فریدون حسین پناهی؛ حسین محمدزاده
چکیده
چکیده کار منبع فرهنگ، ارزش و احترام انسانی است. قبل از ورود تکنولوژی غالب زحمت و رنج ناشی از کار بر دوش بدن انسان بود. در فرایند کار نقش دست و پا محوری و اساسی بوده است. آهنگری شغلی است که پیش از هر چیز متکی بر نیروی فیزیکی بدن است. در آهنگری سنتی در سنندج یکی از آهنگران دست خویش را هنگام کار از دست می دهد. او با همت و تلاش خویش اولین دست ...
بیشتر
چکیده کار منبع فرهنگ، ارزش و احترام انسانی است. قبل از ورود تکنولوژی غالب زحمت و رنج ناشی از کار بر دوش بدن انسان بود. در فرایند کار نقش دست و پا محوری و اساسی بوده است. آهنگری شغلی است که پیش از هر چیز متکی بر نیروی فیزیکی بدن است. در آهنگری سنتی در سنندج یکی از آهنگران دست خویش را هنگام کار از دست می دهد. او با همت و تلاش خویش اولین دست مصنوعی را برای خویش می سازد. هدف این تحقیق بررسی چگونگی ساخت و کارکرد آن دست مصنوعی است. روش تحقیق میدانی و تکنیک جمع آوری داده ها مصاحبه با خانواده این صنعت گر و همکاران او در سنندج بوده است. یافته ها نشان می دهد که وقتی استاد آهنگری به نام صوفی محمد امانتی دست خویش را بر اثر انفجار گلوله توپ در کوره آهنگری از دست می دهد ، در حوالی 1320 هجری شمسی دستی آهنی برای خویش می سازد که در هنگام کار آهنگری با آن کار می کرده است. او با ساختن این دست تا پایان عمر آهنگری را ادامه داده و پس از او این دست توسط خانواده محافظت شده است. اطلاعات در این مورد از سویی باعث افزایش دانش ماو از دگر سو میراث فرهنگی ما را غنی تر می سازد. کلید واژه: اولین دست مصنوعی،آهنگری، صوفی محمد امانتی ، ،سنندج
محمد رحیم فروزه؛ غلامعلی حشمتی؛ حسین بارانی
چکیده
دانش بومی بخشی از فرهنگ یک سرزمین است که شیوههایی از چگونگی سازگاری یک جامعه نسبت به شرایط زیست بوم را دربرمیگیرد. ثبت و جمعآوری این دانش اغلب به عهده مردم نگاران است. یکی از زمینههای کارآمد در پژوهشهای مردم نگارانه ثبت دانش بومیان در زمینه طبخ غذا با استفاده از گیاهان مختلف در محل زیست آنهاست که امری کاملا درگیر با مسائل اجتماعی ...
بیشتر
دانش بومی بخشی از فرهنگ یک سرزمین است که شیوههایی از چگونگی سازگاری یک جامعه نسبت به شرایط زیست بوم را دربرمیگیرد. ثبت و جمعآوری این دانش اغلب به عهده مردم نگاران است. یکی از زمینههای کارآمد در پژوهشهای مردم نگارانه ثبت دانش بومیان در زمینه طبخ غذا با استفاده از گیاهان مختلف در محل زیست آنهاست که امری کاملا درگیر با مسائل اجتماعی و فرهنگی است و به همین دلیل موضوع کار مردم نگاری و مردم شناسی نیز میباشد. در این تحقیق که در مرتع دیلگان استان کهگیلویه وبویراحمد صورت گرفت، ابتدا گیاهانی که تمام یا بخشی از اندام آنها به عنوان غذای اصلی یا طعم دهنده مورد استفاده بود، شناسایی گردید. این گیاهان فرمهای رویشی مختلف درختی، بته و علفی را دربرداشته و شامل میوه درختان، برگ، ساقه گل دهنده و پیاز گیاهان علفی و بتهای بودند. در ادامه با استفاده از مصاحبه باز و مشاهده مشارکتی نام و شیوه طبخ خوراکهای محلی تهیه شده توسط عشایر منطقه جمع آوری شد. در مجموع 21 گیاه خوراکی شناسایی و شیوه طبخ 24 نوع غذا ثبت و مکتوب گردید. نتایج این بررسی مبین آن است که یکی از جلوههای کارآمد و سرشار از تنوع زندگی عشایری، استفاده از گیاهان مختلف در تهیه غذاهای سنتی بوده که توسط مادران ایل نسل به نسل و سینه به سینه تاکنون منتقل شده است. تهیه بخش اعظمی از خوراکیهای فراهم شده در خانوار عشایری به گونهای است که در اغلب آنها گیاهان بخش اصلی را تشکیل داده و یا به عنوان طعم دهنده مورد استفاده واقع میشوند.
سید محمد چاووشی؛ جلال الدین رفیع فر
چکیده
هدف این مقاله علاوه بر توصیف ویژگیهای مادی، فنی و ساختاری سیاهچادر سنگسری، تحلیل فرهنگی و زیستمحیطی فضاهای مختلف آن نیز میباشد که بر اساس یک مطالعه کیفی میدانی با رویکرد مردمنگاری در اقامتگاههای ییلاقی در نه طایفه از عشایر کوچنده و دامدار سنگسری که هنوز به شیوه سنتی زندگی میکنند نوشتهشده است. در گرداوری دادهها علاوه ...
بیشتر
هدف این مقاله علاوه بر توصیف ویژگیهای مادی، فنی و ساختاری سیاهچادر سنگسری، تحلیل فرهنگی و زیستمحیطی فضاهای مختلف آن نیز میباشد که بر اساس یک مطالعه کیفی میدانی با رویکرد مردمنگاری در اقامتگاههای ییلاقی در نه طایفه از عشایر کوچنده و دامدار سنگسری که هنوز به شیوه سنتی زندگی میکنند نوشتهشده است. در گرداوری دادهها علاوه بر اسناد از فنون مختلف مردمنگاری شامل حضور سهماهه در میدان، مشاهده، مشاهده مشارکتی و مصاحبههای گروهی، فردی، باز و نیمه ساختماند استفادهشده است. این مطالعه به لحاظ نظری چند سویه اما تأکید آن بر محیط و فنون بهعنوان مهمترین عوامل شکلدهنده فرهنگ است. یافتهها به لحاظ محتوا شامل توصیف دقیق ساختار مادی سیاهچادر، فنون سنتی مرتبط با ساخت پوشش آن و تحلیل مردم شناختی فضاهای داخلی و پیرامونی گوت در ارتباط با محیط فرهنگی و طبیعی میباشد. آنچه در این تحقیق در مقایسه با مطالعات توصیفی پیشین یک مزیت محسوب میشود این است که به توصیف و تحلیل تواما پرداخته است. مهمترین نتیجهٔ این مطالعه این است که تطابق همزمان گوت با محیطزیست و همچنین با سایر عناصر فرهنگی بهویژه سبک زندگی، شیوه معیشت، تقسیمکار، امر قدرت و خویشاوندی موجب شکلگیری نوعی الگو در چیدمان فضایی داخل گوت، اموری که در آنها جریان دارند و کنشگرانی که در آنها به فعالیت میپردازند شده است.
ابو علی ودادهیر؛ موسی الرضا غربی؛ منیژه مقصودی؛ نسرین امیدوار
چکیده
انسانشناسی به عنوان رشتهای که هدفش فهم انسان و جایگاه آن در نظم طبیعی امور است از سوی به امور که بدیهی میانگاریم توجه میکند و از سویی به اموری که برایمان مبهم است، توجه میکند. در این راستا این مقاله در حوزۀ انسانشناسی تغذیه با رویکردی مردمنگارانه و ملهم از رویکردهای مادی در تحلیل سیستمهای فرهنگی به بررسی الگوها ...
بیشتر
انسانشناسی به عنوان رشتهای که هدفش فهم انسان و جایگاه آن در نظم طبیعی امور است از سوی به امور که بدیهی میانگاریم توجه میکند و از سویی به اموری که برایمان مبهم است، توجه میکند. در این راستا این مقاله در حوزۀ انسانشناسی تغذیه با رویکردی مردمنگارانه و ملهم از رویکردهای مادی در تحلیل سیستمهای فرهنگی به بررسی الگوها و شیوههای مصرف غذایی گیاه کما و باورهای فرهنگی مرتبط با آن در منطقهای در جنوب سبزوار میپردازد. نتایج این بررسی حاکی از اهمیت قابل ملاحظه این گیاه مرتعی در بستر جوامع دامپرو منطقۀ مورد مطالعه است. به جهت اهمیت و کارکردی که این گیاه در چرخۀ حیاتی منطقه دارد، صورتبندی فرهنگی خاصی از آن در جامعه مورد مطالعه شکل یافته است. در این تصویر فرهنگی تلاش بر آن شده است با نوعی ساز وکار نامقدسساز از این گیاه حفاظت گردد. در واقع به واسطه اهمیتی که گیاه کما در سطح محیطی و اقتصادی بافت دامپرور منطقه دارد، در سطح فرهنگی، در قالب یک برهمکنشی فرهنگی نوعی فرهنگ حفاظتگر دربارۀ آن شکل یافته است. این فرهنگ حفاظتگر موجب تأثیراتی در حوزۀ اندیشه و عمل کنشگران منطقه در ارتباط با این گیاه شده است.
سمیه دور؛ منصوره قوام
چکیده
مومیایی یا عرق کوه که به اصطلاح محلی به آن مومنایی گویند،ترشحی است قیرمانندکه در شکاف ها وشکستگی های طبقات زمین و در بعضی غارها یافت می شود. درحال حاضر این ماده توسط مردم بومی مناطق مختلف شهرستان بهبهان به عنوان ماده داروئی شفابخش مورد استفاده قرار میگیرد.هدف از این مطالعه،شناخت بیشتر این ماده وآشنایی با خواص داروئی آن می باشد. در ...
بیشتر
مومیایی یا عرق کوه که به اصطلاح محلی به آن مومنایی گویند،ترشحی است قیرمانندکه در شکاف ها وشکستگی های طبقات زمین و در بعضی غارها یافت می شود. درحال حاضر این ماده توسط مردم بومی مناطق مختلف شهرستان بهبهان به عنوان ماده داروئی شفابخش مورد استفاده قرار میگیرد.هدف از این مطالعه،شناخت بیشتر این ماده وآشنایی با خواص داروئی آن می باشد. در این راستا ،تحقیقی در سال1394 در یکی از شهرهای شهرستان بهبهان، ازطریق تکمیل پرسشنامه توسط افراد بومی این شهر،انجام شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد این ماده که به دو صورت خوراکی و موضعی قابل استفاده می باشد، در درمان بیماری های مختلفی از قبیل شکستگی استخوان،ضرب دیدگی و کوفتگی،التیام درد و بهبود زخم های جلدی موثر است. همچنین نتایج تحقیق نشان میدهد میزان این ماده نسبت به گذشته کمتر شده و به همین دلیل کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین نتایج تحقیق نشان میدهد میزان این ماده نسبت به گذشته کمتر شده و به همین دلیل کمتر مورد استفاده قرار میگیرد.
حمید رضا سعیدی گراغانی؛ حسین ارزانی؛ فاطمه رزاقی بورخانی
چکیده
دستیابی به توسعه پایدار و رشد اقتصادی از اهداف بزرگ همه کشورهاست و یکی از راههای عمده نیل به توسعه پایدار در جامعه عشایری توجه کافی و لازم به دانش بومی کوچنشینان به ویژه زنان است. بر این اساس در این پژوهش مشارکتی سعی شد به معرفی، تشریح و تبیین جایگاه دانش بومی زنان عشایر ایل سلیمانی در فرآیند توسعه پایدار پرداخته شود. حوزه جغرافیایی ...
بیشتر
دستیابی به توسعه پایدار و رشد اقتصادی از اهداف بزرگ همه کشورهاست و یکی از راههای عمده نیل به توسعه پایدار در جامعه عشایری توجه کافی و لازم به دانش بومی کوچنشینان به ویژه زنان است. بر این اساس در این پژوهش مشارکتی سعی شد به معرفی، تشریح و تبیین جایگاه دانش بومی زنان عشایر ایل سلیمانی در فرآیند توسعه پایدار پرداخته شود. حوزه جغرافیایی این پژوهش مناطق زیست عشایر ایل سلیمانی در مرکز و جنوب استان کرمان میباشد. روش انجام این پژوهش کیفی است، در این روش ضمن انجام مصاحبههای عمیق و جمعآوری اطلاعات، سئوالات محوری در خصوص دانش بومی زنان عشایر مطرح شده است. نتایج جمعبندی اظهارات مصاحبه شوندگان نشان میدهد زنان عشایر ایل سلیمانی دارای دانشی تحسین برانگیزی در ارتباط با دامپزشکی و درمان انواع بیماریهای دامی، فراوری شیر و محصولات لبنی و صنایع دستی از جمله قالی، سیاه چادر، حصیر، آسیاب دستی، مفرشو، جاجیم و گلیم هستند که با الهام گرفتن از آن میتوان در راستای توسعه پایدار مراتع گام برداشت. در جوامع عشایری سازمان تولید پیوسته یک ارتباط مستقیم بین تولید کننده و مصرف کننده است و زنان و دختران عشایر به عنوان عنصری ویژه در ساختار اجتماعی و رکن اساسی واحدهای تولیدی عشایر مطرح هستند و میتوانند باعث دستیابی توسعه پایدار در مراتع شوند.