دانش بومی
فاطمه رودی؛ حسین راعی؛ اصغر محمد مرادی
چکیده
تنوع اقلیمی در استان مازندران موجب شکلگیری فضاهای مرتبط با تولید و بهرهبرداری از دام با ویژگیهای کالبدی و کارکردی متنوع شده است. گسنسره و تلار دو عنصر فضایی هستند که توسط جوامع محلی در کوهستان مازندران و در روستای انگهرود نور مورداستفاده قرارگرفتهاند. مسئله تحقیق نیاز به مستندسازی ویژگیهای معماری و فرهنگی این عناصر است. ...
بیشتر
تنوع اقلیمی در استان مازندران موجب شکلگیری فضاهای مرتبط با تولید و بهرهبرداری از دام با ویژگیهای کالبدی و کارکردی متنوع شده است. گسنسره و تلار دو عنصر فضایی هستند که توسط جوامع محلی در کوهستان مازندران و در روستای انگهرود نور مورداستفاده قرارگرفتهاند. مسئله تحقیق نیاز به مستندسازی ویژگیهای معماری و فرهنگی این عناصر است. عواملی چون مهاجرت و تغییر نظام سنتی دامداری به صنعتی موجب شده است که این میراث بومی در حال زوال و فراموشی قرار گیرد. هدف از این مقاله معرفی میراث بومی مرتبط با دامداری است و روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی است. نتایج تحقیق نشان میدهد که تلار نوع بومی ساختارهای سنتی مرتبط با دام در فصل زمستان است و گسنسره نیز برای دوشیدن شیر گوسفندان و محصولات لبنی در تابستان مورداستفاده قرار میگیرد. هریک از آنها دارای تنوع فضایی و معماری ویژه بر اساس عملکردشان هستند و دانش بومی مرتبط با سلامت دام، نظام اجتماعی ویژه و سنتهای فرهنگی مرتبط با تولید محصول و خوراک محلی نیز در آنها مستتر است. آنها بخشی از میراث شبانی و کشاورزی ایران محسوب میشوند و ارتباط معناداری با معیشت جغرافیایی و توسعه پایدار دارند.
دانش بومی
محمد افروغ
چکیده
دستبافتههای ایلی و عشایری، بخشی از نظام بافندگی و نمودی برجسته از هنرهای بومی این قشر است که در ساحت هنری و تجسمی، قابل توجه است. در این میان، دستبافتههای کرمانجی در شمال خراسان بخشی از این نظام است که در بُعد زیباشناختی(طرح و نقش و رنگ)، از ظرفیت و قابلیتهای دیداری(بصری) برخوردار است. از اینرو، فرآیند آراستن متن دستبافتهها ...
بیشتر
دستبافتههای ایلی و عشایری، بخشی از نظام بافندگی و نمودی برجسته از هنرهای بومی این قشر است که در ساحت هنری و تجسمی، قابل توجه است. در این میان، دستبافتههای کرمانجی در شمال خراسان بخشی از این نظام است که در بُعد زیباشناختی(طرح و نقش و رنگ)، از ظرفیت و قابلیتهای دیداری(بصری) برخوردار است. از اینرو، فرآیند آراستن متن دستبافتهها در پرتو مفهوم سادهبافی، ذهنیبافی، به سامان میرسد و دستآورد آن شکلگیری نقوشی است با ماهیت هندسی و شکسته. بهواسطه نوع و ریخت نقش، سبک و قالب بیانی از اشکال و فرمها بهوجود میآید که از منظر تجسمی و دیداری میتوان آنها را در دو سبک انتزاعی و تجریدی، تعریف نمود. این رهیافت برای تمامی نقوش دستبافتههای عشایری قابل تبیین است. از این رهگذر، پرسش مطروحه این است که انواع نقوش دستبافتههای کرمانج کدام است و ویژگیهای شاخص و معیارهای اطلاق سبکهای انتزاعی و تجریدی به نقشها و طرحهای مذکور چیست؟ شناسایی، طبقهبندی و تحلیل انواع نقوش انتزاعی و تجریدی در دستبافتههای کرمانج، هدف این پژوهش است. تحقیق پیش رو از نوع کیفی و توسعهای و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. همچنین شیوه گردآوری دادهها از نوع کتابخانهای است. تحقیق پیش رو از نوع کیفی و توسعهای و روش تحقیق
دانش بومی
حسین راعی
چکیده
معیشت ایرانیان در طول تاریخ با کشاورزی و مزرعهداری گرهخورده بود و زمینداران بزرگ و اربابان از طبقه نجبا و طبقات بالای اجتماعی محسوب میشدند. منابع، اسناد تاریخی و باستانشناختی وجود دارند که آثار مرتبط به میراث کشاورزی در پهنه فرهنگی ایران را نشان میدهند. تعدادی از آنها مربوط به مزارعی هستند که از قرون اولیه اسلامی تا دوره ...
بیشتر
معیشت ایرانیان در طول تاریخ با کشاورزی و مزرعهداری گرهخورده بود و زمینداران بزرگ و اربابان از طبقه نجبا و طبقات بالای اجتماعی محسوب میشدند. منابع، اسناد تاریخی و باستانشناختی وجود دارند که آثار مرتبط به میراث کشاورزی در پهنه فرهنگی ایران را نشان میدهند. تعدادی از آنها مربوط به مزارعی هستند که از قرون اولیه اسلامی تا دوره پهلوی شکل گرفتند و قرنها مورد بهرهبرداری اقتصادی و معیشتی قرار داشتند. آنها دارای 4 نوع نظام مالکیتی وقفی، اربابی، دولتی و شاهی بودند و سپس تعدادی از آنها در دوره قاجار و پهلوی تحت مالکیت اربابی قرارگرفتند. این نوع از مالکیت در مواجهه با تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در این دوران و پس از آن موجب ایجاد تغییرات کالبدی و کارکردی در مزارع تاریخی شده و هویت و اصالت آنها را دچار چالش کرده است.مسئله اصلی مقاله نیاز به شناخت عمیقتر درباره ارتباط بین مالکیت اربابی و زیستِ مزارع ایرانی در دوره قاجار و پهلوی است. این منظور با معرفی عوامل تأثیرگذار برآن از طریق رهیافت تفسیری و راهبرد تفسیری تاریخی انجام خواهد شد.
دانش بومی
ابراهیم اخلاصی؛ امیر نعمتی
چکیده
گرایش به سنتهای درمانی دگرپزشکی، در مقام ارتقاء سلامت، پیشگیری و درمان بیماری مورد اقبال اقشار زیادی از کنشگران اجتماعی واقعشده است. هدف پژوهش شناسایی زمینههای ناظر بر گرایش به سنتهای درمانی دگرپزشکی و مطالعه تجربهزیسته شهروندان تهرانی از مصرف رویکردها و رویههای سنتهای درمانی دگرپزشکی است. دادهیابی از طریق مصاحبه ...
بیشتر
گرایش به سنتهای درمانی دگرپزشکی، در مقام ارتقاء سلامت، پیشگیری و درمان بیماری مورد اقبال اقشار زیادی از کنشگران اجتماعی واقعشده است. هدف پژوهش شناسایی زمینههای ناظر بر گرایش به سنتهای درمانی دگرپزشکی و مطالعه تجربهزیسته شهروندان تهرانی از مصرف رویکردها و رویههای سنتهای درمانی دگرپزشکی است. دادهیابی از طریق مصاحبه نیمه-ساختاریافته با 30 نفر از مراجعهکنندگان به مراکز دگرپزشکی شهر تهران، انجام پذیرفت. کاوش در تجربیات برمبنای روش کلایزی بود. چیستی زمینههای گرایش به سنت-های درمانی دگرپزشکی، ذیل مضامین «استیلای برساختهای اعتبارزدا از زیستپزشکی»، «مطالبه دگرطبیِ منبعث از فراگیری کرونا»، و «همبودهپنداری پنهان زیستپزشکی با اقتصاد و سیاست»، و کشف وجوه سازنده تجربهزیسته بهرهمندی از خدمات درمانی دگرپزشکی، با استعانت از مضامین «پیشگیری و درمان در قامت سبک زندگی»، «درمان کاربردی در معیت امر آلی و طبیعی»، «نامطلوبانگاری متکثرالوجه زیستپزشکی»، و «هویتآفرینی مؤثر مبتنی بر خودتحققی» پاسخ داده شد.آگاهیدهندگان پژوهش مزید بر مخالفت با پارهای گفتارها و کردارهای سنت دگرپزشکی، همزمان، امتناع از تمسک محض به تبلیغات، و دوری جستن از مصادره به مطلوبِ عوامانه باورهای دینی و پنداشتهای سنتی، و علمیتر شدن مناسبات پیشگیری، تشخیص، و درمان بیماری، و همچنین، بسط حرفهایگری در میان کارگزاران تخصصی را از مدخلهای اصلی بازتولید سنتهای دگرپزشکی، مزید بر گفتمان زیستپزشکی، میدانند.
دانش بومی
مهجبین ردایی؛ اسماعیل صالحی
چکیده
سیماهای فرهنگی که ثمره تغییرات متنوع و متأثر از تحولات و بحران های ناشی از فرایندهای طبیعی یا انسانی هستند، می توانند مرجعی ارزشمند برای یادگیری، تصمیم گیری و برنامه ریزی در مواجهه با تغییرات در دنیای معاصر باشند. هدف مطالعه، طراحی مدل مفهومی تداوم فرایند تکاملی سیمای فرهنگی در مواجهه با تغییرات اقلیمی با استفاده از روش ...
بیشتر
سیماهای فرهنگی که ثمره تغییرات متنوع و متأثر از تحولات و بحران های ناشی از فرایندهای طبیعی یا انسانی هستند، می توانند مرجعی ارزشمند برای یادگیری، تصمیم گیری و برنامه ریزی در مواجهه با تغییرات در دنیای معاصر باشند. هدف مطالعه، طراحی مدل مفهومی تداوم فرایند تکاملی سیمای فرهنگی در مواجهه با تغییرات اقلیمی با استفاده از روش گراندد تئوری انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند با 30 نمونه، جمع آوری دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام گرفت. در پی تبیین مفهوم سیمای فرهنگی و تحلیل سیر تکاملی آن مبتنی بر نظریه ساخت یابی، اکولوژی سیمای سرزمین و تغییر، نتایج مطالعه نشان داد که تداوم تکامل سیماهای فرهنگی در برابر تنشهای محیطی از جمله تغییرات اقلیمی، مستلزم کشف و یادآوری تجربههای زیسته در طول لحظات تغییر، یادگیری و بهره گیری از رویکردهای کاهش اثرات، سازگاری با تغییرات و در نهایت رویکرد ارزشآفرین و بازآرا است. کاربست این مدل در تدوین راهبردها در مقیاسهای زمانی- مکانی می تواند نه تنها منجر به ارتقاء تاب آوری اقلیمی سیماهای فرهنگی شود، بلکه تداومی در سیر تکامل را رقم می زند.
دانش بومی
مریم محمدی؛ رضا رحیم نیا؛ امیر محمد معززی مهر طهران
چکیده
میراث فرهنگی ناملموس پلی است که گذشته را به حال و حال را به آینده پیوند میدهد. توجه به میراث ناملموس هر قوم و ملتی در کنار میراث فرهنگی ملموسشان و حفظ آنها، امروزه بیشاز پیش اهمیت پیدا کرده است. میراث ناملموس گرگان نیز از دیرباز تا به امروز با جریان داشتن در کانونهای محلهای و شهری گرگان، یعنی تکایای شهر، هویتبخشی، پویایی و ...
بیشتر
میراث فرهنگی ناملموس پلی است که گذشته را به حال و حال را به آینده پیوند میدهد. توجه به میراث ناملموس هر قوم و ملتی در کنار میراث فرهنگی ملموسشان و حفظ آنها، امروزه بیشاز پیش اهمیت پیدا کرده است. میراث ناملموس گرگان نیز از دیرباز تا به امروز با جریان داشتن در کانونهای محلهای و شهری گرگان، یعنی تکایای شهر، هویتبخشی، پویایی و سرزندگی بافت تاریخی گرگان را به ارمغان آورده است. مقاله حاضر با هدف «معرفی و مستند ساختن میراث ناملموس و فرهنگ زنده زیست بوم گرگان در ارتباط با کانونهای شهری و محلهای شهر (تکایا)»، متکی بر اسناد مکتوب و شفاهی، از مسیر مطالعه اسنادی و مصاحبه، به ثبت و معرفی این میراث همواره در خطر فراموشی گرگان پرداخته است. مطالعهای که نشان میدهد، برخی از این مواریث همچنان پویا (مانند توقبندان، حلیمپزی، صبح روسیاه و شام غریبان، اطعام دهی)، تعدادی از آنها دستخوش تغییر (مانند دستهگردانی، پامنبری، دستهچوبی) و بخشی از آنها (مانند تعزیه زنان (رسم گفتگو) و اسکان فقرا) نیز به دست فراموشی سپرده شدهاند. با توجه به رابطه همبسته میان کالبد تکایا و میراث ناملموس شهر، این رابطه دوگانه خود موجبات حفاظت بهتر را فراهم آورده است.
دانش بومی
زهرا تقدس نژاد؛ ابوالفضل داودی رکن آبادی؛ محمدرضا شریف زاده
چکیده
پارچهبافی در عصر صفوی به عنوان یکی از مشاغل مهم نقش بسزایی در اقتصاد، فرهنگ و شرایط اجتماعی جامعه ایران داشت. به دلیل حمایت دربار و حکام از آن، این پیشه با رشد و پیشرفت چشمگیری رو به رو شد. گسترش کارگاههای پارچهبافی حکومتی و گرد آوردن هنرمندان در این کارگاهها سبب گردید تا منسوجات ارزندهای از این دوره به یادگار بماند. این منسوجات ...
بیشتر
پارچهبافی در عصر صفوی به عنوان یکی از مشاغل مهم نقش بسزایی در اقتصاد، فرهنگ و شرایط اجتماعی جامعه ایران داشت. به دلیل حمایت دربار و حکام از آن، این پیشه با رشد و پیشرفت چشمگیری رو به رو شد. گسترش کارگاههای پارچهبافی حکومتی و گرد آوردن هنرمندان در این کارگاهها سبب گردید تا منسوجات ارزندهای از این دوره به یادگار بماند. این منسوجات اغلب برای تامین لباس درباریان، پردههای فاخر و روپوش مقابر سلطنتی بهکار میرفت. منسوجاتی که به نظر میرسد امروزه دانش بافتآنها مغفول مانده و پس از عصر صفوی به دست فراموشی سپرده شده است. بر این اساس، هدف این پژوهش بر شناسایی روش بافت یک نمونه پارچههای دوره صفوی که در موزه متروپولیتن نگهداری میشود، معطوف گشته است. تا شیوه بافت این پارچه را مورد تحلیل فنی دقیق و موشکافانه نماید. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانهای و میدانی بوده است. برای نیل به این مقصود به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده است.یافتههای این پژوهش نشان میدهندکه در این پارچه برای اجرای نقش پارچه شاهزاده و اسیر لزوماً در شیوه بافت از نوع اطلسی ـ دارایی استفاده شده است و شیوه اجرای نقش نیز به صورت قطاری(راپرت 1/2 عرضی چرخان) است.
دانش بومی
آمنه مافی تبار
چکیده
منسوجات در عصر قاجار همچون هر دورة دیگر، کاربرد گستردهای در زندگی روزمرة مردم داشتهاند. هدف این پژوهش، بازیابی انواع کاربرد پارچه درخوان و مطبخ قاجاری در مرتبة اول و شناخت چگونگی شیوههای تزیین و تکمیل آنها در مرتبة دوم است. با این حساب مقالة حاضر در پی پاسخ به این پرسش است: چگونه میتوان با استفاده از آرشیو دیجیتالی دانشگاه هاروارد، ...
بیشتر
منسوجات در عصر قاجار همچون هر دورة دیگر، کاربرد گستردهای در زندگی روزمرة مردم داشتهاند. هدف این پژوهش، بازیابی انواع کاربرد پارچه درخوان و مطبخ قاجاری در مرتبة اول و شناخت چگونگی شیوههای تزیین و تکمیل آنها در مرتبة دوم است. با این حساب مقالة حاضر در پی پاسخ به این پرسش است: چگونه میتوان با استفاده از آرشیو دیجیتالی دانشگاه هاروارد، نسبت به بازیابی و تحلیل قطعات پارچهای کاربردی در خوان و مطبخ قاجار اقدام نمود؟ این پژوهش تاریخی، با اتکا بر شیوة توصیفی ـ تحلیلی نسبت به نمونهگیری هدفمند از منسوجات قاجاری با کاربرد در آمادهسازی خوراک و ضیافت آن اقدام کرد و نتیجه نشان داد: پارچه، نقش مؤثری در نگهداری وسایل مربوط به خوراک و پذیرایی آن دوره داشت که در بیشتر موارد با رودوزی زینت میشد. در معدود مواردی همچون سفره و دستارخوان، چاپ قلمکار بسیار کارآمد نشان میداد. هرچند ممکن بود در مصارف آشپزخانهای از پارچههای منقوش مبتنی بر شیوههای بافت، استفاده شود اما کاربرد گستردة روشهای تزیینی تکمیلی بهویژه سوزندوزی و در مرتبة بعد چاپ قلمکار احتمالاً از ابعاد کوچک اکثر این قطعات، جلوة تزیینی و نمایشی آنها در ملاء عام و چهبسا پنهان داشتن کهنگی پارچة مصرفی در برخی نمونه-ها نشأت میگرفته است.
دانش بومی
عاطفه فاضل؛ مهدی رازانی
چکیده
تحقیق حاضر باهدف بازسازی فناوری ساخت سفال نقش کنده نوع آقکند به روش تجربی تحلیلی به بررسی سفال نقش کنده قرون میانی دوره اسلامی می پردازد. براساس مطالعات اسنادی -کتابخانهای و تحلیلی بر مبنای مطالعه برروی نمونههای بدست آمده ازسفال معروف به نوع آقکند برای پاسخگویی به سؤالاتی ازجمله 1-فرآیند شکل گیری و تحولات سفال نقش کنده تا دوران ...
بیشتر
تحقیق حاضر باهدف بازسازی فناوری ساخت سفال نقش کنده نوع آقکند به روش تجربی تحلیلی به بررسی سفال نقش کنده قرون میانی دوره اسلامی می پردازد. براساس مطالعات اسنادی -کتابخانهای و تحلیلی بر مبنای مطالعه برروی نمونههای بدست آمده ازسفال معروف به نوع آقکند برای پاسخگویی به سؤالاتی ازجمله 1-فرآیند شکل گیری و تحولات سفال نقش کنده تا دوران اوج آن به چه صورت بوده است؟ 2-باتوجه به مطالعه نمونه هاودر رابطه بافرایند فنی سفال نقش کنده نوع آقکند چگونه میتوان مراحل ساخت آن را احیا نمود؟ اقدام شده است. درهمین راستاتاریخچه و فنون سفال نقش کنده وتحولات آن درایران، مراحل ساخت سفال نقشکنده، با تأکید بر پانزده نمونه از سفال نوع آقکندصورت گرفته است. از آزمایشهای تجربی جهت نمونهسازی و آزمون بدنهی سفال و لعاب، براساس مشاهدات مجموعه سفالهای آقکندوهمچنین تحلیل مطالعات در رابطه باروش ساخت و لعاب مصرفی استفاده شده است. در بخش بازسازی، مرحلهی ساخت مجدد بدنه، گلابه و لعابها مورد آزمایش و تحلیل قرارگرفته است. نتایج نشان دادبادر نظر گرفتن مواردی از قبیل هماهنگی بدنه رسی، هماهنگی گلابه سفید با لعاب رنگی و هماهنگی لعاب رنگی با پوشش لعاب شفاف بر بدنه وکنترل فرمول و مقادیرمواد، میتوان لعاب موردنظر را بازسازی نمود.
دانش بومی
سامرا سلیم پور؛ امیر انوری مقدم
چکیده
ریسندگی و بافندگی سنّتی در پی اغنای نیازهای اقلیمی، مادی و معنوی اقوام مختلف شکل گرفته است. عموماً منابع طبیعی هر منطقه به عنوان مواد اولیه بومآورد اولین گزینه جهت تولید دستبافتهها انتخاب میشوند. پژوهش پیشرو، به معرفی یک منبع گیاهی ارزشمند با نام «پنبه ملّه» که در ناحیه خُوسفِ خراسان جنوبی احیا و بازکشت شده است، میپردازد. ...
بیشتر
ریسندگی و بافندگی سنّتی در پی اغنای نیازهای اقلیمی، مادی و معنوی اقوام مختلف شکل گرفته است. عموماً منابع طبیعی هر منطقه به عنوان مواد اولیه بومآورد اولین گزینه جهت تولید دستبافتهها انتخاب میشوند. پژوهش پیشرو، به معرفی یک منبع گیاهی ارزشمند با نام «پنبه ملّه» که در ناحیه خُوسفِ خراسان جنوبی احیا و بازکشت شده است، میپردازد. پنبه مَلّه نوعی پنبه قهوهای رنگ و نرم و لطیف است که به دلیل خاصیت گرمابخشی در موسم سرما از سوی ساکنان محلّی «خوشیُمن و مقدّس» شمرده میشود. هدف این نوشتار حفظ میراث فرهنگی ناملموس «شیوه کشت، ریسندگی و بافندگی سنّتی پنبه مَلّه» است. مهمترین پرسش این پژوهش آنست که چه تفاوت ساختاری مابین پنبه ملّه و سفید وجود دارد؟ جهت یافتن پاسخی شایسته به پرسش مذکور از آنالیزهای متداول شناسایی FTIR و XRD استفاده شده است. روش پژوهش نیز به شیوه مطالعات میدانی، مصاحبه با افراد خبره و گردآوری اطلاعات بر اساس کتب و مستندات کتابخانهای است. نتایج نشان میدهند که شیوه کشت پنبه ملّه مشابه پنبه سفید است، اما به دلیل داشتن درصد الیاف کوتاه بیشتر امکان ریسندگی و بافندگی آن به روش کاملاً دستی و سنّتی امکانپذیر است.
دانش بومی
شیما دولابی؛ محمدنبی سلیم
چکیده
محدوده این پژوهش بررسی سازه ای برخوردار از موقعیت پدافندی و جایگاه ژئواستراتژیک در ایران است که با مولفه های ویژه خود چون: توان دفاعی، جغرافیای بازدارنده، اشراف محیطی و اتصال گذرگاهی، نقش مهمی در پدافندغیرعامل سکونتگاه های انسانی داشته است. قلعه باستانی طزره دامغان یکی از بناها و شبکه های پیشگیرانه پدافندی ایران است که ناشناخته ...
بیشتر
محدوده این پژوهش بررسی سازه ای برخوردار از موقعیت پدافندی و جایگاه ژئواستراتژیک در ایران است که با مولفه های ویژه خود چون: توان دفاعی، جغرافیای بازدارنده، اشراف محیطی و اتصال گذرگاهی، نقش مهمی در پدافندغیرعامل سکونتگاه های انسانی داشته است. قلعه باستانی طزره دامغان یکی از بناها و شبکه های پیشگیرانه پدافندی ایران است که ناشناخته باقی مانده است. این قلعه در پیوست با تحولات تاریخی و جغرافیایی، مانع آسیب پذیری جامعه انسانی و موجد تقویت امنیت محلی بوده است.هدف این تحقیق، با استفاده از روش مشاهدات میدانی و مطالعات تحلیلی، موقعیت سنجی و تفسیر مبانی پدافندی قلعه طزره دامغان و جهات اهمیت پدافند غیرعامل آن است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارند که ویژگی چند وجهی و تدافعی این دژ ، آن را از جنبه عناصر پدافند غیرعامل مانند: مکان یابی جغرافیایی، پوشش و پنهان سازی تاسیسات، موانع تراشی و بهره مندی از دیواره های حفاظتی حائز اهمیت نموده است. به نحوی که لایه بندی دفاعی و تدابیر پدافندی، مکانیت قلعه را در موقعیتی برتر قرار داده است
دانش بومی
مهشید ردائی؛ پریسا هاشم پور؛ فرهاد احمد نژاد؛ حامد بیتی
چکیده
بناهای تاریخی ایرانی جلوههایی از جهانبینی و ساختار فرهنگی- اجتماعی- بوم شناختی است که مبتنی بر مفاهیم، اصول، ارزشهای بومی، به تأمین نیازهای زمانی و مکانی کاربرانش همت گماشته است. دوری تاریخی روزگار معاصر از سیر تکامل دستاوردهای پیشکسوتان معماری و بعضاً تقلید سطحی از شکل و ظاهرگذشته معماری، بسیاری از معماران زمان حال را با ...
بیشتر
بناهای تاریخی ایرانی جلوههایی از جهانبینی و ساختار فرهنگی- اجتماعی- بوم شناختی است که مبتنی بر مفاهیم، اصول، ارزشهای بومی، به تأمین نیازهای زمانی و مکانی کاربرانش همت گماشته است. دوری تاریخی روزگار معاصر از سیر تکامل دستاوردهای پیشکسوتان معماری و بعضاً تقلید سطحی از شکل و ظاهرگذشته معماری، بسیاری از معماران زمان حال را با دغدغه شکلگیری اثر معماری مواجه نموده است. سوال پژوهش این است که ویژگیهای کالبدی فضایی ساختمانهای مسکونی از منظر تحقق ارزشهای بومی در طی گذشت زمان چه تغییری کرده است؟ پژوهش حاضر، مطالعه توصیفی- تحلیلی با هدف تبیین جایگاه ارزشهای بومی در معماری ایرانی، به واکاوی تغییرات کالبدی فضایی ساختمانهای مسکونی از منظر تحقق ارزشهای بومی در گذشت زمان میپردازد. مقایسه نمونههای مطالعاتی، مبتنی بر معیارهای 4 گانه انجام گرفت. نتایج بر این مهم تأکید دارد که با بازشناسی ارزشهای بومی خانههای تاریخی و واکاوی تغییرات کالبدی فضایی ساختمانهای مسکونی از منظر ارزشهای بومی در طی گذشت زمان میتوان ساختمانهای مسکونی زمان حال را همگام با ارزشهای بومی شکل داد.
دانش بومی
عمار احمدی؛ وحید رشیدوش؛ یعقوب شربتیان؛ علی باصری؛ محمدهادی منصور لکورج
چکیده
هدف اصلی این مقاله پژوهشی بازشناخت دانش بومی طب سنتی در باورهای مردم خاصه زنان روستایی آللی مشکین شهر میباشد. روش به کار رفته در این پژوهش روش تجزیه و تحلیل همزمان مالینوفسکی میباشد که مصاحبههای روایی متن را با تکیه بر روش هرمنوتیک تحلیل و تفسیر میکند به عبارتی این روایتها، اسناد گفتاری دادهها هستند که به روش هرمنوتیک به ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله پژوهشی بازشناخت دانش بومی طب سنتی در باورهای مردم خاصه زنان روستایی آللی مشکین شهر میباشد. روش به کار رفته در این پژوهش روش تجزیه و تحلیل همزمان مالینوفسکی میباشد که مصاحبههای روایی متن را با تکیه بر روش هرمنوتیک تحلیل و تفسیر میکند به عبارتی این روایتها، اسناد گفتاری دادهها هستند که به روش هرمنوتیک به تحلیل و تفسیر مردمشناختی آنها میپردازیم. ابتکار و نوآوری این مقاله پژوهشی در کمیاب بودن آن است به عبارتی کمبود اثر پژوهشی در حوزه دانش بومی طب سنتی در جامعه روستایی ایران دغدغه اساسی این تیم پژوهشی است. نتیجه این پژوهش توسعه صنعت طب سنتی در ساختار دانش بومی آن برای کمک به مسئله گردشگری و جذب توریسم به مناطق روستایی خصوصاً روستای آللی مشکین شهر است. رسیدن به سود اقتصادی و رفاه اجتماعی خانوادههای روستایی مسئله مهم دیگری است که میتواند تأثیرش را در زندگی اجتماعی مردم این روستا نشان دهد.
دانش بومی
آزیتا بلالی اسکویی؛ یحیی جمالی؛ المیرا کریمی پور؛ جواد خیری
چکیده
جهتگیری معماری، گاه یک انتخاب، گاه اجبار و گاه به عنوان یک راهحل، ناشی از عواملی است که معمار سنتی توانایی تغییر مکانشان را نداشته و با جهتگیری، تمایل خویش ناشی از عوامل متفاوت را جهت حلمسئله از طریق سلسلهمراتب دسترسی در سازماندهیفضایی، نشانداده است. ورودی بعنوان عضوی مهم در نظام سلسله مراتبی، به عنوان شروع کننده و حلقه ...
بیشتر
جهتگیری معماری، گاه یک انتخاب، گاه اجبار و گاه به عنوان یک راهحل، ناشی از عواملی است که معمار سنتی توانایی تغییر مکانشان را نداشته و با جهتگیری، تمایل خویش ناشی از عوامل متفاوت را جهت حلمسئله از طریق سلسلهمراتب دسترسی در سازماندهیفضایی، نشانداده است. ورودی بعنوان عضوی مهم در نظام سلسله مراتبی، به عنوان شروع کننده و حلقه اتصال فضاها، میتواند بر جهتگیری خانههای بومی اثرگذار باشد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف تبیین ارتباط میان جهتگیری خانههای قاجاری تبریز و سازمانفضایی آنها از منظر نظام ورودی انجام گرفته است. طی بررسیها، هدف از طراحی ورودی، هدفمندبودن مسیر دسترسی به حیاط بود و دستگاه ورودی نقش بسزایی در جهتگیری دارد؛ بدینصورت که با وجود تعدد ورودی که هرکدام، امکان تقسیم خانه به یک بخش مجزا را دارند و هر بخش میتواند جهتگیری و محور خاص خود را داشته باشد. نظام فضایی هر بخش بر عهده حیاط (در ورودیهای حیاط بیرونی) و تالار (در ورودیهای سایر جبههها) است که با گذشت زمان و نزدیکشدن به انتهای دوره قاجار و توسعهعمودی خانهها، این نقش از تالار به سرسرا محول شده است. همچنین سازماندهی با سرسرا بر خلاف سازماندهی با تالار، موجب کاهش استقلال و افزایش انعطافپذیری فضاها شده است.
دانش بومی
احمد سهرابی نیا؛ مجید منتظر ظهوری
چکیده
مالکیت اراضی، نظام ارباب – رعیتی و تقسیم محصولات کشاورزی داستانی به درازای تاریخ ایران زمین دارد. سیستم زراعی کشور از واگذاری و تقسیم اراضی تا سه مرحله کاشت، داشت و برداشت و نظام تقسیم محصولات و اخذ مالیات، نیازمند یک چرخه منظم نظارت و ثبت و ضبط در مناطق مختلف بوده است. در پژوهش حاضر ضمن بررسی روند زمینداری از ورود اسلام تا دوران ...
بیشتر
مالکیت اراضی، نظام ارباب – رعیتی و تقسیم محصولات کشاورزی داستانی به درازای تاریخ ایران زمین دارد. سیستم زراعی کشور از واگذاری و تقسیم اراضی تا سه مرحله کاشت، داشت و برداشت و نظام تقسیم محصولات و اخذ مالیات، نیازمند یک چرخه منظم نظارت و ثبت و ضبط در مناطق مختلف بوده است. در پژوهش حاضر ضمن بررسی روند زمینداری از ورود اسلام تا دوران قاجار، به بررسی دو مهر چوبی، که برای نشانه گذاری خرمنهای گندم و جُوی حاصل از زراعت زمینها استفاده میشده است، پرداخته میشود. در این مقاله، از مطالعات میدانی (مشاهده و مصاحبه) و مطالعات کتابخانهای بر پایه توصیف و تحلیل به منظور بررسی نوع مالکیت زمینها و نظامهای زراعت در منطقه مورد مطالعه و این دو مهرخرمن بهرهگیری شده است. در این پژوهش ما بر آنیم تا ماهیت و کارکرد اینگونه مهرها را در بافت اقتصادی-اجتماعی و چرخه زراعت در روستای اسفندان و شهر کمیجان بررسی نماییم. همچنین سعی می گردد هویت و ماهیت این مهرها که توسط چه کسانی و در چه مواردی استفاده میشدند، مشخص گردد. از طرف دیگر ضمن توصیف ساختار مهرها به این مهم پرداخته خواهد شد که فرم، جنس، نقوش و عبارات بکار رفته بر روی آنها چه بوده است.
دانش بومی
سهیلا یوسف وند؛ ابوالفضل شریفیان؛ حمیدرضا قطب الدینی
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی دانش دامداران شهرستان درهشهر استان ایلام در خصوص دو گونه گیاهی گل میمونی سازوئی و گاوزبان بود. بدین منظور از روشهای مشاهده میدانی، مصاحبه نیمهساختارمند و بازخورد جامعه با 57 دامدار باتجربه و آگاه دارای پروانه چرایی استفاده شد. نتایج نشان داد که دامداران از دانش عمیقی در خصوص جنبههای مختلف دو گیاه برخوردار ...
بیشتر
هدف مطالعه حاضر بررسی دانش دامداران شهرستان درهشهر استان ایلام در خصوص دو گونه گیاهی گل میمونی سازوئی و گاوزبان بود. بدین منظور از روشهای مشاهده میدانی، مصاحبه نیمهساختارمند و بازخورد جامعه با 57 دامدار باتجربه و آگاه دارای پروانه چرایی استفاده شد. نتایج نشان داد که دامداران از دانش عمیقی در خصوص جنبههای مختلف دو گیاه برخوردار بودند. این دانش دربردارنده تشریح خصوصیات مورفولوژیکی و گیاهشناسی، فنولوژی، زیستگاه شامل پراکنش جغرافیایی، خصوصیات اکولوژیکی و گونههای گیاهی همراه، خصوصیات علوفهای، نحوه برداشت گیاه، خواص درمانی و عوارض جانبی بود. نتایج مطالعه نشان داد اصلیترین خواص داروشناسی گونه گل میمونی سازوئی بر مبنای دانش سنتی دامداران در درمان سوختگی، رفع عفونت داخلی اندام تناسلی زنان و رفع عفونت به طور کلی و درمان جوش بود. این خواص برای گونه گاوزبان شامل اثر آرامبخشی و کاهش استرس و افسردگی بود. همچنین نتایج فرسایش دانش سنتی گیاهان دارویی ناشی از فوت سالخوردگان با تجربه در زمینه گیاهان دارویی و عدم علاقمندی نسل جدید به دانش سنتی را نشان داد. نوآوری این مطالعه در بررسی عمیق دانش سنتی دامداران در رابطه با ابعاد مختلف اتنوبوتانی در کنار خواص دارویی گیاهان است. دانش سنتی دامداران از ظرفیت بالایی در ترکیب با دانش مدرن برخوردار است.
دانش بومی
علی نقی گویا؛ حسین بارانی؛ احمد عابدی سروستانی
چکیده
دانش بومی ﺷﺘﺮداری در مناطق بیابانی ﯾﮑﯽ از آن ﻣﻘﻮله هایی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎوﺟﻮد ﻗﺪﻣﺖ و اﻧﺤﺼﺎرﺗﻘﺮﯾﺒﯽ آن در ﻣﻨﺎﻃﻘﯽ ﭼﻮن اﯾﺮان ﭼﻨﺪان ﮐﻪ باید ﺷﺎﯾـﺴﺘﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﻮردبررسی قرارنگرفته است. هدف این تحقیق شناسایی دانش بومی شترداری در قلمرو عشایر ایل کلکویی در دشت مسیله استان قم بوده که دارای سابقه دیرینه شترداری در این ...
بیشتر
دانش بومی ﺷﺘﺮداری در مناطق بیابانی ﯾﮑﯽ از آن ﻣﻘﻮله هایی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎوﺟﻮد ﻗﺪﻣﺖ و اﻧﺤﺼﺎرﺗﻘﺮﯾﺒﯽ آن در ﻣﻨﺎﻃﻘﯽ ﭼﻮن اﯾﺮان ﭼﻨﺪان ﮐﻪ باید ﺷﺎﯾـﺴﺘﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﻮردبررسی قرارنگرفته است. هدف این تحقیق شناسایی دانش بومی شترداری در قلمرو عشایر ایل کلکویی در دشت مسیله استان قم بوده که دارای سابقه دیرینه شترداری در این منطقه می باشند. شیوه دستیابی به داده ها به ﺻﻮرت ﻣﯿﺪاﻧﯽ با حضور مستمر بین عشایر ایل کلکویی به شیوه مصاحبه(پرسش و پاسخ)، مشاهده، فیلمبرداری و عکسبرداری طی سه سال صورت گرفته است همچنین علاوه بر مصاحبههای انفرادی با شترداران بومی و خبرگان عشایر به منظور گردآوری داده ها و آگاهی به دانش بومی شترداران از مصاحبه های گروهی نیز استفاده به عمل آمده است . اطلاعات براساس همگرایی و واگرایی طبقه بندی شده است یافته ها شامل دانش بومی مربوط به نامگذاری ، نشانه گذاری، جایگاه شتر، ویژگی شتر خوب و تولید مثل بین عشایر ایل کلکویی بوده است. نتایج تحقیق در قلمرو عشایر ایل کلکوئی نشان داد ایشان در امر شترداری از دانش بومی و تجربه شغلی گسترده ای برخوردارند .
دانش بومی
فاطمه میرزایی؛ آمنه مافی تبار
چکیده
سوزندوزی بلوچ، صورت برجستهای از هنرهای سنتی است که با استان سیستان و بلوچستان، بهویژه نواحی سرحد و مکران تناسب پیدا میکند. هدف این مقاله، طبقهبندی نقوش اصیل و پرکاربرد در بلوچیدوزی جهت دستیافتن به معانی نمادین آنهاست. بدین قیاس پرسش آن است: چگونه میتوان با نظر به اسلوب هنرهای سنتی، نسبت به تحلیل و طبقهبندی موضوعی نقش ...
بیشتر
سوزندوزی بلوچ، صورت برجستهای از هنرهای سنتی است که با استان سیستان و بلوچستان، بهویژه نواحی سرحد و مکران تناسب پیدا میکند. هدف این مقاله، طبقهبندی نقوش اصیل و پرکاربرد در بلوچیدوزی جهت دستیافتن به معانی نمادین آنهاست. بدین قیاس پرسش آن است: چگونه میتوان با نظر به اسلوب هنرهای سنتی، نسبت به تحلیل و طبقهبندی موضوعی نقش در سوزندوزی بلوچ اقدام نمود؟ با این نگاه، پژوهش پیشرو به شیوة توصیفی ـ تحلیلی و با نظر به اطلاعات میدانی (مبتنی بر مشاهده و مصاحبه) و البته مطالعات اسنادی (فیشبرداری و تصویرخوانی) به شیوة نمونهگیری احتمالی از نقوش سوزندوزی بلوچ شکل گرفت و تحلیل دادهها بر مبنای طبقهبندی موضوعیِ برآمده از اسلوب هنرهای سنتی دنبال شد. نتیجة پژوهش در چهل و چهار نقش نشان داد: نقوش سوزندوزی بلوچ بر مبنای طبقه-بندی موضوعی هنرهای سنتی ایران قابل تقسیم هستند. نقوشی که در عین حال که اغلب به صورت تجریدی و با اشکال شکسته و هندسی تصویر میشوند، بر صور و اجزاء انسانی، جانوری، گیاهی و جمادی همچون زیورآلات، اشیاء مصرفی زندگی و مکانها دلالت میکنند و واقعیت زندگی مردم بلوچ، اعتقادات و باورهای ایشان را به تصویر درمیآورند.
دانش بومی
مژگان خانمرادی؛ ناهید عزیزی
چکیده
دشت بیستون در غرب ایران قرار دارد. انسان از دیرباز با شناخت محیط پیرامون و بهرهمندی از پتانسیلهای موجود در فراهم ساختن بستر مناسبی برای استقرار و معیشت در این منطقه کوشیده است که نمونه بارز آن زاغههای دستکند است. این آثار در روستاهای زیادی همانند ظلم آباد سفلی، باقرآباد، چشمه کبود، کوری زاغه، زالوآو و محوطه تاریخی بیستون شناسایی ...
بیشتر
دشت بیستون در غرب ایران قرار دارد. انسان از دیرباز با شناخت محیط پیرامون و بهرهمندی از پتانسیلهای موجود در فراهم ساختن بستر مناسبی برای استقرار و معیشت در این منطقه کوشیده است که نمونه بارز آن زاغههای دستکند است. این آثار در روستاهای زیادی همانند ظلم آباد سفلی، باقرآباد، چشمه کبود، کوری زاغه، زالوآو و محوطه تاریخی بیستون شناسایی شده است. سوال اینجاست که در دشت بیستون ساخت زاغههای دستکند در کدام دوره آغاز شده و کاربرد آنها تا زمانی تداوم داشته است؟ اجزای سازنده و ساختار معماری این دستکندها چگونه بوده است؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی است و روش تحقیق براساس فعالیتهای میدانی و مطالعـات کتابخانـهای استوار است. هدف از پژوهش، معرفی و بررسی دستکندهای دشت بیستون، شناخت دانش بومی و آخرین حلقه تاریخ معماری سنتی در منطقه است. در دوره قاجار و پهلوی ساخت زاغه دستکند در پیوند با بافت روستا عمومیت داشته است. این فضاهای زیرزمینی با پلانی مشابه دارای فضاهایی ورودی (راهَنگ)، فضای مرکزی (راسا)، فضاهای جانبی (چَپَک) و هواکش بوده و در پاییز تا اوایل بهار برای نگهداری دام مورد استفاده قرار میگرفت. وسعت و تعداد فضاها به وضعیت اقتصادی، شرایط توپوگرافی، نوع خاک و همجواری با فضاهای دیگر بستگی داشت.
دانش بومی
میلاد پرنیانی؛ جمشید قشنگ
چکیده
کاریزهای خراسان محرک دو شاخصه مهم فرهنگی-اجتماعی بودند: دانش و سبک زندگی. دانش کاریز شامل علومی میشد که مبتنی بر مهندسی و زمینشناسی بود و به طور موروثی از نسلی به نسل بعد انتقال مییافت. از طرفی پیرامون کاریز، فرهنگی نیز نشو و نما یافت که سازگاری با خشکسالی، قناعت در مصرف آب و بهرهمندی از کار جمعی را ترویج میکرد و تبدیل به سبک ...
بیشتر
کاریزهای خراسان محرک دو شاخصه مهم فرهنگی-اجتماعی بودند: دانش و سبک زندگی. دانش کاریز شامل علومی میشد که مبتنی بر مهندسی و زمینشناسی بود و به طور موروثی از نسلی به نسل بعد انتقال مییافت. از طرفی پیرامون کاریز، فرهنگی نیز نشو و نما یافت که سازگاری با خشکسالی، قناعت در مصرف آب و بهرهمندی از کار جمعی را ترویج میکرد و تبدیل به سبک زندگی مردم خراسان شد. این فرهنگ تا آغاز دوره معاصر زنده و پویا بود اما با ورود به دوران مدرن و زوال تمدن کاریزی، به مرور تولیدات فرهنگی-اجتماعی کاریز نیز به فراموشی سپرده شد. این مقاله با تمرکز بر جغرافیای خراسان، به بررسی جزئیات بیشتری از این زوال میپردازد. در این راستا تحولات تاریخی کاریز در یکی از مناطق کاریزخیز خاک ایران بررسی میشود تا درک بهتری از کلیت موضوع حاصل گردد. پرسش اصلی این خواهد بود که کاریز چه پیشینهای در خراسان داشته و مولد چه فرهنگی بوده که فقدان آن امروز احساس میشود؟ بنا بر ماهیت موضوع از روش توصیفی و تحلیلی در ارزیابی دادههای تاریخی و جغرافیایی استفاده خواهد شد.
دانش بومی
سمانه کاکاوند
چکیده
کارخانۀ قالی اعتماد، موجب تغییرات شگرفی در تاریخ فرش قزوین شد. تولیداتی که در دو دهه نخست قرن چهاردهم شمسی نام قزوین را در بین خریداران قالی دستباف مطرح نمود. وجود نقشهها و چند تخته قالی از کارخانه اعتماد حاوی اطلاعات ارزشمندی است. کندوکاوی در وجوه بینامتنی قالی اعتماد در بستر تاریخی هدف اصلی مقاله پیش رو است. با این پرسش که «ویژگیهای ...
بیشتر
کارخانۀ قالی اعتماد، موجب تغییرات شگرفی در تاریخ فرش قزوین شد. تولیداتی که در دو دهه نخست قرن چهاردهم شمسی نام قزوین را در بین خریداران قالی دستباف مطرح نمود. وجود نقشهها و چند تخته قالی از کارخانه اعتماد حاوی اطلاعات ارزشمندی است. کندوکاوی در وجوه بینامتنی قالی اعتماد در بستر تاریخی هدف اصلی مقاله پیش رو است. با این پرسش که «ویژگیهای کیفی و بصری نقشههای قالی اعتماد محفوظ در موزۀ شهر قزوین چگونه قابل تحلیل است؟» به نظر میرسد با وجود بافندگان گوناگون از اقصی نقاط ایران در کارخانه اعتماد، قالیهای تولید شده به سبکی منحصر بفرد خلق شدهاند و نوآوری در طراحی مشهود است. جهت نیل به نتیجه پژوهش که ماهیتی کیفی دارد. ارتباط اقلیم و تأثیر آن بر شکلگیری نقوش غیرقابلانکار است. انگور و پسته بهعنوان دو محصول مهم باغستانهای سنتی قزوین، منبع ترسیم برگ تاک و گلهای خوشهای پستهای بودهاند. در میان تمام نمونههای برجایمانده در موزه و سایر موارد مشاهدهشده، ختاییها از فراوانی بیشتری نسبت به اسلیمیها برخوردار بودند. طیف رنگی در قالیهای اعتماد وسیع بوده و قالیچهای با موضوع آزمونه رنگ قالی اعتماد بیانگر بهرهمندی از بیست و یک رنگ در تولیدات کارخانه بوده که دلالت بر شاخصههای تولیدات کارخانه اعتماد دارد.
دانش بومی
سید علی مزینانی؛ سید محمدرضا مزینانی
چکیده
در بررسی فرهنگ دریانوردی جنوب و مردمان بوشهر وجود یک چرخۀ کامل جغرافیایی، اقتصادی و جمعیتی وابسته به دریا در ساحل بوشهر کاملا محسوس است. این چرخه در یک گستره جغرافیایی از دریای قُلزُم (دریای سرخ) تا دریای صنجی (دریای چین جنوبی) و در طول یک بازه زمانی متشکل از هزارهها، سدهها و دههها، قابل پیگیری است. مسئله ...
بیشتر
در بررسی فرهنگ دریانوردی جنوب و مردمان بوشهر وجود یک چرخۀ کامل جغرافیایی، اقتصادی و جمعیتی وابسته به دریا در ساحل بوشهر کاملا محسوس است. این چرخه در یک گستره جغرافیایی از دریای قُلزُم (دریای سرخ) تا دریای صنجی (دریای چین جنوبی) و در طول یک بازه زمانی متشکل از هزارهها، سدهها و دههها، قابل پیگیری است. مسئله اصلی این پژوهش این است که چگونه این فرهنگ برخاسته از تعاملات دریایی بر تحول خلقوخو، انباشت نظام دانش، تجمیع تجربیات زیسته و گستردگی شبکه اطلاعاتی اثر گذاشته است.در این مقاله ابتدا به بررسی خلقوخوی مردمان سواحل بوشهر پرداخته خواهد شد.در ادامه، نوشتار حاضر به بررسی نظام اطلاعاتی این مردم از خلال مقولات:دریانوردی، دریاشناسی، کالاشناسی دریایی، صید مروارید و کشتیسازی خواهد پرداخت.دادههای این پژوهش به صورت کتابخانهای جمعآوری گشته است و ارائه داده ها نیز به صورت توصیفی-تحلیلی خواهد بود. کوشش این مقاله بر این است که شبکه و میراث دریانوردی بوشهر را چه از لحاظ فنی و چه از لحاظ آثار آن بر حیات اجتماعی این سواحل پیش روی مخاطب ترسیم نماید.
دانش بومی
مریم کیان
چکیده
کاخ شمسالعماره به عنوان اولین بنای مرتفع و پنج طبقه تهران در سال 1282ه.ق به دستور ناصرالدین شاه و به تقلید از بناهای اروپایی، توسط معیرالممالک در مدت 2سال ساخته شد. ساخت و تزیینات آن متاثر از جنبش فرنگیسازی در ایران بوده است. از آن جا که نقاشی رنگ روغن اغلب بر روی سطوح بافتدار مرسوم بود، به کارگیری این روش روی کاشی لعابدار تا آن زمان ...
بیشتر
کاخ شمسالعماره به عنوان اولین بنای مرتفع و پنج طبقه تهران در سال 1282ه.ق به دستور ناصرالدین شاه و به تقلید از بناهای اروپایی، توسط معیرالممالک در مدت 2سال ساخته شد. ساخت و تزیینات آن متاثر از جنبش فرنگیسازی در ایران بوده است. از آن جا که نقاشی رنگ روغن اغلب بر روی سطوح بافتدار مرسوم بود، به کارگیری این روش روی کاشی لعابدار تا آن زمان انجام نشده بود. در این مقاله این روش منحصر بفردکه در پنج فضای خصوصی درچهار طبقه شمسالعماره اجرا شده، بررسی می شود. پرسش اصلی این پژوهش این است که علل به کارگیری نقاشی رنگ روغن روی کاشیهای لعابدار در این بنا چیست؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و جمعآوری دادهها به صورت میدانی و کتابخانهای است. برخی پژوهشگران هنر دوره قاجار اذعان دارند که نقاشیهایی با موضوع چشم اندازها، اغلب کپی از آثار نقاشی کلاسیک هنرمندان اروپایی است. یافتهها نشان میدهد متغیرهای انتخاب شیوه نقاشی رنگ روغن، نتیجه تغییر رویکردهای هنرمندان نسبت به نقاشی ایرانی است، شیوه آسان، قابل دسترس بودن مواد و مصالح و تمایل به غربگرایی که کاملا به شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوران وابسته بود، از جمله این متغیرهاست.
دانش بومی
هوشنگ عباسی؛ جواد نظری مقدم
چکیده
تعاون و همکاری متقابل انسانها از بدو حیات بشر در همة دورانهای زندگی در تمام جوامع وجود داشته است. فرهنگ تعاون در میان زنان گیلان، ریشهدارترین فرهنگ اصیل بومی میباشد، یاوری نه تنها در تولید و کار، بلکه جنبههای مختلف زندگی روستاییان را در برمیگیرد و روی تمام مناسبات اثر میگذارد ...
بیشتر
تعاون و همکاری متقابل انسانها از بدو حیات بشر در همة دورانهای زندگی در تمام جوامع وجود داشته است. فرهنگ تعاون در میان زنان گیلان، ریشهدارترین فرهنگ اصیل بومی میباشد، یاوری نه تنها در تولید و کار، بلکه جنبههای مختلف زندگی روستاییان را در برمیگیرد و روی تمام مناسبات اثر میگذارد و همگرایی و مشارکت زنان درعرصه اجتماعی را فراهم میسازد و نقش زنان را پررنگتر جلوه میدهد. هدف از ارائهی این مقاله، توجه به یکی از مناسبات دیرپا و سنتی در گیلان است که زمینهی پیدایش نوعی از فرهنگ و ادبیات را فراهم آورده و روی تمام مبانی زندگی در آمیختگی پیدا کرده و اثر گذاشته است. این مطالعه یک پژوهش توصیفی و تحلیلی است که در آن تلاش شده است تا با رویکرد مردمشناختی ضمن توجه به تجربه زیسته مردم گیلان ابعادی از فرهنگ همیاری و تعاون سنتی در میان زنان گیلان مورد بررسی قرار گیرد. یافته-های پژوهش حاکی از آن است که اشکال یاوری در میان زنان گیلان بسیار متنوع و گوناگون است و نه تنها در شالیکاری که عمدهترین محصول کشاورزی است، بلکه در باغداری (کشت چای و توتون و حبوبات) دامداری و صنایع دستی ، نوغانداری ،باغداری، آیینها و نمایشهای گروهی جریان داشته است.
دانش بومی
فاطمه ساعدی؛ مرضیه قاسمی
چکیده
تنوع نقوش، تکنیکهای دوخت، ظرافت بالا و هندسهای که در هنر بلوچیدوزی نهفته است در قرن اخیر موجب جلب نظر طراحان در سطح ملی و بینالمللی شده است. دوخت بلوچ باتوجه به پارچۀ زمینه به دو روش تارکش و تارشمار قابل اجراست. در دوختهای تارشمار تزئینات بلوچیدوزی بر روی قطعات هندسی جداگانهای دوخته شده و سپس به لباس اصلی متصل میشوند، ...
بیشتر
تنوع نقوش، تکنیکهای دوخت، ظرافت بالا و هندسهای که در هنر بلوچیدوزی نهفته است در قرن اخیر موجب جلب نظر طراحان در سطح ملی و بینالمللی شده است. دوخت بلوچ باتوجه به پارچۀ زمینه به دو روش تارکش و تارشمار قابل اجراست. در دوختهای تارشمار تزئینات بلوچیدوزی بر روی قطعات هندسی جداگانهای دوخته شده و سپس به لباس اصلی متصل میشوند، اما دوختهای تارکش مستقیم بر روی پارچۀ اصلی لباس اجرا میشوند و ارزش هنری بالاتری دارند، اما باید در نظر داشت که تمام نقوش و تکنیکهای دوخت با این روش قابل اجرا نیستند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی ـ توصیفی در پی پاسخگویی به این پرسش است که؛ در تزئین لباس غیربومی با چه شیوههایی میتوان نقوش بلوچی را به صورت سنتی اجرا کرد؟ تلاش جهت شناخت نقوش بر مبنای پارچۀ زمینه جهت اجرای آسان و راحت در مباحث طراحی لباس هدف اصلی این پژوهش است. این نتایج حاصل شد که نقوش انتزاعی بر روی پارچههای با بافت معمولی به صورت ذهنی و تارکش قابل اجرا هستند و نقوش هندسی به جز تکنیکهای پرکار پنوچی و چوتل که فقط بر روی پارچۀ تارشمار قابل اجرا بوده، به صورت تارکش و ذهنی بر روی پارچههای معمولی نیز قابل اجرا هستند.