مرتضی فرهادی
چکیده
سخن سردبیرراه تنهای مرا بنگر 1مردم شناسان فرهنگ را "تجربه انبار گروه " و "گنجینه آفرینندگی های بشر " 2نامیده اند. بخش مهم و کاربردی و در ایران ناشناخته مانده از این گنجینه دانش و فنآوری : سخت افزارها و نرم افزارهای مربوط به تولید کار و مسائل پیرامونی آنمی باشد. از آن جا که تولید و کار امری جمعی و گروهی است و همیشه در پیوند باطبیعت و جامعه ...
بیشتر
سخن سردبیرراه تنهای مرا بنگر 1مردم شناسان فرهنگ را "تجربه انبار گروه " و "گنجینه آفرینندگی های بشر " 2نامیده اند. بخش مهم و کاربردی و در ایران ناشناخته مانده از این گنجینه دانش و فنآوری : سخت افزارها و نرم افزارهای مربوط به تولید کار و مسائل پیرامونی آنمی باشد. از آن جا که تولید و کار امری جمعی و گروهی است و همیشه در پیوند باطبیعت و جامعه و فره نگ قرار می گیرد، پس این پیرامون ، هم شامل دانش های علوممصراعی از یک سروده اسکیمویی و نام فصلی از کتاب تاریخ مردم شناسی در بیان احوال فرانز بواس -ه. ر. هیس، تاریخ مردم شناسی، ترجمه ابوالقاسم طاهری، تهران. ] (Franz Boas). نک به: کلایه کلاکن – کروبر. تعریف ها و مفهوم فرهنگ، ترجمه داریوش آشوری، تهران، 1357 -2 دو فصلنامه دانش های بومی ایران، شماره 1 بهار و تابستان 1393دقیقه، علوم طبیعی ، فلسفه و علوم اجتماعی مربوط به آن همچون آب و هوا شناسی ،جانورشناسی و گیاه شناسی مرد می ، جغرافیا و بوم شناسی محلی ، کشاورزی و اقتصادکشاورزی و فنون کاربردی شده در صنایع و پیشه ها و ریاضیات و ابزارهای اندازه گیریو دانش های فیزیکی و شیمیایی کاربردی و غالبا نانوشته بوده و دامنه آن به جامعهشناسی، روانشناسی و مدیریت بومزاد و مشارکت ها و تعاونی ها ی سنتی و صنایع وهنرها و تکنیک های بدن (متون بدن ) و غیره نیز کشیده می شود. ویژگی مشترک هم هاین موضوعات گوناگون ، کارآمدی و توان کاربردی بالای آنها در عمل و پاسخسنجیده و کارآمد آنها در حل مساله و برآورد نیازهای آدمی در انطباق با تاریخ، جغرافیاو خرده فرهنگ در طی هزاران سال می باشد.دانش بو می که دانش محلی ، سنتی و یا قو می عامیانه و مرد می و بوم ز اد نیزنامیده شده است ؛ برای تعریف و طبقه بندی پدیده ها در محیط ها ی فیزیکی ، طبیعی واجتماعی خاص به کار برده می شود و با دانشی که افراد جامعه از طریق مراکز رس میمانند دانشگاه ها و موسسات تحقیقات دولتی و خصوصی کسب می کنند، ممکن استظاهراً تفاوت داشته باشد ، اما همه آنها در این ویژگی کلی که حاصل تجربه (مشاهده وآزمایش رس می و غیررسمی ) و به اشکال گوناگون تکرار شده و اثبات شده اند مشترکمی باشند.دانش بومی ، دانش جمعی و تاریخی گروه های انسانی در ارتباط با زمینه هایگوناگون هستی ، بویژه شیوه های تعریف نردبان نیازها ، در نسبت با نظام ارزشی و حلمسئله با راههای تجربه تاریخی است که منجر به راههای معیشتی و سبکِ زندگی آدمیگردیده است که از تعامل طولانی گروه با جغرافیا و محیط طبیعی و از طریق آزمون وخطا در خلال زمان شکل گرفته و عمدتاً شفاهی و نامکتوب و آمیخته با تکنیک هایبدن (فنون بدن) و دانش ضمنی است.سخن سردبیر 3دانش بو می بخشی از سرمایه ملی و "پتانسیل فرهنگی " 1 هر قوم است . تجربهنشان می دهد که دانش بو می نه تنها با دانش رس می تعارض و تناقضی ندارد بلکهبرخی ویژگی های متفاوت عرَضی دانش بومی مانند آزمودگی و آبدیدگی در ازای زمان،آن را مکمل خوبی برای دانش رس می قرار می دهد. دانش بو می در دسترس ، آسان یاب ،ساده، کارآمد، ارزان، کل نگر، واقع نگر، شفاهی، پویا، تجربه گرا، زمان آزموده و بومزاد و سازگار با محیط و طبیعت و زیست بوم تعریف می شود. این دانش به مسائل بهصورت کلی و منظوم ه ای (سیستماتیک) نگاه کرده و پویا بوده و در طی زمان آبدیدهشده است و چون در بطن محیط طبیعی و اجتماعی محلی تکامل یافته است با شرایطبومی و منطقه ای کاملاً سازگار می باشد.ویژگی های دانش بو می آن را دانشی سازگارتر نسبت به محیط و جامعه گراتر ازدانش های کلاسیک و نوین م عرفی می کند که می توان آن را در خدمت توسعه پایدارقرار داد.با وجود همه زحمتی که جهانیان و از آن جمل ه ایرانیان برای کسب دانش بو میصرف کرده و با وجود همه ارزش های فراوانی که دارد، دانش بومی غالبا دانشی شفاهیاست و بطور معمول و متداول در روش های جدید و علمی ثبت و ضبط نمی شود و درنهایت باید گفت ، دانش بو می در بیشتر کشورهای توسعه نیافته تحت تاثیر عواملگوناگون و از آن جمله معیشت و اقتصاد های تک محصولی شده و سلطه همه جانبهاستعماری و قومیت کشی (تهاجم فرهنگی) و مقیاسات اروپا محورانه و شرق شناسانهتعصب آمیز شرایط جدید و القائات "مکتب نوسازی " 2 غالباً نادیده گرفته شده و رو بهنابودی رفته است.درباره پتانسیل فرهنگی نک به: مقدمه انسان شناسی یاریگری، تهران، 1388 ، نشر ثالث. -درباره نظریه نوسازی در توسعه نک به : مکاتب و نظریه های توسعه در منابع گوناگون، کارها و ترجمه های -دکتر مصطفی ازکیاء و دکتر پاپلی یزدی. و عجالتاً:
جواد صفی نژاد
چکیده
چکیده قوم کهن لُر شاخهای از عشایر ایران میباشند، که از فراز و نشیب تاریخ عبور نموده، از وسعت قلمرو تاریخی آنها به مراتب کاسته شده با وجود این امروزه در پهنهای به وسعت حدود 000/123 کیلومتر مربع، در غرب، مرکز و مناطقی از سواحل شمالی خلیج فارس پراکندهاند، اینان به دو شاخه لر بزرگ و لر کوچک تقسیم میگردند و رود دز، مرز بین قلمرو سکونت ...
بیشتر
چکیده قوم کهن لُر شاخهای از عشایر ایران میباشند، که از فراز و نشیب تاریخ عبور نموده، از وسعت قلمرو تاریخی آنها به مراتب کاسته شده با وجود این امروزه در پهنهای به وسعت حدود 000/123 کیلومتر مربع، در غرب، مرکز و مناطقی از سواحل شمالی خلیج فارس پراکندهاند، اینان به دو شاخه لر بزرگ و لر کوچک تقسیم میگردند و رود دز، مرز بین قلمرو سکونت گاه این دو شاخه را مشخص میدارد، هر یک از ردههای این قوم دارای زندگی بستهای در کوهستانهای مرکزی ایران بوده، که فرهنگ کهنی با پدیدههای شگرف مبتنی بر قوانین و ابداعات درونی بر آن حکم فرما است و هنوز این پدیدههای درونی ردههای مختلف را در زندگی روزمره تاریخی آنها حدوداً مشاهده میکنیم. یکی از این پدیدههای کهن تاریخی، پدیده ارتباطی است جهت تصمیمگیری فرماندهی ردهها که با شیوه حیاتِ زیستی آنها ارتباط تنگاتنگی دارد چون ردههای گسترده و پراکنده آنها در تپه ماهورها و درههای کوهستانی بایستی از مرکزی حمایت شوند که نیازهای خود را در رابطه با رویدادهای طبیعی و انسانی از آن مرکز خواستار گردند. اطلاع رسانی گفتاری صوتی سنتی یکی از این نیازها است که دارای قوانین و انواع مختلفی است که هر کدام در بردارنده محتوایی و دارای مفاهیم ویژهای میباشند و به شیوهای بیان میگردند و همگان وظیفه عضوی، محلی، عرفی و تابعیتای دارند که در انتقال این گفتارهای سنتی مشارکت نموده و به وظایف ردهای خود عمل نمایند. در این مقاله سعی بر آن بوده که گوشههایی از این رویدادهای سنتی را در پهنه لر بزرگ به ویژه لرهای بختیاری، بویراحمد و بهمئی بیان کرده و شرحی از آن را بازگو نموده باشد.
اصغر عسگری خانقاه؛ عاطفه بهادری نژاد
چکیده
چکیده پوشش زنان در طول تاریخ دچار تغییر و تحولات بسیاری شده است. در بین پوشش زنان، چادر از اهمیت ویژهای برخوردار است. تحولاتی که در شکل و نحوة استفاده کردن از این پوشش پدید آمده، همواره مورد توجه منتقدان و پژوهشگران بوده است. این پوشش در بسیاری موارد معرف شخصیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی فرد بوده و از این رو وجود یا عدم آن مورد ...
بیشتر
چکیده پوشش زنان در طول تاریخ دچار تغییر و تحولات بسیاری شده است. در بین پوشش زنان، چادر از اهمیت ویژهای برخوردار است. تحولاتی که در شکل و نحوة استفاده کردن از این پوشش پدید آمده، همواره مورد توجه منتقدان و پژوهشگران بوده است. این پوشش در بسیاری موارد معرف شخصیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی فرد بوده و از این رو وجود یا عدم آن مورد بحث مداوم پژوهشگران میادین علوم اجتماعی قرار گرفته است. در این نوشتار به بررسی و تحلیل دلایل تغییر شکل این پوشش، خصوصاً در دهه اخیر، پرداخته و تحول و تغییر آن را از چادر سنتی به اشکال و الگوهای جدید و طرحهای امروزی مورد توجه قرار دادهایم. پژوهش حاضر در یک محیط دانشگاهی (دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز) صورت گرفته و گروه مورد مطالعه آن از دانشجویان بین سنین 20 تا 35 سال انتخاب شدهاند. با بهرهگیری از روش کیفی و ژرفانگر (مردم شناسی) و با مشاهده مستقیم مشارکتی در زمینه تحقیق و با استفاده از منابع بیرونی (اسناد و مدارک کتابخانهای) و ابزار تحقیق (دوربین عکاسی و فیلمبرداری و ضبط صوت و...) پژوهش به سرانجام رسیده است. نتایج این نگاه مردم شناسی و پژوهش میدانی نشان میدهد که طی دهه اخیر، با تغییر شکل الگوهای چادر از سنتی به جدید، تفکرات جدیدی نسبت به چادر پیدا شده و با تغییر در شکل و اندازه چادرها با برخی از لایههای پنهانی در افکار دختران و زنان امروز روبرو میشویم، که در برخی از آنان موجب تاسف و در بعضی دیگر موجب بالندگی نسبت به زن بودنشان در جامعه مورد مطالعه شده است. هر چند که مردمشناسی مقید به دادن راهکار یا پیشنهادات ویژه ازطرف پژوهشگران خود نیست و قضاوت در این امر و انجام امور بعد از پژوهش را از عمده کارهای برنامهریزان فرهنگی میداند، ولی غافل از نتایج یافتههای این پژوهش نیستیم که نتیجه آراء زنان و دخترانی است که از دور بر این داستان پر قیل و قال چادر یا حجاب اسلامی نظارت دارند. نکته آخر اینکه در این نوشتار در یک چارچوب نظری از اندیشههای بزرگان مکتب کارکردگرایی به ویژه از بانی روش تحقیق میدانی یعنی برانیسلاو مالینوفسکی بهرهها بردهایم. با وجود تغییرات و تحولات صورت گرفته در پوشش اسلامی، باز میتوان گفت که زنان خود عاملان اصلی این تغییر و تحول هستند. واژههای کلیدی:فرهنگ، حجاب، پوشش، چادر، چادر الگودار چکیده پوشش زنان در طول تاریخ دچار تغییر و تحولات بسیاری شده است. در بین پوشش زنان، چادر از اهمیت ویژهای برخوردار است. تحولاتی که در شکل و نحوة استفاده کردن از این پوشش پدید آمده، همواره مورد توجه منتقدان و پژوهشگران بوده است. این پوشش در بسیاری موارد معرف شخصیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی فرد بوده و از این رو وجود یا عدم آن مورد بحث مداوم پژوهشگران میادین علوم اجتماعی قرار گرفته است. در این نوشتار به بررسی و تحلیل دلایل تغییر شکل این پوشش، خصوصاً در دهه اخیر، پرداخته و تحول و تغییر آن را از چادر سنتی به اشکال و الگوهای جدید و طرحهای امروزی مورد توجه قرار دادهایم. پژوهش حاضر در یک محیط دانشگاهی (دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز) صورت گرفته و گروه مورد مطالعه آن از دانشجویان بین سنین 20 تا 35 سال انتخاب شدهاند. با بهرهگیری از روش کیفی و ژرفانگر (مردم شناسی) و با مشاهده مستقیم مشارکتی در زمینه تحقیق و با استفاده از منابع بیرونی (اسناد و مدارک کتابخانهای) و ابزار تحقیق (دوربین عکاسی و فیلمبرداری و ضبط صوت و...) پژوهش به سرانجام رسیده است. نتایج این نگاه مردم شناسی و پژوهش میدانی نشان میدهد که طی دهه اخیر، با تغییر شکل الگوهای چادر از سنتی به جدید، تفکرات جدیدی نسبت به چادر پیدا شده و با تغییر در شکل و اندازه چادرها با برخی از لایههای پنهانی در افکار دختران و زنان امروز روبرو میشویم، که در برخی از آنان موجب تاسف و در بعضی دیگر موجب بالندگی نسبت به زن بودنشان در جامعه مورد مطالعه شده است. هر چند که مردمشناسی مقید به دادن راهکار یا پیشنهادات ویژه ازطرف پژوهشگران خود نیست و قضاوت در این امر و انجام امور بعد از پژوهش را از عمده کارهای برنامهریزان فرهنگی میداند، ولی غافل از نتایج یافتههای این پژوهش نیستیم که نتیجه آراء زنان و دخترانی است که از دور بر این داستان پر قیل و قال چادر یا حجاب اسلامی نظارت دارند. نکته آخر اینکه در این نوشتار در یک چارچوب نظری از اندیشههای بزرگان مکتب کارکردگرایی به ویژه از بانی روش تحقیق میدانی یعنی برانیسلاو مالینوفسکی بهرهها بردهایم. با وجود تغییرات و تحولات صورت گرفته در پوشش اسلامی، باز میتوان گفت که زنان خود عاملان اصلی این تغییر و تحول هستند.
مرتضی فرهادی
چکیده
چکیده چند سده ادبیات شرق شناسی به شکل بیشتر توصیفی و غیر مستقیم و حدود هفتادسال پس از جنگ جهانی دوم به شکل مستقیم و تئوریزه شده فرهنگ سنتی کشورهای توسعه نیافته را بعنوان عامل اصلی توسعه نیافتگی، آماج حملات مکتب نوسازی قرار داده اند. مؤلف از راههای دیگری از ربع قرن پیش بر پایه تجربیات زیسته،مطالعات کتابخانهای و بویژه کارهای ...
بیشتر
چکیده چند سده ادبیات شرق شناسی به شکل بیشتر توصیفی و غیر مستقیم و حدود هفتادسال پس از جنگ جهانی دوم به شکل مستقیم و تئوریزه شده فرهنگ سنتی کشورهای توسعه نیافته را بعنوان عامل اصلی توسعه نیافتگی، آماج حملات مکتب نوسازی قرار داده اند. مؤلف از راههای دیگری از ربع قرن پیش بر پایه تجربیات زیسته،مطالعات کتابخانهای و بویژه کارهای میدا نی و غالبا اکتشافی خود در ایران به نتایج متفاوتی دست یافته است. تناقضات مکتب نوسازی و پیش فرض های آن با واقعیات تاریخ هم اروپا و هم جوهره فرهنگ کشورهای توسعه نیافته، سربرآوردن کشورهای توسعه یافته موج دوم مانند: ژاپن ، چین و هند و... در آسیا ، نشان داد که مسائل توسعهای بسیار پیچیدهتر و فراتر از ادعاهای ضد واقعیت و ضدتجربی و تاریخی شرق شناسان و مکتب نوسازی و بویژه بخش متقدم آن است. این نوشته کار خود را با نقد طبقه بندی شرق شناسانه ای از نوع "وبری"شروع کرده و نادرستی و تقابل سنت و صنعت و فهم برخاسته از آن را به چالش می کشد و کوشیده است که با مصادیق نقض کننده و متعدد نشان دهد که برخلاف بدیهی پنداشتن سنت و صنعت ، راه صنعت چه در کشورهای موج اول صنعتی و بویژه انگلستان و چه در کشورهای صنعتی شده موج دوم از پایگاه ، جایگاه و سکوی پرتاب سنت گذشته است. واژههای کلیدی: صنعت، سنت، مکتب نوسازی، توسعه یافته، شرق شناسان
عزت الله سام آرام
چکیده
چکیده پدیده "حلال بی"، یکی از انواع حلال کردن یا حلالی طلبیدن است که در هر نوع جدایی، که احتمال دیدار مجدد در آن بسیار کم باشد، مثل هنگام مسافرتهای دور و خطرناک، یا در هنگام بیماری لاعلاج، یا در هنگام رفتن به اطاق عمل و غیره توسط افراد انجام میشود و به نوعی تقاضای بخشش رفتارهای نابهنجار، اعمال و مظالم فرد را توسط اطرافیان به ویژه ...
بیشتر
چکیده پدیده "حلال بی"، یکی از انواع حلال کردن یا حلالی طلبیدن است که در هر نوع جدایی، که احتمال دیدار مجدد در آن بسیار کم باشد، مثل هنگام مسافرتهای دور و خطرناک، یا در هنگام بیماری لاعلاج، یا در هنگام رفتن به اطاق عمل و غیره توسط افراد انجام میشود و به نوعی تقاضای بخشش رفتارهای نابهنجار، اعمال و مظالم فرد را توسط اطرافیان به ویژه همسر فرد در پی دارد. حلالی طلبیدن یا حلال کردن در دو سوی خط ارتباطی بین دو نفر رفتاری است بسیار پسندیده که از گذشتههای دور در جامعه ما اعم از شهر، روستا و عشایر رایج بوده و هنوز هم تا حدودی وجود دارد. آنچه در این مقاله بررسی میشود، کارکردهای نوعی خاص از رفتار حلال کردن مرد فوت شده توسط همسر یا همسرانش است که در مراسم خاکسپاری او انجام میشود. مشاهدات محقق در منطقه شهرستان بهمئی نشان میدهد که شرایط، حالات، اعمال، ارتباطات، پیامها و نمادهای "حلال بی" در مجموع نوعی مکانیسم دفاعی اجتماعی را به وجود آورده است که با کارکردهای پنهان خودش در نظم بخشی و نظارت رفتار بین زن و شوهرها نقش بسیار مهمی را اجرا میکند. به طوری که میتواند موجب پیشگیری و کاهش " زن آزاری " توسط شوهران در بین خانوادههای این طوایف شود. خلاصه این رفتار به این صورت است که وقتی مرد خانواده فوت میکند بعد از تشییع جنازه، غسل، کفن و دفن، نماز میت و بعد از اینکه جسد مرد متوفی را در قبر گذاشتند و قبل از اینکه روی جسد خاک بریزند، از همسر او تقاضا میکنند که کنار قبر بیاید، یا داخل قبر برود و در حضور حاضرین، شوهرش را حلال کند و در حقیقت اجازه بدهد تا روی جسد را خاک بریزند و قبر او را ببندند. مشاهدات انجام شده در منطقه بهمئی استان کهگیلویه و بویر احمد نشان میدهد که این مراسم از کارکردهای اجتماعی – فرهنگی بسیاری برخوردار بوده است که در این مقاله بخشی از ان را مورد بررسی قرار دادهایم. چکیده پدیده "حلال بی"، یکی از انواع حلال کردن یا حلالی طلبیدن است که در هر نوع جدایی، که احتمال دیدار مجدد در آن بسیار کم باشد، مثل هنگام مسافرتهای دور و خطرناک، یا در هنگام بیماری لاعلاج، یا در هنگام رفتن به اطاق عمل و غیره توسط افراد انجام میشود و به نوعی تقاضای بخشش رفتارهای نابهنجار، اعمال و مظالم فرد را توسط اطرافیان به ویژه همسر فرد در پی دارد. حلالی طلبیدن یا حلال کردن در دو سوی خط ارتباطی بین دو نفر رفتاری است بسیار پسندیده که از گذشتههای دور در جامعه ما اعم از شهر، روستا و عشایر رایج بوده و هنوز هم تا حدودی وجود دارد. آنچه در این مقاله بررسی میشود، کارکردهای نوعی خاص از رفتار حلال کردن مرد فوت شده توسط همسر یا همسرانش است که در مراسم خاکسپاری او انجام میشود. مشاهدات محقق در منطقه شهرستان بهمئی نشان میدهد که شرایط، حالات، اعمال، ارتباطات، پیامها و نمادهای "حلال بی" در مجموع نوعی مکانیسم دفاعی اجتماعی را به وجود آورده است که با کارکردهای پنهان خودش در نظم بخشی و نظارت رفتار بین زن و شوهرها نقش بسیار مهمی را اجرا میکند. به طوری که میتواند موجب پیشگیری و کاهش " زن آزاری " توسط شوهران در بین خانوادههای این طوایف شود. خلاصه این رفتار به این صورت است که وقتی مرد خانواده فوت میکند بعد از تشییع جنازه، غسل، کفن و دفن، نماز میت و بعد از اینکه جسد مرد متوفی را در قبر گذاشتند و قبل از اینکه روی جسد خاک بریزند، از همسر او تقاضا میکنند که کنار قبر بیاید، یا داخل قبر برود و در حضور حاضرین، شوهرش را حلال کند و در حقیقت اجازه بدهد تا روی جسد را خاک بریزند و قبر او را ببندند. مشاهدات انجام شده در منطقه بهمئی استان کهگیلویه و بویر احمد نشان میدهد که این مراسم از کارکردهای اجتماعی – فرهنگی بسیاری برخوردار بوده است که در این مقاله بخشی از ان را مورد بررسی قرار دادهایم.
حسین بارانی؛ محمد رضا شهرکی
چکیده
چکیده مردم شناسی به عنوان علم فرهنگ و بررسی شیوه تعامل و تطابق بشر با محیط جایگاه ویژه ای دارد. یکی از مهمترین مباحث مردم شناسی در شناخت فرهنگ جوامع روستایی و عشایری بررسی دانش بومی آنان و بررسی شیوه انطباق آنان با محیط و طبیعت و رفع نیازهای زیستی و غیر زیستی از محیط است. دانش بومی به راه حلهایی گفته میشود که به صورت تجربی در سالیان ...
بیشتر
چکیده مردم شناسی به عنوان علم فرهنگ و بررسی شیوه تعامل و تطابق بشر با محیط جایگاه ویژه ای دارد. یکی از مهمترین مباحث مردم شناسی در شناخت فرهنگ جوامع روستایی و عشایری بررسی دانش بومی آنان و بررسی شیوه انطباق آنان با محیط و طبیعت و رفع نیازهای زیستی و غیر زیستی از محیط است. دانش بومی به راه حلهایی گفته میشود که به صورت تجربی در سالیان دراز، انسان، جهت حل مشکلات خود و بر پایه تجربیات گذشتگان به دست آورده و در هر منطقهای با توجه به شرایط ویژه در آن میتواند متفاوت باشد. ثبت و ضبط دانش بومی آن محلی و تجربیاتی که طی سالیان طولانی با آزمون و خطا بدست آمده، بوسیله مردم شناسان باعث شناخت آ نها از افکار دامداران، چوپانان و ساربانان دربارۀ محیط اطراف آنها میشود. در این مقاله به بررسی شیوه سنتی شترداری و دانش بومی شترداران و ساربانان در مراتع شمال کشور در منطقه گمیشان و با هدف شناخت و شناسایی اطلاعات و اصطلاحات رایج آنها از شتر و شترداری پرداخته شده است. منطقه مورد بررسی جزء مراتع قشلاقی استان گلستان و شهرستان گمیشان میباشد که تقریباً در 25 کیلومتری این شهرستان واقع شده است. در این پژوهش سعی شده تا از طریق روشهایی مانند مصاحبه، مشاهده، عکسبرداری و فیلمبرداری اطلاعات لازم در زمینۀ شیوه شترداری با تکیه بر دانش بومی جمعآوری شود. یافتهها در این پژوهش شامل دانش بومی مربوط به چرخۀ با تقویم فعالیتهای شترداری و ساربانی، چراگاه گله شتر، موارد مربوط به تولید مثل و زایش در شتر، دامهای همراه گله، جایگاه گله در شترها، نشانه گذاری در دام و تولیدات شتر مانند شیر و فرآوردههای آن، پشم و کرک و همچنین گوشت میباشد.
امیر صابری؛ اسماعیل کرمی دهکردی
چکیده
چکیده در راستای تحقق توسعه پایدار روستایی با جهت گیری محوریت مردم در امر توانمند سازی آنان، دانش بومی مهمترین بخش از نظر باورها، ارزشها، روشها و آگاهی محلی را در بر میگیرد. تجربه نشان میدهد که دانش بومی نه تنها با دانش رسمی تعارض و تناقض ندارد بلکه مکمل آنان نیز میتواند باشد. دانش بومی قابل دسترسی، قابل فهم، کارآمد و ...
بیشتر
چکیده در راستای تحقق توسعه پایدار روستایی با جهت گیری محوریت مردم در امر توانمند سازی آنان، دانش بومی مهمترین بخش از نظر باورها، ارزشها، روشها و آگاهی محلی را در بر میگیرد. تجربه نشان میدهد که دانش بومی نه تنها با دانش رسمی تعارض و تناقض ندارد بلکه مکمل آنان نیز میتواند باشد. دانش بومی قابل دسترسی، قابل فهم، کارآمد و ارزان است و طریقه ی انتقال آن نیز شفاهی است. این دانش پویا بوده و طی زمان آبدیده شده و در بطن محیط طبیعی و اجتماعی محلی تکامل یافته است با شرایط بومی و منطقهای کاملا سازگار میباشد و به بهرهبردارن روستایی در مورد مدیریت پایدار آبخیزها کمک نموده تا نقش فعال تری در توسعه پایدار منابع طبیعی ایفا کنند. هدف این مطالعه ارزیابی سطح دانش روستاییان در زمینه فناوریهای حفاظت آب و خاک در پروژههای آبخیزداری است. با استفاده از یک مطالعه موردی از طریق گروههای متمرکز، مصاحبه و پرسشنامه دادهها با مشارکت کارشناسان استان و روستائیان حوزههای آبخیز شهید رجایی یانسر استان مازندران به دست آمده. یافتهها نشان داد که امکانات و تسهیلات اولیه زندگی در سطح اکثر روستاهای مورد مطالعه در حد متوسط بوده و روستاهای مورد بررسی در حوزههای مختلف از تنوع اقلیمیو آب و هوایی و نیز میزان دور افتادگی متفاوتی برخوردار بودند. همچنین وابستگی شدید بهرهبرداران به منابع طبیعی حوزه و محدودیت منابع معیشتی خانوارها منجر به فشار بیش از حد آنان بر منابع طبیعی و تشدید تخریب منابع گردیده است. کارشناسان مهمترین بحرانهای مربوط به منابع طبیعی حوزهها را تخریب جنگلها و مراتع؛ سیلابها؛ کاهش منابع آبی و کمبود آب، فرسایش خاک؛ جمع شدن رسوب پشت سد و بندها؛ و تخریب حاشیه رودخانه ارزیابی نمودند. دیدگاهها بر آن بود که بهرهبرداران باید در مورد وقوع، علل و اهمیت این بحرانها همچنین شتاخت و اهمیت عملیات آبخیزداری، چگونگی انجام کار و حفاظت و نگهداری همه عملیات آگاهی و مهارت زیادی داشته باشند. این مطالعه مشخص نمود که ارزیابیها و اولیت بندیها که صرفاً از سوی کارشناسان انجام میشود با ارزیابیهای ناشی از ابعاد گوناگون مخصوصاً بررسیهای میدانی، اطلاعات موجود و مردم تفاوت داشته و بسیاری موارد دانش و اطلاعات عمیق مردم در مورد اکو سیستمها و گونههایی که با آنها در تماس هستند کمتر از آنچه واقعا هست ارزیابی گردیده بنابراین مهمترین اولویت آموزشی باید بر حول محور دانش بومی و ایجاد تعامل بین دانش بومی دانش رسمی باشد. در فرایند سریع صنعتی شدن جهانی بیشترین آسیب به بخش کشاورزری وارد شده سهم عمده آن نیز نصیب جهان سوم شد. زیرا روشهای بومی آزمون پس داده خود را رها کردند. واژههای کلیدی: نیاز اطلاعاتی، یادگیری، دانش بومی ، دانش رسمی، آبخیزداری، مدیریت منابع طبیعی ایران
کاوه فرهادی؛ مرتضی سالمی قمصری
چکیده
چکیده سخن گفتن دربارة اهمیت غذا آنچنان بدیهی است که نیازی به اثبات ندارد. هم زیستشناسان و هم روانشناسان و بیش از آن دانش مردمی این ضرورت مبرم را احساس کرده است. اما برخی از جوامع و از آن جمله جامعه ایران به دلیل شرایط خاص جغرافیایی و تاریخی خود و به دلیل کمبود غذا و حتی آب از سویی و حوادث طبیعی نسبتاً فراوان و هجومهای فراوان ...
بیشتر
چکیده سخن گفتن دربارة اهمیت غذا آنچنان بدیهی است که نیازی به اثبات ندارد. هم زیستشناسان و هم روانشناسان و بیش از آن دانش مردمی این ضرورت مبرم را احساس کرده است. اما برخی از جوامع و از آن جمله جامعه ایران به دلیل شرایط خاص جغرافیایی و تاریخی خود و به دلیل کمبود غذا و حتی آب از سویی و حوادث طبیعی نسبتاً فراوان و هجومهای فراوان اقوام بیگانه، در چهار راه حوادثی چندین و چند هزار ساله قرار گرفته است، بنابراین صاحب تجربیات فراوان و گاه کم نظیری در مسائل مربوط به امنیت و مدیریت غذایی و نگاهداری و ذخیرهسازی و پسانداز غذا میباشد که متأسفانه این تجربیات به سرعت در حال فراموشیاند. در اغلب مناطق ایران، چه کوهستانهایی که آب دارند، خاک ندارند. و چه دشتهایی که خاک دارند آب ندارند. در ضمن وفور گیاهان، محصولات زراعی، باغی و دامی به ماههایی از سال محدود و قابل تکرار نبوده است. از سویی دیگر آفات خطرناکی همچون ملخ، سن، رنگ، خشکسالی، سرماهای نابهنگام، سیل و تگرگ از بلاها و ناامنیهای طبیعی و بدتر از آن بلاها و ناامنیهای اجتماعی و از آن جمله هجومهای خارجی که تاریخ کشور ما یکی از رکورددارهای جهانی آن محسوب میشود سبب شده است که مردم ایران در طی چند هزار سال یکجانشینی در این شرایط ویژه، تجربیات فراوانی را اندوخته و برای روز مبادا و قحط سالیها و خشکسالیها و بدبیاریها، راهکارهای گوناگون را ابداع کنند؛ که حتی توانستند فاسد شدنیترین خوراکیها همچون شیر - را از یک هفته تا یکی دو سال نگاهداری کنند. همچنین است نگاهداری سبزی، گوشت و میوههای تازه. این مقاله مقدمهای است بر کاری بزرگ در باره شیوههای سنتی نگاهداری و پس انداز مواد غذایی و راههای سنتی مقابله با قحط سالیها که اجداد ما برای هزاران سال از آن بهره میبردهاند. این نوشتار بر آن است که تا بیش از این دیر نشده بخشی از آخرین تجربیات پیرمردان و پیرزنان ایلی، روستایی و داستانهایی را که از اجدادشان دربارة قحط سالیها و شیوههای مقاومت در برابر آن و شیوههای نگهداری و پسانداز مواد خوراکی و راههای مدیریت رژیم غذایی در شرایط کمیابی شنیده یا خود به کار برده اند را ثبت و ضبط نمایند. از یافتههای این مقاله میتوان به ترسیم نمودار اولیه طبقهبندی خوراک در فرهنگ ایران اشاره کرد.