دانش بومی
محمد افروغ
چکیده
دستبافتههای ایلی و عشایری، بخشی از نظام بافندگی و نمودی برجسته از هنرهای بومی این قشر است که در ساحت هنری و تجسمی، قابل توجه است. در این میان، دستبافتههای کرمانجی در شمال خراسان بخشی از این نظام است که در بُعد زیباشناختی(طرح و نقش و رنگ)، از ظرفیت و قابلیتهای دیداری(بصری) برخوردار است. از اینرو، فرآیند آراستن متن دستبافتهها ...
بیشتر
دستبافتههای ایلی و عشایری، بخشی از نظام بافندگی و نمودی برجسته از هنرهای بومی این قشر است که در ساحت هنری و تجسمی، قابل توجه است. در این میان، دستبافتههای کرمانجی در شمال خراسان بخشی از این نظام است که در بُعد زیباشناختی(طرح و نقش و رنگ)، از ظرفیت و قابلیتهای دیداری(بصری) برخوردار است. از اینرو، فرآیند آراستن متن دستبافتهها در پرتو مفهوم سادهبافی، ذهنیبافی، به سامان میرسد و دستآورد آن شکلگیری نقوشی است با ماهیت هندسی و شکسته. بهواسطه نوع و ریخت نقش، سبک و قالب بیانی از اشکال و فرمها بهوجود میآید که از منظر تجسمی و دیداری میتوان آنها را در دو سبک انتزاعی و تجریدی، تعریف نمود. این رهیافت برای تمامی نقوش دستبافتههای عشایری قابل تبیین است. از این رهگذر، پرسش مطروحه این است که انواع نقوش دستبافتههای کرمانج کدام است و ویژگیهای شاخص و معیارهای اطلاق سبکهای انتزاعی و تجریدی به نقشها و طرحهای مذکور چیست؟ شناسایی، طبقهبندی و تحلیل انواع نقوش انتزاعی و تجریدی در دستبافتههای کرمانج، هدف این پژوهش است. تحقیق پیش رو از نوع کیفی و توسعهای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. همچنین شیوه گردآوری دادهها از نوع کتابخانهای است. تحقیق پیش رو از نوع کیفی و توسعهای و روش تحقیق
دانش بومی
سامرا سلیم پور؛ امیر انوری مقدم
چکیده
ریسندگی و بافندگی سنّتی در پی اغنای نیازهای اقلیمی، مادی و معنوی اقوام مختلف شکل گرفته است. عموماً منابع طبیعی هر منطقه به عنوان مواد اولیه بومآورد اولین گزینه جهت تولید دستبافتهها انتخاب میشوند. پژوهش پیشرو، به معرفی یک منبع گیاهی ارزشمند با نام «پنبه ملّه» که در ناحیه خُوسفِ خراسان جنوبی احیا و بازکشت شده است، میپردازد. ...
بیشتر
ریسندگی و بافندگی سنّتی در پی اغنای نیازهای اقلیمی، مادی و معنوی اقوام مختلف شکل گرفته است. عموماً منابع طبیعی هر منطقه به عنوان مواد اولیه بومآورد اولین گزینه جهت تولید دستبافتهها انتخاب میشوند. پژوهش پیشرو، به معرفی یک منبع گیاهی ارزشمند با نام «پنبه ملّه» که در ناحیه خُوسفِ خراسان جنوبی احیا و بازکشت شده است، میپردازد. پنبه مَلّه نوعی پنبه قهوهای رنگ و نرم و لطیف است که به دلیل خاصیت گرمابخشی در موسم سرما از سوی ساکنان محلّی «خوشیُمن و مقدّس» شمرده میشود. هدف این نوشتار حفظ میراث فرهنگی ناملموس «شیوه کشت، ریسندگی و بافندگی سنّتی پنبه مَلّه» است. مهمترین پرسش این پژوهش آنست که چه تفاوت ساختاری مابین پنبه ملّه و سفید وجود دارد؟ جهت یافتن پاسخی شایسته به پرسش مذکور از آنالیزهای متداول شناسایی FTIR و XRD استفاده شده است. روش پژوهش نیز به شیوه مطالعات میدانی، مصاحبه با افراد خبره و گردآوری اطلاعات بر اساس کتب و مستندات کتابخانهای است. نتایج نشان میدهند که شیوه کشت پنبه ملّه مشابه پنبه سفید است، اما به دلیل داشتن درصد الیاف کوتاه بیشتر امکان ریسندگی و بافندگی آن به روش کاملاً دستی و سنّتی امکانپذیر است.
دانش بومی
علی نقی گویا؛ حسین بارانی؛ احمد عابدی سروستانی
چکیده
دانش بومی ﺷﺘﺮداری در مناطق بیابانی ﯾﮑﯽ از آن ﻣﻘﻮله هایی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎوﺟﻮد ﻗﺪﻣﺖ و اﻧﺤﺼﺎرﺗﻘﺮﯾﺒﯽ آن در ﻣﻨﺎﻃﻘﯽ ﭼﻮن اﯾﺮان ﭼﻨﺪان ﮐﻪ باید ﺷﺎﯾـﺴﺘﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﻮردبررسی قرارنگرفته است. هدف این تحقیق شناسایی دانش بومی شترداری در قلمرو عشایر ایل کلکویی در دشت مسیله استان قم بوده که دارای سابقه دیرینه شترداری در این ...
بیشتر
دانش بومی ﺷﺘﺮداری در مناطق بیابانی ﯾﮑﯽ از آن ﻣﻘﻮله هایی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎوﺟﻮد ﻗﺪﻣﺖ و اﻧﺤﺼﺎرﺗﻘﺮﯾﺒﯽ آن در ﻣﻨﺎﻃﻘﯽ ﭼﻮن اﯾﺮان ﭼﻨﺪان ﮐﻪ باید ﺷﺎﯾـﺴﺘﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﻮردبررسی قرارنگرفته است. هدف این تحقیق شناسایی دانش بومی شترداری در قلمرو عشایر ایل کلکویی در دشت مسیله استان قم بوده که دارای سابقه دیرینه شترداری در این منطقه می باشند. شیوه دستیابی به داده ها به ﺻﻮرت ﻣﯿﺪاﻧﯽ با حضور مستمر بین عشایر ایل کلکویی به شیوه مصاحبه(پرسش و پاسخ)، مشاهده، فیلمبرداری و عکسبرداری طی سه سال صورت گرفته است همچنین علاوه بر مصاحبههای انفرادی با شترداران بومی و خبرگان عشایر به منظور گردآوری داده ها و آگاهی به دانش بومی شترداران از مصاحبه های گروهی نیز استفاده به عمل آمده است . اطلاعات براساس همگرایی و واگرایی طبقه بندی شده است یافته ها شامل دانش بومی مربوط به نامگذاری ، نشانه گذاری، جایگاه شتر، ویژگی شتر خوب و تولید مثل بین عشایر ایل کلکویی بوده است. نتایج تحقیق در قلمرو عشایر ایل کلکوئی نشان داد ایشان در امر شترداری از دانش بومی و تجربه شغلی گسترده ای برخوردارند .
دانش بومی
مژگان خانمرادی؛ ناهید عزیزی
چکیده
دشت بیستون در غرب ایران قرار دارد. انسان از دیرباز با شناخت محیط پیرامون و بهرهمندی از پتانسیلهای موجود در فراهم ساختن بستر مناسبی برای استقرار و معیشت در این منطقه کوشیده است که نمونه بارز آن زاغههای دستکند است. این آثار در روستاهای زیادی همانند ظلم آباد سفلی، باقرآباد، چشمه کبود، کوری زاغه، زالوآو و محوطه تاریخی بیستون شناسایی ...
بیشتر
دشت بیستون در غرب ایران قرار دارد. انسان از دیرباز با شناخت محیط پیرامون و بهرهمندی از پتانسیلهای موجود در فراهم ساختن بستر مناسبی برای استقرار و معیشت در این منطقه کوشیده است که نمونه بارز آن زاغههای دستکند است. این آثار در روستاهای زیادی همانند ظلم آباد سفلی، باقرآباد، چشمه کبود، کوری زاغه، زالوآو و محوطه تاریخی بیستون شناسایی شده است. سوال اینجاست که در دشت بیستون ساخت زاغههای دستکند در کدام دوره آغاز شده و کاربرد آنها تا زمانی تداوم داشته است؟ اجزای سازنده و ساختار معماری این دستکندها چگونه بوده است؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی است و روش تحقیق براساس فعالیتهای میدانی و مطالعـات کتابخانـهای استوار است. هدف از پژوهش، معرفی و بررسی دستکندهای دشت بیستون، شناخت دانش بومی و آخرین حلقه تاریخ معماری سنتی در منطقه است. در دوره قاجار و پهلوی ساخت زاغه دستکند در پیوند با بافت روستا عمومیت داشته است. این فضاهای زیرزمینی با پلانی مشابه دارای فضاهایی ورودی (راهَنگ)، فضای مرکزی (راسا)، فضاهای جانبی (چَپَک) و هواکش بوده و در پاییز تا اوایل بهار برای نگهداری دام مورد استفاده قرار میگرفت. وسعت و تعداد فضاها به وضعیت اقتصادی، شرایط توپوگرافی، نوع خاک و همجواری با فضاهای دیگر بستگی داشت.
دانش بومی
مرتضی سالمی قمصری
چکیده
بر اساس شواهد و اسناد برجایمانده از ایران باستان، هنر رنگرزی و قالیبافی از گذشتههای دور در ایران رایج بوده است و در دوره معاصر یکی از مهمترین مراکز قالیبافی و رنگرزی ایران، استان اصفهان و شهر نائین بوده است. قالی نائین از شهرت بسیاری برخوردار است، زیرا از درخشانترین مظاهر کاربرد رنگهای طبیعی و سنتی است و سهم بزرگی از شهرت ...
بیشتر
بر اساس شواهد و اسناد برجایمانده از ایران باستان، هنر رنگرزی و قالیبافی از گذشتههای دور در ایران رایج بوده است و در دوره معاصر یکی از مهمترین مراکز قالیبافی و رنگرزی ایران، استان اصفهان و شهر نائین بوده است. قالی نائین از شهرت بسیاری برخوردار است، زیرا از درخشانترین مظاهر کاربرد رنگهای طبیعی و سنتی است و سهم بزرگی از شهرت خویش را مدیون این کیفیت است. رنگرزی در این منطقه با رنگهای طبیعی و سنتی انجام میگیرد که دارای اختلاف اندکی با سایر مراکز قالیبافی که رنگرزیهای سنتی دارند، میباشد و باوجود برخی رنگهای شیمیایی که بهصورت کمکی مصرف میشود هنوز رنگهای طبیعی در منطقه غالب است. در این مقاله به رنگرزی سنتی در روستای تاریخی جشوقان که در 40 کیلومتری نائین قرار دارد پرداخته شده است. تا حدود 50 سال پیش این روستا دارای چندین واحد فعال رنگرزی سنتی بود و عمده شهرت این روستا به دلیل وجود واحدهای رنگرزی آن بود، اما در حال حاضر تنها 6 کارگاه رنگرزی در این روستا وجود دارد که 5 کارگاه دایر و فعال بوده و 1 کارگاه نیمه تعطیل و رو به تعطیلی بود. این مقاله بهصورت میدانی و با استفاده از اسناد کتابخانهای انجام شده است.
یعقوب ایران منش؛ مهدی پورهاشمی؛ حسن جهانبازی گوجانی؛ محمود طالبی؛ فریبرز عزیزی
چکیده
دانش بومی، دانش انباشته شده، مهارتها و تکنیکهای جامعه خاص است که از تعامل مستقیم آنها با محیط منتج شده باشد. این دانش نشاندهنده اندیشه، تجربه و عمل قدیمی است که باید مورد احترام بوده و همچون منبعی از معرفت محیطی حفظ شود. در پژوهش پیشرو سعی شد دانش بومی سقزگیری از درختان بنه در استان چهارمحال و بختیاری تدوین شود. در این تحقیق ...
بیشتر
دانش بومی، دانش انباشته شده، مهارتها و تکنیکهای جامعه خاص است که از تعامل مستقیم آنها با محیط منتج شده باشد. این دانش نشاندهنده اندیشه، تجربه و عمل قدیمی است که باید مورد احترام بوده و همچون منبعی از معرفت محیطی حفظ شود. در پژوهش پیشرو سعی شد دانش بومی سقزگیری از درختان بنه در استان چهارمحال و بختیاری تدوین شود. در این تحقیق برای نمونهگیری از جامعه محلی از روش گلولهبرفی و رویکرد شهرت استفاده شد. پس از جمعآوری اطلاعات از افراد اولیه، افراد دیگری که در موضوع پژوهش اطلاعات داشتند توسط افراد اولیه معرفی و جمعآوری اطلاعات از آنها انجام گردید. در این تحقیق مصاحبهها بهصورت نیمه-ساختاریافته انجام گردید. نتایج نشان داد که مردم محلی درخت بنه را یک گیاه اقتصادی دانسته و از قطع و خسارت به آن بهشدت خودداری کرده و برای حفاظت و توسعه آن انگیزه لازم را دارا هستند. آنها بیشترین استفاده از درخت بنه را مربوط به صمغ تولیدی آن میدانند که برداشت آن طی مراحل مختلف شامل انتخاب درخت، تیغزدن، کاسهبندی، دوتیشه و سهتیشه، برداشت، تصفیه و پختن سقز انجام میشود. استفاده دارویی از سقز بیشترین سهم را در بین کارکردهای این محصول بین مردم محلی دارد.
لیلا لیریائی؛ محمد عواطفی همت؛ علی جهانی
چکیده
قومجانورشناسی یا اتنوزئولوژی مطالعه تعامل بین گروههای انسانی و جانوران اهلی و وحشی اطراف آنها است. این دانش جنبههای نامگذاری، شناسایی عادتهای غذایی، تولیدمثلی و زیستگاهی، دشمنان طبیعی، بیماریهای جانوران و شیوه درمان آنها، محافظت انسانها از خطر جانوران، استفادههای دارویی، غذایی، زینتی، مذهبی و روحانی انسان ...
بیشتر
قومجانورشناسی یا اتنوزئولوژی مطالعه تعامل بین گروههای انسانی و جانوران اهلی و وحشی اطراف آنها است. این دانش جنبههای نامگذاری، شناسایی عادتهای غذایی، تولیدمثلی و زیستگاهی، دشمنان طبیعی، بیماریهای جانوران و شیوه درمان آنها، محافظت انسانها از خطر جانوران، استفادههای دارویی، غذایی، زینتی، مذهبی و روحانی انسان از جانوران، و تشریح روابط و شیوههای تعامل با حیوان برای اهداف حفاظتی و همانند آنها است. هدف مقاله معرفی دانش قومجانورشناسی در پهنه پژوهشهای دانش بومی است. ابتدا دانش سنتی، اکولوژی قومی، زیستشناسی قومی و زمینههای خرد آن از جمله جانورشناسی قومی تشریح شده است و با مرور نمونههای کلاسیکی از میراث ایرانی همانند بازنامه و کبوترخانه و نمونههای جدیدی از پژوهشهای بینالمللی تلاش شده زمینههای پژوهشی مرتبط با جانورشناسی قومی معرفی گردد. در ادامه نمونههایی از دانش قومجانورشناسی ساکنان منطقهی حفاظت شدهی اشترانکوه در مورد خصوصیات زیستگاهی، عادتهای لانهگزینی، غذایی و دشمنان گونههای جانوری کبک، تشی و خرس قهوهای تشریح گردیده است. هر سه گونه توسط انسان شکار میشوند. کیسهی صفرا از اجزای پرکاربرد این گونهها است که با اهداف گوناگونی از جمله برای تسکین درد، درمان بیماریها و باورها مورد استفاده قرار میگیرد. یافتهها نشان میدهد آگاهیهای قومجانورشناسی میتواند مدیریت پایدار حیات وحش در سطح محلی را یاری نماید
احمد بازگیر؛ مهدی پورهاشمی
چکیده
بشر از گذشته تا به امروز در بسیاری از زمینهها برای بقا و بهبود کیفیت زندگی خود از طرق مختلف به گیاهان وابسته بوده است. هدف از این پژوهش بررسی همه جانبه گیاه مردمنگاری گیاهان خودروی منطقه بسطام در استان لرستان از ناحیه رویشی زاگرس است. جامعه انسانی مورد مطالعه در این تحقیق اهالی دو روستای چشمه بید و چشمه صالح از شهرستان سلسله در استان ...
بیشتر
بشر از گذشته تا به امروز در بسیاری از زمینهها برای بقا و بهبود کیفیت زندگی خود از طرق مختلف به گیاهان وابسته بوده است. هدف از این پژوهش بررسی همه جانبه گیاه مردمنگاری گیاهان خودروی منطقه بسطام در استان لرستان از ناحیه رویشی زاگرس است. جامعه انسانی مورد مطالعه در این تحقیق اهالی دو روستای چشمه بید و چشمه صالح از شهرستان سلسله در استان لرستان است. روش پژوهش بکار رفته در این مطالعهی گیاه مردمشناسی، روش مردمنگاری بوده است. ابزار گردآوری دادهها شامل مشاهدهی مستقیم، مشاهدهی همراه با مشارکت و مصاحبهی نیمه ساختاریافته بوده است. نتایج نشان داده که 119 گونه گیاهی متعلق به 41 خانواده گیاهی توسط اطلاعرسانان شناسایی شده است. خانوادههای گیاهی کاسنیان (3/14 درصد)، سوسنیان (2/9 درصد) و گلسرخیان (2/9 درصد) بیشترین فراوانی را در بین خانوادههای گیاهی داشتهاند. نتایج بیانگر این است که دانش و کاربرد گیاهان بسیار متنوع بوده و بیشتر شناخت و استفادهها شامل 58 گونه (7/48 درصد) استفاده خوراکی، 42 گونه (3/35 درصد) استفاده علوفهای، 32 گونه (9/26 درصد) استفاده دارویی و 16 گونه (8/16 درصد) برای ابزار و صنایع دستی کاربرد داشته است.
امیررضا امراللهی جلال آبادی؛ محمد رحیم فروزه؛ حسین بارانی؛ حسن یگانه
چکیده
اتنوبوتانی به عنوان شاخه ای از دانش بومی به مطالعه چگونگی استفاده افراد یک قوم، یک فرهنگ و یا یک ناحیه خاص از گیاهان بومی موجود در آن منطقه می پردازد. این مطالعه با هدف معرفی گیاهان خوراکی و دارویی که توسط مردم بومی گوغر استفاده می شوند، انجام گردیده است. به همین منظور، طی تابستان 1398 و بهار 1399، گیاهان خوراکی و دارویی مورد استفاده افراد ...
بیشتر
اتنوبوتانی به عنوان شاخه ای از دانش بومی به مطالعه چگونگی استفاده افراد یک قوم، یک فرهنگ و یا یک ناحیه خاص از گیاهان بومی موجود در آن منطقه می پردازد. این مطالعه با هدف معرفی گیاهان خوراکی و دارویی که توسط مردم بومی گوغر استفاده می شوند، انجام گردیده است. به همین منظور، طی تابستان 1398 و بهار 1399، گیاهان خوراکی و دارویی مورد استفاده افراد بومی در منطقه شناسایی شد. اطلاعات کسب شده در این پژوهش، در قالب مصاحبه آزاد، مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده مشارکتی گردآوری گردید. مصاحبه ها به صورت هدفمند از خبرگان محلی صورت پذیرفت. در مجموع 36 گونه با استفاده های خوراکی و دارویی شناسایی گردید که دانش مردم محلی در ارتباط با آن بسیار وسیع می باشد. این دانش شامل شناسایی گیاهان، زمان مناسب برداشت، اندام مورد استفاده، خواص دارویی، کاربرد های خوراکی، نحوه استفاده و همچنین در ارتباط با اکولوژی گیاهان می باشد. نتایج حاصل نشان می دهد که اندام برگ بیشترین استفاده خوراکی و دارویی را دارا می باشد. گیاهان خوراکی به صورت پخته و گیاهان دارویی به شکل خام بیشترین ترین شکل مصرف را دارند و بیشترین استفاده دارویی از گیاهان منطقه جهت معالجه بیماری های گوارشی می باشد.
وحید شالچی؛ میثم مهدیار
چکیده
نزدیک به 9 دهه از آغاز تاسیس، تقویم و تکثیر نهاد آموزشی و پژوهشی جامعه شناسی در ایران که از سویی هم معنابخش زیست جهان انسان ایرانی بوده (تاثیر ذهنی) و هم بر برنامه های توسعه در ایران موثر بوده است (تاثیر عینی) می گذرد. در چند سال اخیر که بحران آب در ایران شکل عینی تری یافته نهاد علوم انسانی و به خصوص جامعه شناسی در ایران یک پای گفتگو در این ...
بیشتر
نزدیک به 9 دهه از آغاز تاسیس، تقویم و تکثیر نهاد آموزشی و پژوهشی جامعه شناسی در ایران که از سویی هم معنابخش زیست جهان انسان ایرانی بوده (تاثیر ذهنی) و هم بر برنامه های توسعه در ایران موثر بوده است (تاثیر عینی) می گذرد. در چند سال اخیر که بحران آب در ایران شکل عینی تری یافته نهاد علوم انسانی و به خصوص جامعه شناسی در ایران یک پای گفتگو در این باره در قالب مقالات علمی و پژوهشی و نشست ها و سمینارهای دانشگاهی بوده است. با این اوصاف و برای باز اندیشی و ارزیابی دقیق تر نسبت جامعه شناسی در ایران با ریشه های بحران آب می توان از نسبت رویکردهای نظری جامعه شناسی ایران با مقولات اقلیم، طبیعت و محیط زیست به طور کلی و مساله آب به عنوان یک عنصر اساسی و حیاتی در محیط زیست و جامعه ایرانی پرسش کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده دلالت های اقلیمی و محیط زیستی هفت رویکرد نظری اصلی در جامعه شناسی ایران یعنی «استبداد ایرانی، فئودالیسم ایرانی، کارکردگرایی، نوکارکردگرایی، پسا ساختارگرایی، مکتب انتقادی و زیست بوم گرایی» بررسی و نسبت آنها با ریشه های اصلی بحران آب با یکدیگر مورد مقایسه طیفی قرار گیرد.
غلامرضا لطیفی؛ وحدان محمدشهری
چکیده
موضوع آب یکی از عوامل مهم در عرصههای مختلف زندگی در مقیاسهای محلی، ملی و فراملی میباشد. لذا بررسی نظام مدیریت بومی منابع آب، با رویکرد محلی که حاصل تجربه چندین هزار ساله ملتی است که ضمن توجه به خصوصیات جغرافیایی و به منظور بهرهگیری از امکانات محیطی به خلق آن همت گماشتهاند، ضروری به نظر میرسد. در این مقاله، مساله اساسی این ...
بیشتر
موضوع آب یکی از عوامل مهم در عرصههای مختلف زندگی در مقیاسهای محلی، ملی و فراملی میباشد. لذا بررسی نظام مدیریت بومی منابع آب، با رویکرد محلی که حاصل تجربه چندین هزار ساله ملتی است که ضمن توجه به خصوصیات جغرافیایی و به منظور بهرهگیری از امکانات محیطی به خلق آن همت گماشتهاند، ضروری به نظر میرسد. در این مقاله، مساله اساسی این است که شناخت و فهم جامعی از مدیریت بومی منابع آب در منطقه کاشان به ویژه روستای نیاسر به دست آوریم. به این منظور و نیز بررسی فرصتها، راهکارها و موانع گذار به مدیریت دوراندیش، مبتنی بر دانش بومی، اصول همیاری و رفاقت، پژوهش کیفی از طریق مطالعات اسنادی و میدانی مشتمل بر مصاحبه با ذینفعان طی سالهای 92-1391 انجام شد. سپس با تلفیق مطالعات، مشاهدات میدانی به همراه مشارکت و ثبت و گردآوری نگرشها و رفتارهای کنشگران مدیریت بومی منابع آب، شناخت نسبی از آن بهدست آمد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که مدیریت بومی منابع آب، مبتنی بر چهار مؤلفه کلیدی است. یکی از مهمترین مؤلفههای آن، دانش بومی است. این دانش، برخاسته از فرهنگ، ارزشها، شیوه نگرش، تجارب، نوع باور و فهم مردم یک سرزمین است. نقش مشارکت ذینفعان و یاری آنها به یکدیگر در دومین مؤلفه، یعنی همیاری، نمود بیشتری پیدا کرده است. سومین مؤلفه عبارت است از رفاقت با مفهوم محوری خیرخواهی که مردم را در درک و ارتباط مناسب با یکدیگر و محیطزیست یاری مینماید. چهارمین مؤلفه، دوراندیشی است که شامل توجه به نیازهای نسل کنونی و آینده و نیز روشهایی است که دستیابی به مدیریت دوراندیش را محقق میکند.
محمد ابراهیم بنی حبیب؛ سمانه غفوری خرانق
چکیده
در مناطق خشک و نیمهخشک،شرایط کمآبی منجر به خلق سیستمهایمدیریتیسنتیمتناسبباویژگیهایمحلی شده است. ایرانیکیازقدیمیترینمناطقجهاناستکهازدیربازدرهرنقطهازآنمتناسبباشرایطاقلیمی،اجتماعی وفرهنگیآن منطقه سیستم بهرهبرداری از منابع آب منحصربهفردی حاکم بوده است. بهتدریج در طول نیمقرن اخیر سیستمهای مدیریتی مبتنی ...
بیشتر
در مناطق خشک و نیمهخشک،شرایط کمآبی منجر به خلق سیستمهایمدیریتیسنتیمتناسبباویژگیهایمحلی شده است. ایرانیکیازقدیمیترینمناطقجهاناستکهازدیربازدرهرنقطهازآنمتناسبباشرایطاقلیمی،اجتماعی وفرهنگیآن منطقه سیستم بهرهبرداری از منابع آب منحصربهفردی حاکم بوده است. بهتدریج در طول نیمقرن اخیر سیستمهای مدیریتی مبتنی بر دانش بومی جای خود را بهسیستمهای نوین مدیریتی دادند که به دلیل عدم انطباق سیستمهای نوین با شرایط اقلیمی و اجتماعی هر منطقه، شاهد بروز مشکلات عدیدهای در زمینه منابع آب و مدیریت منابع آب هستیم. با توجه به شرایط موجود این سؤال مطرح میشود که کدام چارچوب حکمرانی منابع آب در راستای توسعه پایدار منابع آب زیرزمینی، متناسب با اقلیمهای خشک و نیمهخشک میباشد؟ هدف از این تحقیق تلفیق قوانین حکمرانی سنتی و باستانی با اصول حکمرانی مؤثر برای توسعه چارچوب حکمرانی آب زیرزمینی در جهت رسیدن به توسعه پایدار میباشد. در حقیقت فرض بر این است که استفاده از فرهنگ و دانش بومی در زمینه مدیریت منابع آب و بازیابی نکات جدید با استفاده از تئوریهای جدید حکمرانی میتواند قطعه گم شده مدیریت آب زیرزمینی باشد. در این مقاله بهمنظور استخراج دانش بومی حکمرانی پایدار آبخوان از مدیریت قنات، از روش بررسی مقایسهای منابع علمی موجود و مشاهدات میدانی استفاده شده است. بدین منظور در ابتدا به معرفی حکمرانی مؤثر آب پرداخته و سپس عوامل مشترک آن را با حکمرانی سنتی مورد بررسی قرار داده تا بتوان به یک چارچوب حکمرانی منابع آب متناسب با اقلیمهای خشک و نیمهخشک دست یافت. در انتها با تلفیق پیشنهادهای حکمرانی سنتی با اصول حکمرانی مؤثر، میتوان شکافهای حکمرانی سنتی را پوشاند و به سیستم مدیریتی متناسب با شرایط اقلیمی و با در نظر گرفتن اصول نوین دست یافت. رویارویی مؤثرتر با چالشهای موجود عصر حاضر و ارائه الگوهای مناسب توسعه، با در نظر گرفتن دانش بومی و تلفیق با اصول حکمرانی مؤثر محقق خواهد شد.
شهرزاد صادقی زاده بافنده؛ سیده سیمین میرهاشمی دهکردی؛ حجت میان آبادی
چکیده
درهمتنیدگیهای موجود در سیستمهای طبیعی ـ انسانی، منجر به توجه به رویکرد حکمرانی آب شده است. حکمرانی خوب، نظریهای است که بر مبنای رویکرد حکمرانی شکلگرفته و برای دستیابی به آن، شاخصهای متعددی توسط پژوهشگران مختلف و با توجه به شرایط حاکم بر منطقه و یا سیستمهای آبی موردنظر ارائه شده است. قنات یکی از مهمترین ابتکارات ...
بیشتر
درهمتنیدگیهای موجود در سیستمهای طبیعی ـ انسانی، منجر به توجه به رویکرد حکمرانی آب شده است. حکمرانی خوب، نظریهای است که بر مبنای رویکرد حکمرانی شکلگرفته و برای دستیابی به آن، شاخصهای متعددی توسط پژوهشگران مختلف و با توجه به شرایط حاکم بر منطقه و یا سیستمهای آبی موردنظر ارائه شده است. قنات یکی از مهمترین ابتکارات ایرانیان در مواجهه با مسئله کمیابی آب است. قنات قصبه گناباد نیز از قدیمیترین قناتهای احداث شده در ایران محسوب میشود که دانش بومی به کار گرفته شده در آن منجر به دوام چند هزارساله این سازه عظیم شده است. آنچه که در دانش بومی مسائل آبی بصورت عمده به آن توجه شده است ابعاد فنی و سازهای بوده است درحالیکه دانش بومیِ حکمرانی و مدیریت آب در ایران، از غنای بسیاری برخوردار است که متأسفانه بسیار کمتر به آن توجه شده است. با توجه بهضرورت بررسی دانش بومی از یکسو و لزوم بررسی اصول حکمرانی خوب از سوی دیگر، پژوهش حاضر درصدد است تا ضمن پیوند دانش بومی حکمرانی آب در ایران با رویکرد نوین حکمرانی آب، به تبیین و واکاوی شاخصهای حکمرانی خوب در حکمرانی مبتنی بر دانش بومی قنات قصبه گناباد بپردازد. برای دستیابی به اهداف پژوهش، از منابع کتابخانهای و روش تحلیل تطبیقی استفاده شده است. نتایج مطالعات، بیانگر وجود هفت مورد از شاخصهای حکمرانی خوب شامل مشارکت، سازگاری، شفافیت، مسئولیتپذیری، اجماعمحوری، حاکمیت قانون و کارآمدی و اثربخشی در دانش بومی حکمرانی این قنات است. لازم به ذکر است که واکاوی انواع همکاریها در ساختار مشارکتمحور حکمرانی و مدیریت آب قنات قصبه گناباد خود نیازمند پژوهشی مجزا است.
محسن بدره؛ حامد سجادی؛ محمدرضا فرزانه
چکیده
سازوکار بهرهبرداری از منابع آب و دانش بومی شکلگرفته پیرامون آن از عناصر محوری جوامع محلی است که ترکیب قابلتوجهی از پیوند همگرای زیست انسانی با طبیعت را به نمایش میگذارد. در عمل غایت این همگرایی، برآورده ساختن نیازهای انسان با ادراک دقیق محدودیتها است که البته در این روند سپهری از معناها و نمادها شکل میگیرد. بُرکه بهعنوان ...
بیشتر
سازوکار بهرهبرداری از منابع آب و دانش بومی شکلگرفته پیرامون آن از عناصر محوری جوامع محلی است که ترکیب قابلتوجهی از پیوند همگرای زیست انسانی با طبیعت را به نمایش میگذارد. در عمل غایت این همگرایی، برآورده ساختن نیازهای انسان با ادراک دقیق محدودیتها است که البته در این روند سپهری از معناها و نمادها شکل میگیرد. بُرکه بهعنوان یک سازۀ تاریخی آبی در عین مشابهت با سایر سازههای سنتی آبی در دیگر نواحی ایران خصوصاً فلات مرکزی، به دلیل واقع شدن در محیط جزیره وسیع قشم، طیفی از ویژگیها را نیز به همراه دارد که برخاسته از محدودیتهای جغرافیایی و فرهنگ آن منطقه است. در مقاله پیش رو با در نظر گرفتن این ضرورت و با تکیهبر روش مردمنگاری واقعگرا، 18منطقه شهری و روستایی در جزیره قشم بهعنوان میدان پژوهش انتخاب گردید و پس از مصاحبه (مصاحبه عمیق و گروه متمرکز کانونی) با 86 نفر از خبرگان و اطلاعرسانهای بومی، مشاهده مشارکتی و بررسی سایر اسناد و منابع مرتبط، دادههای مرتبط جمعآوری و سپس تحلیل شد. درنهایت اقدام به ارائه توصیف ضخیمی از دانش بومی مربوط به ساخت، نگهداری و بهرهبرداری برکه و نظام کارکردی و آئینی و ارزشهای مرتبط با آن شد. در زمینۀ ساخت سازهها، بهرهگیری از رویکرد خردمندانه استحصال آب باران با مکانیابی مناسب جهت استحصال آب با کیفیت، انتقال به حوضچه رسوبگیر، افزایش کیفیت آب در حوضچه رسوبگیر و انتقال آب به مخزن سرپوشیده، در زمینه فنون نگهداری برکهها، همبستگی مستمر جماعتهای محلی از رهگذر آدابی ظریف و در زمینه بهرهبرداری خردمندانه، مدبرانه و قناعت آمیز آب برکه با اولویتبندی محتاطانه نحوه مصرف آن، جانمایه این دانش بومی است.
محمد صادق ابراهیمی؛ علی ترابی
چکیده
روستاییان و کشاورزان ایران از دیرباز با دریافت محدودیت منابع آب برای کشاورزی سعی در ابداع و استفاده از روشهای مناسب برای مهیا نمودن آب برای کشت و زرع خود بودند. در این راستا معرفی قنات (کاریز) بهعنوان نمونهای بارز از بروز و ظهور دانش روستاییان ایران در سطح جهانی، نشانگر بلوغ تمدن ایرانیان در این جغرافیا هست. این تحقیق سعی دارد ...
بیشتر
روستاییان و کشاورزان ایران از دیرباز با دریافت محدودیت منابع آب برای کشاورزی سعی در ابداع و استفاده از روشهای مناسب برای مهیا نمودن آب برای کشت و زرع خود بودند. در این راستا معرفی قنات (کاریز) بهعنوان نمونهای بارز از بروز و ظهور دانش روستاییان ایران در سطح جهانی، نشانگر بلوغ تمدن ایرانیان در این جغرافیا هست. این تحقیق سعی دارد به بررسی و معرفی یکی از جلوههای دانش بومی روستاییان فلات مرکزی ایران در استحصال آب برای کشاورزی بپردازد. مفهوم گاو چاه دلایل، ضرورتها و بهخصوص ویژگیهای دانش موجود در آن، میتواند بهنوعی بازگوکننده فرهنگ، تمدن و دانش ایرانیان در این منطقه خشک باشد. گاو چاه حاج ابراهیم در بخش ورزنه شهرستان اصفهان به دلیل قرار گرفتن در خشکترین قسمت این شهرستان و مواجهه همیشگی و دائمی با پدیده خشکسالی ازیکطرف بیانگر نبوغ ایرانیان در گذشته و از سوی دیگر احیای مجدد آن توسط یک کشاورز (حاج ابراهیم) بیانگر نکتهسنجی، سازگاری و تطابق و نوآوری بهروز کشاورزان ایران در استفاده از مزیتهای فرهنگی و سنتی در جهت توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی خود و البته منطقه موردنظر هست. استفاده از رویکردهای کارآفرینانه به خصوص ایجاد شغل های پایدار در زمینه توسعه گردشگری می تواند یکی از زمینه های مثبت به کارگیری چنین رویکردی در شرایط سخت و کمبود آب در منطقه باشد. توجه به زمینههای دانشی و حمایت نه الزاماً مادی از احیاگران این سنن مورد تاکید است.
مینا شیرانی؛ اصغر ایزدی جیران
چکیده
این مقاله به بررسی فرآیند تولید هنر سفالگری "کلپورگان" با رویکرد مردم شناسی هنر می پردازد و به دنبال پاسخ به این پرسشهاست که:1.چه دانش بومی در شیوه ساخت این سفالینه ها نهفته است؟2.اطلاعات و اصطلاحات بومی رایج در ساخت آنها چیست؟"کلپورگان" روستایی مرزی در استان سیستان و بلوچستان که به سفالینه ها و استمرار شیوه سنتی ساخت آنها مشهوراست. فعالیت ...
بیشتر
این مقاله به بررسی فرآیند تولید هنر سفالگری "کلپورگان" با رویکرد مردم شناسی هنر می پردازد و به دنبال پاسخ به این پرسشهاست که:1.چه دانش بومی در شیوه ساخت این سفالینه ها نهفته است؟2.اطلاعات و اصطلاحات بومی رایج در ساخت آنها چیست؟"کلپورگان" روستایی مرزی در استان سیستان و بلوچستان که به سفالینه ها و استمرار شیوه سنتی ساخت آنها مشهوراست. فعالیت سفالگری این منطقه تنها توسط زنان، به روش دست ساز با ابزار ساخت بومی ، نقش پردازی ذهنی و با تولید و توزیع اندک در حال اجراست. زنان حرفه سفالگری را اجدادشان آموخته و این دانش بومی تولید سفال را به عنوان یک فرهنگ شفاهی نسل به نسل حفظ کرده و انتقال دادهاند. واژه ها و نام های بومی و محلی برای نقوش وابزار کار بخشی از هویت فرهنگ بلوچ و منزلت شغلی این هنر محسوب می شود.نقش مایه هایی که هر کدام بازنمودی از فرهنگ،آداب و رسوم و طبیعت منطقه بلوچستان است. روش پژوهش در این مقاله میدانی و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه با مطلعین کلیدی و زنان سفالگر، عکسبرداری، فیلمبرداری انجام شده که برآیند آن تصویری مناسب از سنت سفالگری کلپورگان،شیوه های فرآوری مواد اولیه،مراحل ساخت و تولید را در بر می گیرد.
یاسمن کیاسی؛ محمد رحیم فروزه؛ سیده زهره میردیلمی؛ حمید نیک نهاد
چکیده
گیاه مردم نگاری شاخه نوپا و برون رشتهای از حوزه دانش و فن آوریهای بومی مردم شناسی است و واجد آفرینندگیهای ارزشمندی در حوزه دانش سنتی مرتبط با گیاهان است؛ لذا در این مطالعه دانش بومی گیاهان، مرتع خوش ییلاق استان گلستان مورد بررسی قرار گرفته است. ثبت اطلاعات به صورت گفتگو به هر دو شیوه مصاحبه در محل زندگی بومیان و مشاهده مشارکتی ...
بیشتر
گیاه مردم نگاری شاخه نوپا و برون رشتهای از حوزه دانش و فن آوریهای بومی مردم شناسی است و واجد آفرینندگیهای ارزشمندی در حوزه دانش سنتی مرتبط با گیاهان است؛ لذا در این مطالعه دانش بومی گیاهان، مرتع خوش ییلاق استان گلستان مورد بررسی قرار گرفته است. ثبت اطلاعات به صورت گفتگو به هر دو شیوه مصاحبه در محل زندگی بومیان و مشاهده مشارکتی در محل رویشگاه گیاهان انجام شد. مصاحبه شوندگان به روش گلوله برفی انتخاب شدند. در این تحقیق گونههای گیاهی متعلق به 17 خانواده که تعداد بیشتری از افراد بومی آن را شناخته و به خواص آن واقف بودند انتخاب شدند. از 30 گونه گیاهی انتخاب شده، 17 مورد آن استفاده خوراکی دارویی، 10 مورد استفاده دارویی و 3 مورد کاربرد دارویی و صنعتی داشته اند. نامگذاری محلی گونه ها تا حد زیادی منطبق با خصوصیات مورفولوژیک و نیازهای اکولوژیک گیاه بوده است. شناخت و پیش بینی زیستگاه گونه های گیاهی نیز از مهمترین اطلاعات کاربردی دانش بومی مردم خوش ییلاق بود. ایشان به انواع فرمهای رویشی، اندام و فرایندهای گیاهی، خواص مختلف و شیوه استفاده از گیاهان به عنوان خوراک، دارو و ابزار و سرپناه آگاهی داشته و از آن در زندگی خود بهره میجویند.
حسین کفاش؛ مصطفی طالشی؛ حسین رحیمی
چکیده
مدل های توسعه روستایی کشور، اکثرا نسخه های وارداتی ازرویکردهایست که نسبت به «دانش بومی » جوامع روستایی بی توجه بوده اند. دانش بومی مجموعه ای ازمهارت ها وتکنیک هایی است که طی قرن هاتکوین یافته، دانشی که تمام شاخصه ها والزامات توسعه ی پایدار، رادرخود دارد. یکی ازمهمترین سازمان های روستایی، بخصوص درمناطق کم آب فلات مرکزی،"نظام ...
بیشتر
مدل های توسعه روستایی کشور، اکثرا نسخه های وارداتی ازرویکردهایست که نسبت به «دانش بومی » جوامع روستایی بی توجه بوده اند. دانش بومی مجموعه ای ازمهارت ها وتکنیک هایی است که طی قرن هاتکوین یافته، دانشی که تمام شاخصه ها والزامات توسعه ی پایدار، رادرخود دارد. یکی ازمهمترین سازمان های روستایی، بخصوص درمناطق کم آب فلات مرکزی،"نظام آبیاری سنتی " است که بااستفاده از «دانش بومی» توانسته منابع آب راطی قرن ها، به خوبی مدیریت کند. سوال اصلی این است که آیا دانش بومی، می تواند به عنوان الگویی پایدار، درشرایط بحران آب، مورداستفاده قرارگیرد؟ این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی، دانش بومی آبیاری سنتی شهرستان بجستان رابررسی کرده است. شیوه جمع آوری داده ها، میدانی و کتابخانه ای، وروستاهای بالای100خانوار شهرستان، از نظر پایداری منابع آب مطالعه شده است. نتایج تحقیق نشان داد، بکارگیری دانش بومی، در مدیریت منابع آب، توانسته مشکلات ناشی از تغییرات فصلی دما وبارش، وتاثیرات کمبودذاتی منابع آب درناحیه پژوهش، را به حداقل ممکن کاهش دهد. این رویکرد ضمن پایداری منابع آب، مشارکت روستاییان را درنظام آبیاری سنتی به همراه داشته وشبکه ای درهم تنیده ازعوامل انسانی(شورای کشاورزی، مُولِّفان، کَیّالان، جُویبانان، مُقنّیان وموتوربان ها) وسازمان سنتی آبیاری(تغییرات مدارهای آبیاری در طول سال، تغییرات مکانی و زمانی تفکیک و ترکیب قنات های سه گانه) را بوجودآورده است. تحقیق نشان می دهد، «دانش بومی» حلقه گمشده توسعه پایدار روستاست که اگر با «دانش نوین» بکارگرفته شود، ضمن توانمندسازی جوامع روستایی، زمینه مشارکت وشراکت آنهارادرفرایند توسعه فراهم می کند
مروارید حسینی؛ محمد رحیم فروزه؛ حسین بارانی
چکیده
یکی از روشهای مورد استفاده برای پاسخگویی به دغدغههای انسان در جامعهی امروز، رجوع به دانش تجربی گذشتگان و بهرهگیری از خردتجربی انباشته و تاریخی بهره برداران محلی است. از جمله این دانشهای ارزشمند، دانش بومی گاه منحصربفرد شناسایی گیاهان خودروی خوراکی و شیوههای مصرف آنها در جوامع محلی است. لذا تحقیق حاضر با هدف آشنایی و مستندسازی ...
بیشتر
یکی از روشهای مورد استفاده برای پاسخگویی به دغدغههای انسان در جامعهی امروز، رجوع به دانش تجربی گذشتگان و بهرهگیری از خردتجربی انباشته و تاریخی بهره برداران محلی است. از جمله این دانشهای ارزشمند، دانش بومی گاه منحصربفرد شناسایی گیاهان خودروی خوراکی و شیوههای مصرف آنها در جوامع محلی است. لذا تحقیق حاضر با هدف آشنایی و مستندسازی فرهنگ استفاده سنتی از گیاهان خوراکی مراتع زبرخان واقع در استان خراسان رضوی صورت گرفت. در این مطالعه باورها و دانستنیهای سنتی مردم پیرامون گیاهان در قالب مصاحبهی آزاد به صورت گروهی و انفرادی، مشاهدهی مشارکتی، حضورهای مستمر و پیدرپی در طی سالهای 96-97 گردآوری گردید. شیوهی انتخاب افراد جهت مصاحبه به روش هدفمند و به صورت گلوله برفی بوده است. مصاحبهها با محوریت نام محلی گیاهان، فرم رویشی، نحوهی برداشت، اندام مورد استفاده، نحوهی مصرف و خواص گیاهان مطرح و مصاحبه تا جایی ادامه پیدا می-کرد که پاسخهای تکراری ثبات و صحت مصاحبه را محقق میساخت. در نهایت از اطلاعات کسب شده از شیوههای متفاوت مصاحبه فیش برداری شده و استخراج مفاهیم کلیدی بر اساس هدف تحقیق صورت پذیرفت. یافتهها نشان داد که اغلب گونههای شناسایی شده به جز مصارف خوراکی، واجد مصارف چند منظوره دارویی و تامین علوفه دام بوده و به جز تامین نیازهای خوراکی و دارویی سالیانه خانوار در تامین بخشی از معیشت ساکنین از طریق جمع آوری و فروش یا تامین علوفه دام، دخیل هستند. نتایج این تحقیق و یافتههای آن میتواند بسترساز تحقیقات آتی در زمینه توسعه دانش غذایی و مدیریت مراتع از طریق اصلاح و احیاء آنها با گیاهان خوراکی و دارویی مورد استقبال مردم در مناطق مشابه باشد.
محسن میرجانی ارجنان؛ رضا رضالو؛ کریم حاجی زاده باستانی؛ علیرضا سرداری زارچی
چکیده
تولید و فراوری سفال قلم سیاه در دوره آل مظفر یک روند منطقی و در پاسخ به نیازهای یک نظام اجتماعی پویا و تودرتو است. شهری که به سبب مرکزیت سیاسی و فرهنگی و مزیت های اقتصادی به چنان درجه ای از پیشرفت رسیده است که دارای مشاغل و جمعیت های متنوعی است. جامعه سفالگران میبد، تحت عنوان کوی فخاران دارای هویتی اجتماعی و حرفه ای است. این جامعه به سبب ...
بیشتر
تولید و فراوری سفال قلم سیاه در دوره آل مظفر یک روند منطقی و در پاسخ به نیازهای یک نظام اجتماعی پویا و تودرتو است. شهری که به سبب مرکزیت سیاسی و فرهنگی و مزیت های اقتصادی به چنان درجه ای از پیشرفت رسیده است که دارای مشاغل و جمعیت های متنوعی است. جامعه سفالگران میبد، تحت عنوان کوی فخاران دارای هویتی اجتماعی و حرفه ای است. این جامعه به سبب خویشاوندی و تمرکز تولید در محدوده ای مجاور راسته بازار قدیم میبد در جنب مسجد جامع کهن یک مکان گزینی مشخص دارد. انتقال و استمرار دانش بومی تولید سفال در قالب یک فرهنگ شفاهی و بومی است. رواج واژه ها و نام گزینی های بومی و محلی برای کلیه روندهای تولید سفال بخشی از هویت و منزلت شغلی در این حرفه محسوب می شود. مصالح و مواد اولیه این هنر صنعت بواسطه مواهب طبیعی معادن خاک رس ریزدانه و مرغوب در بومی سازی و تداوم آن تا به امروز نقشی بی بدیل دارد. استادکاران سفالگر با شناختی که از مواد معدنی و آلی منطقه دارند، با شیوه های کاملا سنتی و درون زا به تولید لعاب و رنگ برای پوشش سطوح سفالینه مبادرت می کنند. نقش مایه های به کار رفته در نقش اندازی و نگار گری آن بازتابی است از دنیای ذهنی ای که اقلیم، زیست بوم، معماری و سایر مناسبات اجتماعی با آن همبسته است. روش تحقیق در این مقاله میدانی با رویکرد مردم شناسی و مبتنی بر داده های سفالی مکشوفه از مطالعات باستان شناسی و مصاحبه و گفتگوهای شفاهی با استادکاران و مطلعین محلی است که برایند آن ارائه تصویری مناسب از سنت سفالگری قلم سیاه میبد، شیوه های فراوری مواد اولیه، و مراحل ساخت و تولید را در بر می گیرد.
محمود مهام
چکیده
تغییرات جوامع را از دو منظر درونی و بیرونی میتوان بررسی کرد. اولی ناظر بر کلیه تجارب زیسته اعم از پنهان و آشکار و تکیهبر درونزا بودن تغییرات است و دومی، بر از پیشساخته بودن چارچوب نظری و تحمیل نظریه بر میدانِ واقعیت اتکا دارد. هدف اصلی در این مقاله بررسی مطالعات و تحقیقات صورت گرفته در مورد «کار» و «همکاری» در قبل و ...
بیشتر
تغییرات جوامع را از دو منظر درونی و بیرونی میتوان بررسی کرد. اولی ناظر بر کلیه تجارب زیسته اعم از پنهان و آشکار و تکیهبر درونزا بودن تغییرات است و دومی، بر از پیشساخته بودن چارچوب نظری و تحمیل نظریه بر میدانِ واقعیت اتکا دارد. هدف اصلی در این مقاله بررسی مطالعات و تحقیقات صورت گرفته در مورد «کار» و «همکاری» در قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ایران است تا مشخص شود که با تکیهبر کدام گمانه و پیشفرضها و فرضیهها، چارچوبهای مفهومی و نظری در این زمینه مسئله یابی کردهاند و فرایند حل مسئله متناسب با آن ارائه کردهاند؟ شناسایی، گردآوری آثار بهعنوان منابع دادهها و اطلاعات و تفکیک متون بر اساس زمان چاپ (قبل و بعد از انقلاب اسلامی) و مضامین و رویکردهای آنها (بر اساس تکیهگاه دانشی) نشان میدهد که در تحلیل تغییرات نظام اجتماعی- در معنای عام آن- با محوریت «کار» و «همکاری»، با دو دانش یعنی دانش بومی (اعم از مکتوب و شفاهی) و دانش رسمیِ وارداتی و ترجمهای مواجه هستیم. با توجه به تفاوت ماهوی در نگرشهای سازنده هر یک از این دانشها-که اولی مبتنی بر فرهنگ و تاریخ و شرایط اجتماعی کشورهای جهان سوم و از آن جمله کشورهای جنوب غربی آسیا و در آن میان، جامعه ایران از یکسو و دومی، بر اساس شناخت رسمی و دانشگاهی ساختهوپرداخته نظام سوداگری-استعماری غرب و دانش برخاسته از آن از سوی دیگر- شناختهای متفاوت و بلکه متضادی از سابقه و پیشینه کار و همکاری و آسیبشناسی امروز و تجویز برای آینده به دست میآید. تقابل دانش رسمی دانشگاهی علوم اجتماعی ما با دانش بومی عمدتاً از طریق اقتدار سیاسی و اقتصادی جهانی در طی یکصد و پنجاه سال گذشته بهویژه پس از جنگ جهانی دوم از طریق برنامههای رسمی حکومت و دولتهای تحت سلطه در قالب برنامههای نوسازی صورت گرفته است که مقاومتهای مختلفی را در جامعه ایرانی موجب گردید. پیروزی انقلاب اسلامی نقطه عطفی در فرآیند تقابلِ فعال به لحاظ سازمانی و نظام اجتماعی در ابعاد مختلف آن محسوب میشود. تحلیل محتوایی آثار موجود بهمثابه پشتوانه و پیشینه نظری از یکسو و سوابق تجربی قدیمی و متأخر در زمینه کار و همکاری در جامعه ایران از سوی دیگر نشان میدهد که چالشهایی جدی ناشی از شکاف میان «میدان» و «نظریه» در فهم «کار» و «همکاری» و آسیبشناسی فرهنگ کار و همکاری ایرانیان پدید آمده است. آثار و منابع دستاول و دستدوم و تصویرهای ارائهشده در آثار مردمشناسی مبیِّن تقابل الگوهای کار و همکاری هستند که ریشه در تغییرات اجتماعی دارند. رویارویی جامعه ایرانی که غالباً روستایی- عشایری و یا شهرهای ایرانی- اسلامی بوده با دولتهای شبه مدرن پهلوی موجب شکلگیری دو نوع تحلیل در دو سطح برای تشریح چگونگی وضعیت کار و همکاری در ایران گردیده است. در پیش از انقلاب، سطح اول مشتمل بر دیدگاه رسمی، دولتی، دانشگاهی بوده و سطح دوم، دربردارنده واقعیت و میدان فرهـنگ و جامعه ایران که اتفاقاً غیررسمی میباشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تقابل نهادی جامعه ایرانی – اسلامی از مسیر نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی و طراحی و تجربه انواع نهادهای انقلابی خصوصاً جهاد سازندگی با شعار "همه با هم"، واقعیت استمرار چالشگری فرهنگی و اجتماعی را با تحلیلها و سازمانهای وارداتی نشان میدهد. عبور موفقیتآمیز از این چالش فرهنگی در گرو بازشناسی انتقادی سابقه کار و همکاری و گروهها و سازمانهای کار جمعی در قالبهای متنوع و متعدد و بانامهای محلی فراوان در روستاها، عشایر، اصناف، گروهها و سازمانهای مذهبی و مسلکی و وقفی همتراز و ناهمتراز در ایران است تا تحلیل فرهنگ کار بتواند از سطح خُرد، فردی و یا جمعی در قالبهای بومی و سنتی و روانشناختی به سطح کلان، جامعهشناختی و سازماندهی با کارکردهایی در زمینههایی جدید – و البته بر پایه ساختها و تجربیات تاریخی- ارتقاء یابد و رویارویی بافرهنگ مهاجم، از بُعد دانشی امکانپذیر گردد
رضا منوچهری راد؛ حسام زندحسامی؛ علی داوری؛ مرتضی موسی خانی
چکیده
تابآوری سازمان بهعنوان ظرفیت تغییرپذیری و سازگارپذیری در مقابل چالشهای محیطی، مفهومی است که دو دهه اخیر موردتوجه اندیشمندان قرار گرفته است. تابآوری شناختی پیشنیازبااهمیت تابآوری سازمانیو نوعی فرآیند ذهنی برای یادآوری، فهم، تحلیل پدیده، بهکارگیری آن در تصمیمگیری، حل مسئله و پاسخ به تغییرات محیطی است. ازآنجاکه ...
بیشتر
تابآوری سازمان بهعنوان ظرفیت تغییرپذیری و سازگارپذیری در مقابل چالشهای محیطی، مفهومی است که دو دهه اخیر موردتوجه اندیشمندان قرار گرفته است. تابآوری شناختی پیشنیازبااهمیت تابآوری سازمانیو نوعی فرآیند ذهنی برای یادآوری، فهم، تحلیل پدیده، بهکارگیری آن در تصمیمگیری، حل مسئله و پاسخ به تغییرات محیطی است. ازآنجاکه پژوهشهای پیشین بیشتر متمرکز بر چیستی و چرایی حوزههای مختلف تابآوری شناختی، عاطفی-احساسی و رفتاری بودهاند، هدف این پژوهش ارائه الگوی کاربردی، برای پاسخ به این سؤال است که چگونه میتوان سطح کلی تابآوری شناختی سازمان را براساس ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای مهم آن و با تکیه بر دانش بومی کارآفرینان ایرانی تغییر داد. این پژوهش کیفی، تحقیقی روایتی است و روش اجرای آن تحلیل گفتمان است که با تکنیک مصاحبههای عمیق و هدفمند انجامشده است. یافتههای حاصل از تحلیل تجربه زیسته 10 کارآفرین تثبیت شده با تجربۀ تابآوری در کار خویش و دو پژوهشگر کارآفرینی با تجربۀ مرشدی کسبوکار، نشان میدهد که چگونه دانش بومی و مفهومی کارآفرینان طی سه فرآیند: 1. تابآوری شناختی سخت با زیرفرآیندهای یادآوری و فهم؛ 2. تابآوری شناختی نرم با زیرفرآیندهای کاربرد، تحلیل، ارزشیابی و نقد و 3. تابآوری شناختی اقناعی با زیرفرآیند نوآوری مبتنی بر ویژگی سلسلهمراتبی نظریه عمومی سیستمها منجر به نوآوری شناختی میگردد. براساس یافتههای پژوهش از آنجا که نتیجه تابآوری شناختی بهمثابه رفتار سازمانی، نوعی یادگیری مشترک جمعی (همچون سبکهای سازگارپذیری و پیشگامی) است، پیشنهاد میشود کارآفرینان این سازه مهم را بهعنوان یک مفروض زیربنایی فرهنگسازمانی در حین بازآفرینی مدلهای کسبوکار تحلیل نمایند تا زمینه تحقق تابآوری سازمانی فراهم شود.
محمد رحیم فروزه؛ غلامعلی حشمتی؛ حسین بارانی
چکیده
دانش بومی شیوههای یادگیری، فهم و نگرش به جهان است که نتیجه سالها تجربه و مشکلگشایی بر اساس آزمونوخطا بهوسیله گروههایی از مردم در حال فعالیت میباشد که منابع در دسترس را در محیط خود بکار برده و تجربه کردهاند. بهرهبرداران مرتع، اعم از جامعه عشایری و روستایی در ایران، از سالیان بسیار دور اندوختههای ارزشمندی در زمینه ...
بیشتر
دانش بومی شیوههای یادگیری، فهم و نگرش به جهان است که نتیجه سالها تجربه و مشکلگشایی بر اساس آزمونوخطا بهوسیله گروههایی از مردم در حال فعالیت میباشد که منابع در دسترس را در محیط خود بکار برده و تجربه کردهاند. بهرهبرداران مرتع، اعم از جامعه عشایری و روستایی در ایران، از سالیان بسیار دور اندوختههای ارزشمندی در زمینه دانش بومی مدیریت مرتع دارند که جزء پتانسیلهای فرهنگی و سرمایههای اجتماعی و فرهنگی این جامعه کهن به شمار میروند. بنابراین در این تحقیق به بررسی مبانی تقسیمبندی و نامگذاری اجزای محیط در مرتع دیلگان بهعنوان عاملی مهم در نظامهای طبقهبندی عرصههای مرتعی از منظر دانش بومی پرداخته شد. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه در محل زندگی عشایر و مشاهده مشارکتی بر اساس روش پیمایشی صورت پذیرفت. از اطلاعات کسبشده از شیوههای متفاوت مصاحبه، فیشبرداری شده و استخراج مفاهیم کلیدی از دانش روایی بومیان صورت گرفت. نتایج این بررسی گویای آن است که عشایر دارای مشاهداتی زیرکانه و دقیق در مورد نظامهای طبقهبندی شدهاند که کاملاً با شرایط محلی مطابقت دارد. چنان که ایشان برای هریک از اجزای طبیعت پیرامون خود طبقهبندیهای مجزایی قائل بودند. بر این اساس ایشان عرصه مرتع را بر مبنای شکل ناهمواری، دما، پوشش گیاهی، خاک، منابع آب، کاربری اراضی و راههای دسترسی تقسیمبندی نموده و برای هر یک نام و تعریف مجزایی قائلند. این اجزا بهگونهای نامگذاری و تعریف گردیده است که برای اکثر قریب بهاتفاق مردم بومی، دارای مفاهیمی کاربردی و شناخته شده است چنان که هرچند که این مفاهیم بهعنوان منابع مکتوب درجایی ثبت نگردیده، اما اشتراکهای فرهنگ زیستمحیطی آنچنان در نامگذاری هریک از اجزای زیستبوم لحاظ گردیده که برای اکثر مردمان ساکن در عرصه مورد مطالعه، ذکر نامهای اجزای طبیعت، مفاهیمی مشترک را به ذهن متبادر میسازد.
نازنین نوری نژادی
چکیده
هنر جَوَک[1] کاری از جمله صنایع چوبی و هنرهای سنتی و بومی ایران است که از دیرباز هنرمندان سنتی شیراز در گونههای مختلف و با کاربردهای گوناگون به آن اشتغال داشتهاند. معمولاً این هنر را که از کنار هم قرار دادن قطعات چوب با رنگهای متنوع تشکیل میشود، با هنر خاتم اشتباه میگیرند چراکه از نظر ظاهر و چشم ناآشنا، این هنر همانند خاتم دیده ...
بیشتر
هنر جَوَک[1] کاری از جمله صنایع چوبی و هنرهای سنتی و بومی ایران است که از دیرباز هنرمندان سنتی شیراز در گونههای مختلف و با کاربردهای گوناگون به آن اشتغال داشتهاند. معمولاً این هنر را که از کنار هم قرار دادن قطعات چوب با رنگهای متنوع تشکیل میشود، با هنر خاتم اشتباه میگیرند چراکه از نظر ظاهر و چشم ناآشنا، این هنر همانند خاتم دیده میشود با این تفاوت که در جَوَک تنها از چوب استفاده میشود. درباره این هنر پژوهش چندانی انجامنشده است، بنابراین با توجه بهضرورت تحقیق درباره این هنر؛ نگارنده کوشیده است تا به معرفی این هنر و تنها سازنده آن بپردازد و بدین منظور شهر شیراز را بهعنوان جایگاه اصلی این هنر انتخاب نموده است. پژوهش حاضر، با هدف مستندسازی و معرفی روش ساخت و ویژگی هنر جوک سازی انجامشده است. نتایج حاصل از این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از گذشته در شیراز مرسوم بوده است و در حال حاضر نیز در شهر شیراز وجود دارد. در این تحقیق با در نظر گرفتن نقش و جایگاه هنر جوک سازی و پیشینه آن و مصاحبه با تنها سازنده این هنر بهعنوان نمونه مطالعاتی، هنر جوک سازی موردتحقیق و بررسی قرارگرفته است. روش تحقیق، از نوع مشاهده میدانی، کتابخانهای و اسنادی است. در نهایت سعی شده است تا با استناد به بررسیها و تحقیقات و همچنین با رجوع به منابع مستند، به معرفی و شناساندن این هنر و هنرمند آن پرداخته شود، همچنین با ثبت و مکتوب شدن آن، از نابودی و فراموشی این هنر، جلوگیری شود. در آخر راهکارهای لازم برای ترویج این هنر ارائه میگردد.
[1]. javak
خدیجه بوزرجمهری؛ مهدی معصومی جشنی؛ حسنعلی جهانتیغ
چکیده
دامداران در جوامع روستایی جهت پرورش و مدیریت امور دام فعالیتهای را به صورت مشترک انجام میدهند و تحقیقات حاکی از آن است که همیاری و همکاری بین دامداران و بویژه زنان روستایی نقش کلیدی را ایفا میکند. هدف از انجام تحقیق حاضر، شناخت دانش بومی و سنتهای محلی زنان روستایی ابونصر در تولید و مدیریت فرآوردههای دامی در شهرستان بوانات ...
بیشتر
دامداران در جوامع روستایی جهت پرورش و مدیریت امور دام فعالیتهای را به صورت مشترک انجام میدهند و تحقیقات حاکی از آن است که همیاری و همکاری بین دامداران و بویژه زنان روستایی نقش کلیدی را ایفا میکند. هدف از انجام تحقیق حاضر، شناخت دانش بومی و سنتهای محلی زنان روستایی ابونصر در تولید و مدیریت فرآوردههای دامی در شهرستان بوانات استان فارس است. روش تحقیق بر مبنای روشهای پیمایشی است و برای جمعآوری اطلاعات از تکنیکهای کیفی شامل مشاهده مستقیم، مشاهده مشارکتی و مصاحبه سازمان یافته استفاده شده است. جامعه آماری شامل 29 نفر زن روستایی دامدار ساکن در روستای ابونصر است که اطلاعات به شیوه کیفی جمع آوری و تحلیل شده است. نتایج تحقیق حاکی از وجود دانش بومی و سنتهای محلی غنی در بین زنان روستای منطقه است که ناشی از وجود نظام سنتی شیردوشی (دون) و مکانیسم مدیریت شیر و فراوردههای لبنی است. نظام دون یک نهاد اجتماعی سنتی برای اعضایی است که به صورت مشارکتی در تولید فراوردههای دامی فعالیت میکنند. این نظام سنتی در ایجاد پیوند اجتماعی قوی بین زنان دامدار موثر بوده و علاوه بر ایجاد تسهیلات در فرایند تولید و مدیریت فراوردههای لبنی، در افزایش کیفی و کمی تولیدات دامی نیز تاثیر داشته است.