiaceaeبا 7 و 6 گونه بوده است. یافتهها نشان داد بیشترین فراوانی از گیاهان دارویی با 94/52 درصد برای درمان بیمارهای گوارشی کاربرد دارند. بالاترین میزان ارزش استفاده متعلق به گونههای آویشن و زیره سیاه برابر با 66/0 بود. با توجه به بالا بودن اهمیت گیاهان دارویی مرتع چهل کمان، نتایج این تحقیق و پژوهشهای علمی آن، میتواند زمینههای مناسبی را برای توسعه دانش فیتوشیمی و تولید داروهای گیاهی فراهم آورد.